جبهه اصلاحات عصر جمعه ـ ۱۹ خردادماه ـ از گزینه‌های انتخاباتی خود رونمایی کرد. «جواد امام» سخنگوی جبهه اصلاحات در صفحه شخصی خود در فضای مجازی با اعلام اینکه ‌در نشست مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، به ترتیب حروف الفبا، آقایان: «عباس آخوندی»، «مسعود پزشکیان» و «اسحاق جهانگیری»، حائز دوسوم آرا به‌عنوان کاندیداهای معرفی‌شده ازسوی جبهه اصلاحات ایران شدند، نوشت: همچنین، حمیده زرآبادی حائز بیش از نصف آرا مجمع عمومی شد. نامزد نهایی جبهه اصلاحات متعاقبا از بین همین افراد انتخاب می‌شود.

آگاه: اصلاحاتی‌ها در حالی برای انتخابات ۱۴۰۳ دورخیز برداشته‌اند که در انتخابات ۱۴۰۲ (دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی) غیبت را بر حضور در متن سیاست ترجیح دادند و حتی حاضر نشدند زیر فهرست «صدای ملت» را امضا کنند، اما در این دوره عزم خود را جزم کرده‌اند تا با گزینه‌های خود وارد میدان رقابت شوند. به‌هرحال این حق یک تشکل سیاسی است که در بهار احزاب حضوری فعال و تاثیرگذار ایفا کنند، به همین جهت نمی‌توان هیچ خدشه‌ای به تحرکات آنها در سپهر سیاست ایران وارد کرد، اما حرف اساسی درباره نحوه چینش سه گزینه اختصاصی جبهه اصلاحات است.

اصلاح‌طلبان برای انتخابات هشتم تیر میثاق‌نامه‌ای در ۶بند تهیه و ابلاغ کرده‌اند تا با دست پُر به رقابت با جریان رقیب بپردازند، اما بااین‌حال باید پرسید که چرا در سبد رأی جریان اصلاح‌طلب یک نیروی نزدیک به شیخ علی‌اکبر ناطق نوری به‌عنوان گزینه اول و یک اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار در رتبه سوم قرار گرفته است؟ جریان چپ دیروز و اصلاح‌طلبان امروز «عباس آخوندی» را با اکثریت آرا گزینه اول خود معرفی کرده‌اند و پس از او «مسعود پزشکیان» نماینده فعلی و نایب‌رییس سابق مجلس در رتبه دوم و درنهایت «اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم و از نیروهای نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی به‌عنوان گزینه آخر انتخاب شده‌اند.

آخوندیِ اعتدالی پیش از این و در انتخابات۱۴۰۰ هم داوطلب انتخابات شده بود و صلاحیتش ازسوی شورای نگهبان احراز نشد، اما دوباره «برای ایران» وارد صحنه شد و شاید گمان نمی‌کرد، «یاران خاتمی» با عبور از دو چهره اصلاح‌طلب او را در رتبه اول قرار دهند! نکته دیگر آنکه، قبل از ثبت‌نام داوطلبان تعداد دیگری از اصلاح‌طلبان شانس جهانگیریِ تکنوکرات را بیش از سایر گزینه‌ها می‌دانستند و می‌گفتند او از این ظرفیت و توانایی برخوردار است تا نامزد اصلی اصلاح‌طلبان شناخته شود. البته هریک از این سه نفر کاندیدای اصلاح‌طلبان شناخته می‌شوند و باید دید کدام‌یک می‌توانند مُهر تایید شورای نگهبان را به پرونده خود بزنند و رسما نامزد انتخابات چهاردهم شوند.

جبهه اصلاح‌طلبان پس از تجربه‌ای که از دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ (پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری) به دست آورد، دست خود را داغ کرده‌اند تا دیگر از کاندیداهای نیابتی یا اجاره‌ای استفاده نکنند، اما چرا به عباس آخوندی که چهره اصلاح‌طلب شناخته نمی‌شود، ضریب داده شده است؛ سوال اساسی این است.

مگر نه آنکه بارها تاکید شد آنها زیر بار کاندیداهای غیراصلاح‌طلب نمی‌روند و حتی روز گذشته «آذر منصوری» رییس جبهه اصلاحات نشست خبری برگزار کرد و ضمن تکرار حرف‌های گذشته خود گفت که ما راه رفته را تکرار نخواهیم کرد و زیر بار کاندیدای نیابتی نخواهیم رفت. جریان اصلاحات باید کاندیدای خودش را داشته باشد؛ کاندیدایی که تشکیلات اصلاح‌طلبان به او برسد. این شورای نگهبان نیست که برای ما کاندیدا تعیین می‌کند.  

در این نشست خبری که برخلاف انتخابات سال گذشته از رسانه‌های منتقد این جریان سیاسی هم دعوت شده بود، خبرنگاری از منصوری سوال کرد، آیا مقصود جبهه اصلاحات از کاندیدای نیابتی «علی لاریجانی» است و درصورتی‌که کاندیداهای موجود به این نتیجه برسند، به نفع او صحنه انتخابات را ترک کنند، آیا این جبهه از لاریجانی حمایت خواهد کرد، اظهار کرد: من در مورد هیچ از کاندیداهای موجود اظهارنظر نمی‌کنم و تاکید می‌کنم، شرط ما برای ورود به انتخابات تایید حداقل یکی از کاندیداهای اختصاصی جبهه اصلاحات است.

به‌هرحال اصلاح‌طلبان این روزها چشم‌ها را به ساختمان سفیدرنگ شورای نگهبان دوخته‌اند تا نتایج نهایی اعلام و تکلیف آنان و سایر کنشگران سیاسی مشخص شود. خبری که از ناحیه دوم خردادی‌ها مخابره شد، شرط و شروطی است که برای نهاد نظارتی ـ شورای نگهبان ـ گذاشته‌اند. آنها می‌گویند: خواهان مشارکت در انتخابات هستیم، اما به شرط آنکه نامزدهای ما را تایید کنید. (لب کلام نشست خبری رییس و سخنگوی جبهه اصلاحات همین موضوع بود.) 

نهاد ناظر هم قبل از گشوده شدن پرونده انتخابات۱۴۰۳ و در بزنگاه ۱۱اسفنده‌ماه سال گذشته این اطمینان را داده بود، تصمیمات در داخل صحن شورا سیاسی اتخاذ نمی‌شود و مُرّ قانون برای ۱۲عضو شورا اولویت دارد؛ البته موضع شورای نگهبان تازگی ندارد و از ابتدای انقلاب تا عصر حاضر به این نکته تاکید کرده بود.

حال باید منتظر ماند و شاهد بود، چه گزینه‌هایی ازسوی شورای نگهبان به‌عنوان نامزد نهایی به وزارت کشور معرفی خواهند شد، آنچه مسلم است دو چهره اصلاح‌طلب که در گزینه‌های اصلاح‌طلبان دیده نشده‌اند می‌خواهند تا آخر در صحنه باقی بمانند. «مصطفی کواکبیان» دبیرکل حزب مردم‌سالاری و «محمد شریعتمداری» وزیر دولت‌های اصلاحات و تدبیر و امید پیام خود را به همفکرانشان منتقل کرده‌اند. کواکبیانِ اصلاح‌طلب گفته بود: اگر وارد رقابت شوم، نیروهای تاثیرگذار دولتم را معرفی می‌کنم. شریعتمداری هم به‌صراحت به همه جریان‌ها به‌ویژه اصلاح‌طلبان گفت که روی او حساب نکنند؛ انصراف نمی‌دهد.

آیا اصلاح‌طلبان تغییر راهبرد خواهند داد؟ احزابی همانند ندای ایرانیان قبل از این اعلام کرده بود تمام تلاشمان را می‌کنیم که دولت سیزدهم تکرار نشود و از سوی دیگر، نهاد اجماع‌ساز چتر خود را فقط روی سه گزینه باز کرده و نمی‌خواهد دیگر ائتلاف۹۲ را پیاده کند. اما نگارنده باز سوال اول خود را مطرح می‌کند. اگر می‌خواهند از چهره اصلاح‌طلب حمایت کنند، به‌صراحت بگویند آخوندی را یک اصلاح‌طلب می‌دانند؟ وقتی نسبت‌به آخوندی اجماع حاصل می‌شود، یعنی احتمال نمی‌رود در دقیقه۹۰ انتخابات و برای پیروزی به گزینه‌های دیگر «سلام» کنند!؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.