آگاه: مردم از وضعیت قیمت کالاها رضایت ندارند. عمده آنان از همخوان نبودن دخل و خرج شان گلایهمند هستند. به همین دلیل است که قشر متوسط به پایین جامعه اقدام به خرید موادغذایی بهشکل قسطی میکنند. «مصطفی رضایی»، کارگر کارخانه است که دراینباره به خبرنگار آگاه میگوید: «مجبوریم مواد غذایی را قسطی بخریم. هر ماه کالاها گرانتر میشود و با حقوقی که میگیریم خرید کمتری میتوانیم انجام دهیم.»
جلال افروخته، یک بازنشسته که میگوید: «هر هفته بچهها و نوههایم به خانه من میآیند. مگر حقوق بازنشستگی من چقدر است که بتوانم از پس تمام وعدههای غذایی خودمان و آنها بربیایم؟ باز هم خدا خیرشان بدهد. حداقل با خرید قسطی آبروی ما جلوی بچهها و عروس و دامادمان حفظ میشود.»
هجوم مردم برای خرید قسطی
«محمدرضا رنجبر»، مدیر بازرگانی یکی از فروشگاههای زنجیرهای است که درمورد ولع مشتریها برای خرید قسطی کالا از ترشی گرفته تا دوچرخه توضیح میدهد و درخواست دارد نامش منتشر نشود تا راحتتر بتواند صحبت کند. او میگوید: «در چند سال گذشته، استقبال مشتریها از خرید قسطی طوری افزایشیافته که به نظر میرسد مجانی صاحب آن کالا شدهاند اصلا قرار نیست پولی برای آن بپردازند.»
او میگوید: «هر کالایی که در طرح اقساطی قرار گیرد خریداری میشود و مردم از آن استقبال میکنند. شاید به همین دلیل است که خردهفروشان هم به همان میزان مشتاق فروش قسطی هستند. هر کالایی که فروش نرود در طرح قسطی قرار میگیرد و تا قلم آخر آن در زمان کوتاهی فروخته میشود.»
البته او تاکید میکند فروش اقساطی به معنی فروش کالاهای فروشنرفته نیست ولی در مواردی هم شاهد چنین مواردی هستیم.
این مدیر بازرگانی مشتریهای خرید اقساطی را از دیدگاه خود به دو گروه تقسیم میکند و در این مورد توضیح میدهد: گروه اول مشتریهایی هستند که برای خرید اقساطی برنامهریزی میکنند و میدانند در ماه توان پرداخت چه میزان قسط را دارند و بر اساس آن خرید میکنند. زن و شوهر بازنشستهای که همیشه در طرحهای اقساطی فروشگاه ما نفر اول صف هستند بخشی از حقوق خود را صرف پرداخت قسط میکنند. آنها با وجودی که اشتیاق زیادی به خرید قسطی دارند؛ ولی وقتی اقساط ماهانه به فلان عدد برسد، دیگر خرید نمیکنند تا بخشی از اقساط به پایان برسد. معمولا این گروه از مشتریها که اغلب شامل بازنشستهها میشوند در پرداختهای ماهانه خود منظم هستند. او ادامه میدهد: بیشتر مشتریان خرید اقساطی از گروه دوم هستند و معمولا جوانان را شامل میشود. آنها معمولا هیچ برنامه و محلی برای پرداخت اقساط ندارند؛ ولی باوجوداین اشتیاق زیادی برای این نوع خرید نشان میدهند. به گفته او؛ گروه اول برای خرید کالاهای اساسی از برنج و ماکارونی گرفته تا قابلمه و دوش حمام مشتری هستند و گروه دوم برای خرید قسطی کالاهای غیرضروری و حتی گاه لوکس را ترجیح میدهند؛ مانند فلان مدل اسپیکر، موبایل، کنسولهای بازی.
پرداخت قسطهای نامنظم
این مدیر بازرگانی در مورد گروه دوم بیشتر توضیح میدهد: «نمیتوان گفت همه آنها ولی بسیاری از آنها در پرداختهای ماهانه خود منظم نیستند و گاه مشکلاتی را برای فروشگاه ایجاد میکنند. آنها هنگام خرید بهقدری مشتاق هستند که توجهی به توان خود برای پرداخت قسط ندارند و فقط میخواهند آن کالا را داشته باشند، به هر قیمتی که شده است.» او افزایش تورم را دلیل و شاید بهانهای برای فروش قسطی میداند و میگوید: «اطمینان از افزایش تورم دلیل اصلی اشتیاق مردم برای خرید کالای قسطی است. مشتری تصور میکند اگر این کالا را یک سال بعد بخرد، باید هزینه بیشتری بپردازد. به همین دلیل قانع میشود که امروز و با قیمت فعلی آن کالا را بخرد و چون پول ندارد، روش قسطی را انتخاب میکند.
او میگوید: مشتریها از ترس مرگ خودکشی میکنند؛ چون امروز که زیر بار قسط بروند باید پولی بیشتر از ارزش اصلی آن کالا بپردازند و در واقع سود بیشتری به خردهفروش میرسد. همه تصور میکنند فلان کالا در آینده گران میشود؛ ولی همیشه اینطور نیست. بسیاری از کالاها بهخصوص آن کالاهایی که جوانان مشتری آنها هستند با تولید کالاهای جدید ارزان میشوند. او از شرایط فعلی و مشاهدات خود پیشبینی میکند در آیندهای نهچندان دور مشتری کالاهای قسطی بهجای کنسول بازی و چادر مسافرتی و شلوار فقط بهدنبال کالاهای ضروری هستند؛ مانند روغن برنج و حتی دارو!
بدهکاران ابدی
یادمان داده بودند که بتوانیم با منابع محدود یعنی پولی که داریم طوری برنامهریزی کنیم که با اولویتبندی نیازهای اساسی زندگی خود را تأمین کنیم. در مدرسه گلستان سعدی را برایمان میخواندند «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن» یا «بر احوال آن مرد باید گریست که دخلش بود نوزده، خرج بیست!» اما امروز کسی به حال آنهایی نمیگرید که تا سالها باید قسط بپردازند. امروز تبلیغات پر تکراری از درودیوار مترو گرفته تا روی اتوبوسها و بیلبوردهای شهری به شما میگوید اگر پولنداری دلیل نمیشود خرید نکنی یا اگر قسطی بخری بردی و اوج این تبلیغات در پربینندهترین زمان تلویزیون مخاطبهای بسیاری را هدف میگیرد. بارهاوبارها به زبانها و عبارتهای مختلف و تصاویر گوناگون و تکرارهای اعصابخردکن، به شما که نه، به اعضای خانواده شما میگوید پول نداریم را قبول نکنید؛ چون شرایط خرید قسطی وجود دارد. این میشود که صف خریداران قسطی ته ندارد و دیگر تقریباً همه چیز را میشود امروز خرید و ماهانه پولش را پرداخت کرد. با کدام درآمد؟ کدام حقوق؟ کدام امنیت شغلی؟ تبلیغات به شما مجالی نمیدهد تا به این سؤالات فکر کنید.
سالها طول کشید تا اصلاح الگوی مصرف نهادینه شد. سالها برای فرهنگ سادهزیستی تلاش شد و چه هزینهها که برای دورشدن مردم از اسراف و تجمل و چشم و هم چشمی صورت نگرفت. حالا انگار بازیگر تیزر تبلیغاتی به همه این دستاوردها میخندد و با تشویق به نو کردن وسایل منزل، چه رشتههایی را که پنبه نمیکند. خرید قسطی مدتی است از وسایل منزل و گوشی موبایل و لباس فراتر رفته و تبلیغات زیادی برای خرید قسطی مواد غذایی به چشم میخورد. خرید قسطی برنج و روغن نشانه فقر خانوادههاست یا اسرافهای گذشته پولی برای خرید خوراکیها باقی نگذاشته است؟ مردمی که هر سال گونی، گونی برنج یکجا میخریدند و برای مصرف یک سال خود انبار میکردند حالا گونی ۱۰ کیلویی برنج را قسطی میخرند.
تورم بالای مواد غذایی
حمیدرضا دانشکاظمی ـ آگاه مسائل اقتصادی
کاهش ارزش پول ملی و تورم از نرخ سود تحصیلات بانکی بیشتر است. خانوادهها با این وضعیت حقوق، یکسری چیزها را حذف میکنند و فقط هزینههای ضروری و اساسی را درنظر میگیرند. مثلا کسی که باید حقوق کارمندی و یارانه خود را صرف تحصیل فرزندانش و پرداخت اجاره خانه و ... کند ماهی و گوشت را حذف میکند. بهاصطلاح فقط خرجهای ضروری میکنند و بسیاری از کالاها را از سبد خود حذف کرده تا بهاصطلاح بتوانند «زنده بمانند.» در چنین شرایطی مردم ناچار به استفاده از «اهرم» خرید قسطی کالاها و مواد غذایی میشوند. بنگاههایی که دارند خرید اقساطی پیشنهاد میدهند به فکر چرخش منابع و پولشان هستند. رفتار بنگاهها هم رفتار اشتباهی نیست. آنها میگویند حالا که قدرت خرید مردم پایین آمده، اگر ما کالاهای خود را نفروشیم ضرر میکنیم، چون کالاها خراب میشود و باید دور بریزیم. سپس بنگاههای فروش موادغذایی شروع میکنند به قسطی کردن همه چیز ازجمله مواد غدایی خوراکی. مردم باید ببینند آیا درآمدشان کفاف پرداخت قسطها را میدهد یا نه. پیشبینیها نشان میدهد نرخ تورم در سال جاری به ۴۰درصد هم میرسد و دیگر جای تعجب نمیماند، اگر تقاضا برای خرید قسطی مواد غذایی بیشتر شود.
دومینوی کاهش قدرت خرید
در حالی که مواد غذایی روز به روز رکوردها را جابهجا میکنند، دومینوی کاهش قدرت خرید مهرههای بیشتری را قربانی میکند؛ بنابر گزارش شبکه الکترونیکی پرداخت کارت یا شاپرک، حجم تراکنش دستگاههای کارتخوان و بررسی تراکنشهای شاپرک نشان میدهد میزان معاملات خرد اقتصاد کشور در یک سال گذشته ۱۳درصد از تورم جامانده است. میتوان گفت عدم رشد اقتصاد ایران در دهه اخیر و تورم بالا وضعیتی را ایجاد کرده که بهواسطه آن درآمد حقیقی مردم از رشد قیمتها جامانده و این موضوع خود را بهصورت کاهش قدرت خرید و افت رفاه نشان داده است.
آمار ۱۰ ساله تورم مواد غذایی
۹۲ تورم این بخش حدود ۴۱درصد بود
۹۳ تورم بخش خوراکی به زیر ۱۰درصد رسید
۹۶ روند تورم خوراکیها دوباره صعودی شد و در این سال تورم خوراکی به ۹/۱۳درصد رسید
۹۷ تورم خوراکیها دوباره به بالای ۴۵درصد رسید
۹۸ تورم به بالای ۵۰درصد صعود کرد
۹۹ هم تورم خوراکیها همچنان صعودی بود و به ۵۵درصد رسید
۱۴۰۰ همچنان در محدوده ۵۰درصد ماند
۱۴۰۱ تا بهمنماه به ۶۷درصد رسیده است.
۱۴۰۲ تورم تا بهمن به ۴۵.۱درصد رسیده است
۱۴۰۳ پیشبینی میشود تورم به بالای ۴۰درصد برسد
نظر شما