شاعر و ترانه‌سرای نام‌آشنایی که در روز نوزدهم خردادماه سال جاری بر اثر سکته مغزی در بیمارستان بستری شده و خانواده‌اش خبر داده‌اند که حال جسمی او مساعد نیست.

حال شاعر  عامیانه‌ها خوب نیست

آگاه: محمدعلی بهمنی در ۲۷فروردین ۱۳۲۱ و در قطار دزفول درحالی‌که خانواده او به عیادت برادرش می‌رفتند به دنیا آمد. او از همان کودکی علاقه و استعدادش به ادبیات را بروز داد و در ۹سالگی اولین شعرش در مجله «روشنفکر» که فریدون مشیری، سیروس آموزگار و ذبیح‌الله منصوری در آن قلم می‌زدند، منتشر کرد. 

کودکی و آغاز با فریدون مشیری

محمدعلی بهمنی در گفت‌وگویی درباره مشیری گفته است که او را از زمانی که دانش‌آموز بوده و در تعطیلات تابستان برای کار به چاپخانه می‌رفته، می‌شناخته است. او می‌گوید اشعار صفحه «هفت تار چنگ» را که مسئول آن مرحوم مشیری بود برای مادرم که به شعر علاقه‌مند بود می‌بردم و می‌خواندم. بهمنی می‌گوید تابستان سال بعد بود که فریدون مشیری به من پیشنهاد سرودن شعر داد و من هم با همان دانش نخستینی که از شعر داشتم این کار را کردم و شعرم منتشر شد. 

بهمنی در سال۱۳۴۵ همکاری‌اش را با رادیو آغاز کرد و برنامه‌ای به نام «صفحه شعر» با همکاری شبکه استانی خلیج‌فارس تولید و پخش کرد. او بعدها در سال۱۳۵۳ به بندرعباس رفت و در آنجا ساکن شد. بعد از آن نیز در شهرهای تهران، کرج و بندرعباس برای مدتی زندگی کرد. 

نگاهی به اشعار بهمنی

محمدعلی بهمنی در قالب‌های مختلفی از کلاسیک، نیمایی و سپید اشعاری سروده است. بااین‌حال وجه غالب اشعار او غزل است. موفقیت بهمنی بیش از همه در گرو زبان شعری او است. او زبان زنده و جاری روزمره اجتماع و مردم را چیره‌دستی ویژه خودش به خدمت غزل درآورده و از قابلیت‌های چندگانه تصویری، عاطفی و موسیقایی زبان نهایت بهره را برده است. الگوی جمله‌بندی در اشعار بهمنی ساده و روان و وام‌گرفته از زبان گفتار مردم است. بهمنی همان‌گونه که حرف می‌زند، شعر می‌گوید. شعر او سخن گفتن است، بی هیچ پیچش و درشتی و ابهامی.  

از دیگر قابلیت‌های شعر بهمنی، توانایی او در گزینش واژه‌های سالم و پاکیزه به لحاظ فصاحت و خوش‌نشینی آنها در زنجیره کلام است. این ویژگی درنهایت تاثیری بسزا در شیوایی و روانی زبان شعر او نهاده است. او در اشعارش اغلب از به‌کارگیری واژگان گوش‌خراش، ناآشنا پرهیز کرده است. به‌ندرت در شعر او کلمه‌ای یافت می‌شود که غریب باشد و به توضیح نیاز داشته باشد. 

از دیگر کارمایه‌های شعر بهمنی، بهره بردن از واژه‌هایی است که در فرهنگ و عقاید عامیانه جای دارد. او از آنچه میان مردم رایج است بهره می‌گیرد. این امر موجب می‌شود که مخاطب شعر او مفاهیم ذهنی شاعر را حس و ادراک کند و توجه‌اش بیشتر برانگیخته شود. درعین‌حال، شعر او در دام کلیشه و مفاهیم سطحی نمی‌افتد. 

موسیقی در شعر بهمنی

 موسیقی بارزترین عاملی است که زبان را از حالت معمول آن خارج می‌کند و به آن جنبه زیبایی‌شناسی ملموسی می‌دهد، موسیقی است که در ادبیات فارسی تاریخی هم‌پایه با شعر دارد. بهمنی از همان کودکی و مشغول به کار شدنش در چاپخانه «تابان» استعدادش در شناسایی و ادراک موسیقی شعر را با تشخیص حروف‌چینی غلط یک شعر که وزن را ناقص کرده بود، ابراز می‌کند. وزن در اشعار بهمنی اغلب خودجوش است و همراه با عاطفه شاعر به وجود می‌آید، بی‌آنکه در موزون کردن کلام خود تکلفی داشته باشد. این امر موجب احساس لذت ادبی به مخاطب و هماهنگی او با موسیقی شعر می‌شود. مطابق با آمار، بهمنی حدود یک‌سوم اشعارش را در وزن «بحر مضارع» سروده است. این وزن به طبیعت زبان عادی و گفتاری نزدیک است و همین علت نیز موجب نزدیکی بیشتر شعر او به زبان زنده اجتماع می‌شود.

اشعاری که آهنگ شدند

ترانه‌های محمدعلی بهمنی را خواننده‌هایی چون ناصر عبداللهی، تورج شعبانخانی، همایون شجریان، علیرضا قربانی و علیرضا شفائی بارها در قالب قطعاتی اجرا کرده‌اند. بیش از همه مرحوم ناصر عبداللهی بود که ترانه‌های او را به موسیقی پیوند زد و برای همیشه ماندگار کرد. 

آثار بهمنی

باغ لال (۱۳۵۰) - در بی‌وزنی (۱۳۵۱) - عامیانه‌ها (۱۳۵۵)- گیسو، کلاه، کفتر (۱۳۵۶)- گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود (۱۳۶۹)-  دهاتی (۱۳۷۷)- غزل (۱۳۷۷)- شاعر شنیدنی است (۱۳۷۷)- عشق است (۱۳۷۸) - نیستان (۱۳۷۹)- کاسه‌ آب دیوژن، امانم بده (۱۳۸۰)-این خانه واژه‌های نسوزی دارد (۱۳۸۲)- من زنده‌ام و غزل فکر می‌کنم (۱۳۸۸)- غزل زندگی کنیم (گزیده غزل) (۱۳۹۲)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.