زهرا بذرافکن-خبرنگار گروه فرهنگ: جریان سیال ذهن، یکی از شیوه‌های مدرن داستان‌نویسی است که در ادبیات فارسی معاصر نیز انعکاس یافته است. جالب آنکه باوجود طبقه‌بندی ویژگی‌های این سبک رمان‌نویسی، هنوز بسیاری از صاحب‌نظران و منتقدان ادبی شناخت علمی دقیقی از آن ندارند. بااین‌حال این سبک نوشتاری از شیوه‌های روایت تا ویژگی‌های طرح داستانی و به‌ویژه زبان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

حدیث نفس

آگاه: جیمز جویس یکی از محبوب‌ترین نویسنده‌های صاحب سبک در زبان انگلیسی است که در تاریخ رمان نقشی محوری ایفا کرده است. او خود را وقف طرح‌هایی اساسی در سبک‌های پرداخت در رمان کرده بود. از اثرات اساسی جویس می‌توان به ایده عظمت زندگی‌های معمولی، تعهد او برای تصویر و تجسم آنچه لحظه‌به‌لحظه به مغز ما می‌گذرد، آنچه ما امروز به‌خاطر او به نام جریان سیال ذهن می‌شناسیم و تصمیم او برای مکتوب کردن زبان آنطور که واقعا در مغز و ذهن ما می‌گذرد. 

جهان‌شهر جویس
جیمز جویس در سال۱۸۸۲ متولد شد. او بیش از دو دهه اول زندگی‌اش را در دوبلین و حومه‌اش گذراند و باقی عمر را به اقامت یا درحال رفت‌وآمد میان شهرهای تریسته، زوریخ و پاریس گذراند. در حدود سه دهه، از او دو کتاب شعر، یک مجموعه داستان کوتاه، یک نمایشنامه و سه رمان منتشر شد که هر سه در چشم‌انداز و ابعاد تفاوت‌هایی داشتند اما در یک وجه مشترک بودند: دوبلین. شهری که او دوستش داشت و از آن متنفر بود. او زمانی به دوستی گفته بود، هر کتاب من، کتابی درباره دوبلین است؛ دوبلین کمتر از ۳۰۰هزار نفر جمعیت دارد ولی در آثار من جهان‌شهر است. در انتهای قرن۱۹، دوبلین دومین شهر مهم امپراتوری بریتانیا بود. جیمز جویس هم مانند پدرش مخالف موقعیت ایرلند به‌عنوان مستعمره بریتانیا بود و از استقلال ایرلند حمایت می‌کرد. جیمز جویس آموزش‌های ابتدایی را نزد یسوعی‌ها یا انجمن عیسی -که فرقه‌ای مذهبی وابسته به کلیسای کاتولیک است- تمام کرد. او از همان ابتدای مدرسه در زبان‌های خارجی استعداد نشان داد. زمانی که به کالج دانشگاهی دوبلین رفت، نقد کتاب، شعر و داستان کوتاه می‌نوشت. او می‌خواست شغلی دست‌وپا کند. دانشکده پزشکی را در پاریس امتحان کرد اما بیشتر اوقاتش را به خوش‌گذرانی صرف می‌کرد تا در کتابخانه. 
او بعد از ازدواجش، در تریسته مقیم شد؛ بندری در امپراتوری اتریش مجارستان، جایی که ۱۰سال بعدی را هم در آن گذراندند. جیمز جویس در جایگاه معلم زبان در مدرسه‌ای زندگی ساده‌ای داشت و کارهای نویسندگان ایرلندی مثل «اسکار وایلد» و «ویلیام باتلر ییتس» را به ایتالیایی ترجمه می‌کرد. سال۱۹۱۴، سال مبارکی برای جویس بود، وقتی که ناشری در لندن کتاب داستان‌های کوتاه او را منتشر کرد. کتاب «دوبلینی‌ها» پیش از آن ۲۲بار رد شده بود. شاعر آمریکایی «ازرا پاوند» هم ترتیبی داد کتاب «چهره مرد هنرمند» منتشر شود. به‌دنبال آن «اولیس» نیز در سال۱۹۱۸ منتشر شد؛ رمانی که نام جویس را در جهان پرآوازه کرد.    طی ۲۳سال بعد، شهرت جویس‌فزونی یافت و او دست به تجربه بیشتر در قالب‌های ادبی و اشکال زبان زد. تا مرگ ناگهانی و نابهنگامش در زوریخ در سال۱۹۴۱ او را در قبرستان فلونترن نزدیک باغ‌وحش زوریخ به خاک سپردند.

فکر کردن چه صدایی دارد؟
در شیوه سنتی، در رمان‌ها مانند فیلم‌ها افراد جملاتی منطقی، پرمعنا و ساختارمند می‌گویند. ما فکر می‌کنیم که این بازتاب منطقی‌ای از زندگی درونی شخصیت‌هاست و این، همان احساس و افکاری است که دارند ولی این روش کار جویس نیست. جویس ما را به درون ذهن فرد می‌برد و سعی می‌کند نشان دهد که فکر کردن واقعا چه صدایی دارد. جایی در داستان، «اولیس بلوم» به چرخه زندگی فکر می‌کند درحالی‌که عبور و مرور مردم و ترامواها را در خیابان تماشا می‌کند:
 «ترامواها از هم رد شدند آمدند و رفتند تلق تلوق. کلمات بی‌معنی اتفاقات هم مثل روزها از پی هم. گروه‌های پلیس رژه می‌روند، میان میرن برمی‌گردن، ترامواها میان میرن. دو تا دیوونه ول می‌گردن دیگنام پیاده شد.»
 شاید عجیب است اما این می‌تواند مدلی آشنا از دغدغه‌های مهم و بی‌اهمیت ما باشد. «بلوم» به زندگی و مرگ و کوتاهی تصادفی زندگی و به مذهب و بسیاری چیزهای دیگر فکر می‌کند. او همچنین به اینکه چطور به پرنده‌ها غذا داده و به ریتم شلوغ زندگی روزمره، سروصداهای ترامواها و به شگفتی بنیادین زبان که در آن صداهایی که با دهانمان درمی‌آوریم، نماد اشیا در جهان می‌شوند، فکر کرده و پرداخته است. اگر می‌شد مغز را بشکافیم و نگاهی به افکار و محتویات آن بیندازیم، تصویر دقیق‌تری از هم‌نوعانمان پیدا می‌کردیم؛ تصویری که به‌شدت با آنچه معمولا داریم متفاوت است. جویس مانند سایر نویسنده‌های مدرن جریان سیال ذهن عقیده دارد اگر بیشتر درباره حقیقت احساس و افکارمان می‌دانستیم، درک شفاف‌تری از «انسان بودن» پیدا می‌کردیم و با احتیاط بیشتری عصبانی می‌شدیم و زودتر می‌بخشیدیم. بیشتر دوست می‌داشتیم و کمتر نفرت می‌ورزیدیم و درباره هزارتوی ذهن خود و دیگران بیشتر کنجکاوی می‌کردیم. 

اگر هنر ما را گیج می‌کند، یعنی کارش را درست انجام داده است
 هرقدر جویس به عمق کلام ما نفوذ می‌کند تا فراز و فرودهای ذهن را نشان دهد، بیشتر احساس نیاز کرد به اینکه سوار بر زبان شود و آن را دوباره قالب‌ریزی کند تا نشان دهد که ما چه صدایی می‌توانیم در ذهن داشته باشیم. در آخرین رمان معمایی او، یعنی «شب‌زنده‌داری فینگن‌ها»، جویس نسخه شخصی خود از انگلیسی را خلق کرد، آن را برج بابل نامید و در آن تکه‌هایی از بیش از ۴۰زبان را با هم درآمیخت. گاه واژه‌هایی روی صفحه، خارجی به نظر می‌رسند ولی اگر تلفظشان کنید، اغلب معنی را پیدا می‌کنید. 
این سبک یادآوری می‌کند که رمان‌های معقول و منطقی تا چه میزان وقایع درون مغز شخصیت‌ها را خلاصه و منظم می‌کند. جویس یکی از گزینه‌های رمان مدرن را تا جایی که امکان داشت گسترش و وسعت داد. تا به قلمرو رازآلود و گیج‌کننده مانند کابوسی غریب منتهی شد. جیمز جویس بیشتر عمرش را می‌نوشت. در رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی»، جویس به قهرمانش فرصت می‌دهد تا پاسخ دهد. او پاسخ کاملا سنتی با استفاده از دو واژه از «سن توماس آکویناس»، فیلسوف قرون وسطی می‌دهد. در ابتدا، واژه Integritas به لاتین، یعنی هنرمند تلاش کند به هویت و ذات مستقل موضوع مطالعه‌اش پی ببرد. این موضوع می‌تواند یک درخت، مقطعی از تاریخ یا زندگی آدمی خیالی در دوبلین قرن بیستم باشد. ما معمولا این کار را نمی‌کنیم و روی آنچه کسی می‌گوید، تمرکز نمی‌کنیم و نیز اینکه چیزهای دور و بر واقعا چه هستند. ما معمولا جدا و منفرد مطالعه نمی‌کنیم اما هنر این کار را برای ما می‌کند و به ما یاد می‌دهد که خود را به این کار عادت دهیم. قدم دوم، ایجاد شفافیت است؛ یعنی تاباندن نور به زوایای تاریک تجربه. پارادوکس اینجاست که جویس فقط همین کار را کرد ولی در تلاش برای روشن‌شدن تجربه انسانی، لحظاتی خلق کرد که برای خواننده عجول با نگاهی سطحی بسیار گیج‌کننده است. بااین‌حال، این همان هدف جویس است که موفق شود کوری و ظاهربینی ما را برای کلیشه‌سازی و خلاصه‌برداری سرسری اصلاح کند. اگر هنر ما را گیج می‌کند، یعنی کارش را درست انجام می‌دهد!

اولیس و عظمت زندگی روزمره
مهم‌ترین اثر جویس، یعنی رمان «اولیس»، با نام برترین هدیه دراماتیک یونان باستان به تمدن غرب نام‌گذاری و یاد می‌شود. اودیسه، قله رفیع یک تمدن است و داستان سرگردانی‌های قهرمان یونانی یعنی اولیس را در بازگشتش از فتح تروا به ایتاکا -وطن- روایت می‌کند. شخصیت اصلی داستان جیمز جویس اما پادشاهی پیکارجو یا قهرمانی پرآوازه نیست، او مردی پرکم‌وکاست، خوش‌قلب و ساده‌لوح به نام «لئو پولد بلوم» است. او در صنعت تبلیغات، شغل بی‌اهمیتی دارد و متاهل است. از مشاغل متعددی اخراج شده و عاشق رویاپردازی درباره همه چیزهایی است که می‌خواهد روزی بنویسد اما می‌دانیم/می‌داند که اتفاق نخواهد افتاد. او خواب برنده شدن در مجلات و خواب داشتن ویلایی کنار دریا را می‌بیند. به‌خاطر یهودی بودن در دوبلین کاتولیک غریبه است و تحقیرهای ریزودرشتی وجود دارد که هر روز باید تحمل کند. 
بلوم اصلا شبیه قهرمانان سنتی نیست اما نماینده انسانی شبیه ما؛ معمولی، متوسط، شکننده و دوست‌داشتنی است. جیمز جویس از توجه به بلوم کم نمی‌گذارد؛ با او مانند فردی شایسته احترام و علاقه عمقی، صحبت می‌کند. او می‌گوید باید از بلوم یاد بگیریم و شبیه او باشیم. همان‌طور که در یونان، اولیس را نمونه رفتار شجاع، مدبرانه و شجاعانه می‌شناختند. ما یک روز تمام بلوم را در تمام عرصه‌های دور دوبلین دنبال می‌کنیم. او را می‌بینیم که ناهار و شام می‌خورد، قهوه و شکلات داغ می‌نوشد، نگران رابطه‌اش با دختر و همسرش است، سر کار می‌رود، به آواز کسی گوش می‌دهد و گفت‌وگوهای متنوعی دارد. جویس می‌گوید کارهای به‌ظاهر بی‌اهمیت روزمره، مانند غذا خوردن، برای کسی متاسف شدن، برای خود افسوس خوردن، لباس‌ها را در ماشین لباسشویی انداختن و از این قبیل کارها در اصل کم‌اهمیت نیستند و اگر آنها را با ذره‌بین درست ببینیم، زیبا، عمیق و شگفت‌انگیز هستند. زندگی ما هم به جالبی قهرمانان سنتی است. ذره‌بین را در ابتدا رمان اولیس به ما می‌دهد اما به‌طور ایده‌آل باید درونی‌سازی‌اش کنیم. باید خود را به‌عنوان قهرمان مشروع زندگی خودمان بپذیریم.

جریان سیال ذهن در ادبیات فارسی
اصطلاح «جریان سیال ذهن» اولین‌بار در کتاب «اصول روان‌شناسی» اثر «ویلیام جیمز» در سال۱۸۹۰ میلادی به کار برده شد. این اصطلاح در ادبیات داستانی، اولین بار در حوزه نقد ادبی برای تحلیل یک رمان مورد استفاده قرار گرفت. بااین‌حال، این تکنیک مدت‌ها قبل از اینکه نامی داشته باشد، وجود داشت؛ در واقع می‌توان جریان سیال ذهن را در آثار قرن نوزدهمی نویسندگانی مانند «ادگار آلن پو»، «لئو تولستوی»، «امبروز بیرس» و ازجمله «جیمز جویس» و بسیاری دیگر مشاهده کرد. 
رمان «شازده احتجاب» نوشته هوشنگ گلشیری را می‌توان اولین تجربه جدی داستان‌نویسی جریان سیال ذهن در ایران دانست. این رمان و دو رمان «درخت گلابی» نوشته گلی ترقی و «گاوخونی» اثر جعفر مدرس صادقی دارای انسجام، ساختمانی محکم و روابط ساختاری دقیق میان لایه‌ها و بخش‌های مختلف است. اصلی‌ترین دغدغه نویسنده‌ها در این سه رمان، اصالت بخشیدن به ذهنیات شخصیت‌ها و برخورد آنها با دنیای پیرامون است. در رمان‌های یادشده، از شیوه‌های متعدد روایت مانند دیدگاه دانای کل، حدیث نفس و تک‌گویی درونی مستقیم و غیرمستقیم استفاده شده است که معمولا دیدگاه دانای کل، معطوف به ذهن شخصیت اصلی است. راویان رمان به‌صورت غالب، اول شخص هستند و برای پیش بردن روایت، از دیگر انواع راوی و زاویه‌های دید استفاده شده است. شخصیت راوی در مواجهه با رویدادهای گوناگون در قالب شیوه ارائه شده، به تجربه‌هایی دست می‌یابد که با آن به هم‌حسی و تجربه می‌نشیند. درواقع راوی از نابسامانی شرایط، احساس بیگانگی اطرافیانش با خود و به‌طورکلی هر چیزی که او را رنجور می‌سازد، به دنیای درون خود پناه می‌برد و در اینجاست که نویسنده از شگردهای سیال ذهن، تک‌گویی درونی یا حدیث نفس، بهره جسته و نه‌تنها این پدیده و تکنیک‌های مدنظرش را محور اصلی کار و روایت قرار می‌دهد، که با آن ابعاد و پیچیدگی‌های روحی و درونی شخصیت‌ها را بازتاب می‌دهد. 
گاهی روایت‌های متعددی به‌صورت همزمان و موازی ارائه می‌شود اما درنهایت یکی از آنها یا شخصیتی در آن، به کانون توجه تبدیل می‌شود و بعد حواشی مربوط به خودش را پررنگ می‌کند. آنچه باید به آن توجه کرد، این است که هیچ‌گاه تنها صدای راوی برای روایت کافی نیست و از عناصر دیگری برای پیش بردن روایت استفاده می‌شود. در طول روایت، نویسنده با مطلع کردن مخاطب از رویاها و شخصیت فرد، ما را به قضاوت و شناخت روانکاوانه وادار می‌کند. آنچه مسلم است، در آثار پیرو شیوه جریان سیال ذهن، کلان‌روایت یا داستان فیلم، با پایان آن و ارائه داستانی کلی بروز پیدا می‌کند اما قطعیت نداشتن حضور کلان‌روایت در رمان‌های جریان سیال ذهن، انکارناپذیر است.
برخی دیگر از آثار ادبیات فارسی معاصر در سبک جریان سیال ذهن، رمان «قاعده بازی» نوشته فیروز زنوزی جلالی در سال۱۳۸۶ است که در سال۱۳۸۷ برنده اولین جایزه ادبی جلال آل‌احمد شد. علاوه‌برآن، کتاب «عشق روی پیاده‌رو» نوشته مصطفی مستور، داستان کوتاه «دخمه‌ای برای سمور آبی» نوشته هوشنگ گلشیری، داستان کوتاه «آرامش قشنگ» اثر عباس معروفی را می‌توان نام برد. 
 

آینه‌ای از درون

حدیث نفس


حسام آبنوس، منتقد ادبی درباره ورود جریان سیال ذهن به ادبیات فارسی معاصر در یادداشتی برای روزنامه آگاه نوشت:
جریان سیال ذهن از آن شیوه‌هایی است که درک داستان‌هایی که به این شیوه نوشته شده کار راحتی نیست. علت این موضوع نبود نظم و طرحی منطقی در روایت است؛ آن هم برای ذهن‌هایی که به داستان‌های خطی خو کرده‌اند. بااین‌حال این شیوه که داستان‌نویس‌های ایرانی هم در آن، دست به طبع‌آزمایی زده‌اند که شاید مشهورترین و پرخواننده‌ترین آن هم «سمفونی مردگان» عباس معروفی باشد (با این توضیح که «بوف کور» صادق هدایت بی‌شک از اثر معروفی مشهورتر و حتی بیشتر خوانده‌ شده است). سمفونی مردگان را نام بردم و نامی از بوف کور نبردم، چون مخاطبان بیشتری با این اثر معروفی ارتباط برقرار کرده‌اند و وارد دنیای آن شده‌اند، درصورتی‌که بوف کور به‌عنوان یکی از آثار پیشگام این سبک روایی مطرح است و جایگاهی که بر آن نشسته شاید دست‌نیافتنی باشد اما نکته‌ای که می‌خواهم درباره این سبک از روایت بگویم این است که خوانندگان به‌سختی با آن ارتباط برقرار می‌کنند و نیازمند ذهنی دقیق و بیدار است تا بتوانند وارد دنیایی که نویسنده با استفاده از این شیوه روایی ساخته، شوند. در واقع داستان‌نویسان مطرحی چون جیمز جویس، ویلیام فاکنر و مارسل پروست در آثارشان جریان سیال ذهنی ساخته‌اند که خواننده درصورتی‌که با تمرکز با اثر مواجه شود، دریافت‌های بی‌نظیری پیدا می‌کند.
 در میان داستان‌نویسان فارسی علاوه‌بر هدایت و معروفی که از آنها نام بردم، صادق چوبک، فیروز زنوزی جلالی و جعفر مدرس صادقی نیز دست به تجربه کردن زده‌اند که در مواردی این داستان‌نویسان نیز موفق بوده‌اند. در جریان سیال ذهن، خواننده وارد دنیای پیچیده عواطف و احساسات فرد می‌شود. احتمالا برای بسیاری پیش آمده که در لحظه، فکری به ذهنشان خطور می‌کند و بدون اینکه بدانند چطور و چگونه، آن فکر از ذهنشان بدون هیچ نظم و زمان‌بندی و برنامه‌ای محو می‌شود و فکر دیگری در ذهن خود را برجسته می‌کند و این روند ظهور و بروز افکار و عواطف را سیال ذهن می‌نامند. شیوه‌ای که می‌تواند آینه‌ای باشد از درون فرد که در لحظه چه عواملی باعث چه واکنش‌هایی در رفتار و حتی ظاهر فرد می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.