از صف‌های طولانی برای جشن امضای کتاب‌های افرادی که حالا می‌توان ‌آنها را سلبریتی خواند، برمی‌آید که تحولی فرهنگی رخ داده و کتاب و کتاب‌خوانی با متولیانی جدید رشد فزاینده‌ای را تجربه می‌کند. اگر دقیق‌تر ببینیم اما سایه سلبریتی‌زدگی است که حالا روی وجه دیگری از حوزه فرهنگ افتاده است.

صفی به نام کتاب و به کام فرهنگ شهرت

آگاه: صف‌های طولانی مردم برای گرفتن کتاب با امضای بازیگر و کارگردان محبوبشان چند وقتی است که کم و بیش در فضای مجازی دیده می‌شود اما در سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران بسیار بیش از قبل دیده شد. اگر گلایه‌های همه از قیمت کتاب را که از مسئله‌ای درست حکایت می‌کند، قیاس کنیم با صف‌های خرید و امضای کتاب افراد مشهور، آرام آرام می‌توان دریافت که اینجا دیگر کتاب و محتوای آن نیست که اهمیت می‌یابد، بلکه اینجا کتاب، تنها به مثابه کالایی است که مصرف می‌شود؛ کالایی که یک برچسب رغبت‌برانگیز دارد و آن هم نام نویسنده است و بس. این هم از عایدی‌های نفوذ سلبریتی‌پرستی به حوزه فرهنگ و کتاب‌خوانی است.

شاید بگویند که با سرانه مطالعه پایین و حذف کتاب از سبد فرهنگی خانواده‌ها همین هم غنیمت است اما در نظر بگیرید که اینجا به‌واقع این کتاب نیست که فروخته می‌شود، اینجا کتاب تنها حکم کالای امضاشده ازسوی یک سلبریتی را دارد؛ کالایی که می‌توانست هر چیز دیگری باشد اما چه چیزی بهتر از کتاب؟ حالا که بسیاری از سلبریتی‌ها به ابتذال و لودگی کشیده شده‌اند به چه ریسمانی بهتر از یک کالای فرهنگی می‌توان برای ماندگاری و همزمان دوری از ابتذال چنگ زد. 

برای دیدن اثرات فرهنگی و اجتماعی بلندمدتش هم عجله نکنید چون اصلا قرار نیست اثر ویژه‌ای بر جای بماند. تا جایی که کتاب به‌مثابه کالایی در خدمت فرهنگ شهرت فروخته شود، به همان شیوه و روش هم مصرف می‌شود، نه به‌عنوان اثری فرهنگی. این کتاب به یادگاری از هنرمند محبوب بدل می‌شود و در نهایت هم همین کاربرد را می‌یابد.

ازآنجایی‌که وضعیت صنعت چاپ و نشر در کشور ما دچار آشفتگی و رکود شده است و دلیل آن ریشه در شرایط اقتصادی برای تولیدکننده و ناشر و خریدار و مخاطب دارد، دیدگاه و سنجه حاکم به منظری از همین جنس تبدیل شده است. مقیاسی از جنس میزان فروش کتاب که هر چه رشد داشته باشد به رشد سرانه کتاب‌خوانی تعبیر می‌شود. نادیده گرفتن این سنجه صحیح نیست اما حاکم شدن آن هم گرهی از کار نمی‌گشاید. زمانی که هر کالا یا مفهومی از نفس و ماهیتش تفکیک شده و با کاربردی دیگر فراگیر شود، درنهایت تنها می‌توان برای فراگیری کاربرد و مفهوم ثانویه آن جشن گرفت و نه برای فراگیری و ترویج اصل کالا. این را هم اضافه کنید که بسیاری کتاب‌های موجود و پرفروش فعلی در محتوا هم چیزی برای گفتن ندارند و از اساس برای همین امر نوشته شده‌اند؛ همین امر هواداری و حالتی از مرید و مرادی میان سلبریتی و طرفدارانش که مصداق آن را در نمایشگاه کتاب جاری دیدید. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.