چهار ماه از حضور مسعود پزشکیان در میدان پاستور می‌گذرد. او ۷مرداد و پس از دریافت حکم تنفیذش ازسوی رهبر انقلاب، معاون اول و رییس دفتر خود را منصوب و به مرور از حلقه مدیران دولت وفاق ملی رونمایی کرد و سایر مدیران در رده استانداران یا معاونان وزرا نیز یا منصوب شده‌اند یا مراحل پایانی را برای صدور حکم‌شان طی می‌کنند؛ روز گذشته بالاخره سکاندار خیابان قائم‌مقام فراهانی مشخص شد و سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی محمدرضا نوروزپور را به‌عنوان معاون معاونت امور رسانه‌ای و تبلیغات این وزارتخانه انتخاب کرد.

به نام انتقاد و به کام سهم‌خواهی از دولت

آگاه: در سوابق او مسئولیت‌هایی همچون مدیرعاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی، دبیری شورای اطلاع‌رسانی دولت و عضویت در شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین به چشم می‌خورد.
اما در این میان نکته این است که برخی انتخاب‌ها و انتصابات از همان ابتدای حضور رییس‌جمهوری در ساختمان سفید ریاست‌جمهوری به مذاق اصلاحاتی‌ها خوش نیامد و با صدای رسا انتقاد و اعتراض‌شان را به شیوه تعیین مدیران در دولتی که به نام «وفاق» نامگذاری شده بیان کردند و به قدری نمک سهم‌خواهی جریان اصلاحات از دولت زیاد شد که بهزاد نبوی نسبت‌به این اقدام همفکرانش انتقاد کرده‌اند، اما رادیکال‌های جریان اصلاحات ضمن ادامه این سهم‌خواهی از دیگر سو نعل وارونه‌زده مدعی سهم‌خواهی رقبای خود از دولت جدید شده‌اند.
رادیکال‌های اصلاح‌طلب با به حاشیه راندن اظهارات رییس‌جمهوری برای بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های کشور و معتقد به اصول نظام و انقلاب و مبتنی بر شاخص‌های پاکدستی و... دیدگاه پزشکیان برای استفاده از برخی چهره‌های غیراصلاح‌طلب را سهم‌خواهی تعریف کرده و بدون اشاره به نظر شخص رییس‌جمهوری در این زمینه، اقدام به فضاسازی می‌کنند. تلاش‌های رادیکال‌های اصلاح‌طلب اما به‌گونه‌ای بود که برخی اصلاح‌طلبان نیز نسبت‌به این تلاش‌ها واکنش نشان داده بودند.
احمد شیرزاد طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با اشاره به اینکه قانونی نیست که بگوییم پزشکیان نباید از نیروهای اصولگرا استفاده کند، گفته بود، طبیعتا ممکن است برخی اعتراض کنند که باید نیروهای خود را از مجموعه اصلاح‌طلبان انتخاب کنید اما اینگونه نیست و رأیی هم به آقای پزشکیان داده شد لزوما همه رأی اصلاح‌طلبی نبود و رأی عمومی جامعه بود و چه بسا از بین افراد اصولگرایی که آنها هم به آقای پزشکیان رأی دادند. انتظار می‌رفت انتقادات در جبهه اصلاحات فروکش کند اما دایره آن پس از انتصابات اخیر گسترش هم پیدا کرد. ماجرا از آنجا شروع شد که غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن در گفت‌وگو با خبرآنلاین گفته بود: «من خیلی تمایل ندارم که در این زمان از دولت انتقاد کنم. دولت گرفتاری‌های زیادی دارد. میراثی که برای دولت از قبل به جای مانده، او را شکننده کرده است. ولی باوجوداین، نمی‌توانم از واژه «اشتباه» برای دولت استفاده نکنم. دولت اشتباه می‌کند. هم انتصاب وزیر کشور اشتباه بوده و هم استانداران و معاونانی که انتخاب می‌شوند. من یقین دارم که دولت بعدها پشیمان خواهد شد.»
 یا پیش از این، آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات پس از معرفی گزینه‌های پیشنهادی برای وزارت، در مصاحبه‌ای به نقد این روند پرداخت و گفته بود: «ترکیب معرفی‌شده حتما با معدل انتظار و مطلوب جبهه اصلاحات فاصله دارد و ما به همین دلیل روز گذشته در نامه‌ای به رییس‌جمهوری نگرانی‌هایی را در این ارتباط مطرح کردیم.»
این فقط کرباسچی تکنوکرات یا منصوری لیبرال نبود که لب به انتقاد گشودند، حتی حزب ندای ایرانیان که دبیرکل آن عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت است به جرگه منتقدان انتصاب مدیران در دولت پزشکیان پیوست.
سعید نورمحمدی، سخنگوی حزب ندای ایرانیان انتصاب مدیران در دولت پزشکیان را نگران‌کننده می‌داند و می‌گوید: ادامه این روند از این منظر نگران‌کننده است که از یک‌سو رییس‌جمهوری و دولت، حامیان و طرفداران خود را از دست بدهند و از سوی دیگر، با اکثریت یافتن مخالفان دولت در پست‌های اجرایی، دولت نتواند شعارها و برنامه‌های خود را محقق سازد. دولتی غریب و بی‌پناه که با میدان دادن به رقبا و کنار گذاشتن حامیان، ضربه‌پذیری بسیار بالایی پیدا کند و در بهترین حالت تنها بتواند دور اول ریاست‌جمهوری را به پایان برساند و دولت را در چهار سال بعدی دودستی به رقبا تقدیم کند؛ حادثه‌ای که با ادامه این روند دور از ذهن نیست.
او با بیان اینکه مشکل اصلی دولت در شرایط فعلی نداشتن یک استوانه مدیریتی مرکزی است، تصریح کرد: به نظر می‌رسد هماهنگی کامل بین معاون اول، معاون اجرایی و رییس دفتر رییس‌جمهور به‌عنوان نمایندگان اصلی حامی رییس‌جمهوری در دولت وجود ندارد. شکاف این سه نفر باعث شده است که وزیر کشور و بسیاری از وزرا حاضر به پذیرش گزینه‌های اجرایی از بین حامیان رییس‌جمهوری نباشند و ترجیح دهند که خود را در پناه مجلس و دیگر نهادهای حاکمیتی قرار دهند و بیش از پیگیری شعارهای دولت، به فکر حفظ خویشتن باشند.
کنشگری اصلاح‌طلبان حاکی از آن است که در ابتدای امر، لیبرال‌ها به‌صراحت از انتصاب مدیران انتقاد می‌کردند و می‌خواستند ضمن تعریف خود به‌عنوان عامل پیروزی پزشکیان، سهم‌خواهی خود را وجهی طبیعی ببخشند، اما در میانه بخش دیگری از اصلاحاتی‌ها به جمع آنها پیوستند. با این اوصاف باید دو نکته اساسی یادآوری شود؛
نخست آنکه رییس‌جمهوری در ایام تبلیغات بارها بر استفاده از همه سلایق و دیدگاه‌ها در بدنه کشور تاکید کرده بود و حتی در دیداری که با جبهه اصلاح‌طلبان داشت خود را یک اصلاح‌طلبی که به اصول پایبند است معرفی کرد و این نشان می‌دهد پزشکیان چک سفیدامضا به هیچ جریان سیاسی نداد که اکنون در راستای مطالبات آنها قدم بردارد.
نکته دیگر آنکه لیبرال‌های اصلاح‌طلب به‌جای اصلاح دیدگاه‌های خود در حال فشار به رییس‌جمهوری هستند و می‌کوشند تا در راستای استحاله آن قدم بردارند که تاکنون موفق نشدند؛ باید بدانند پزشکیان نه سید محمد خاتمی و نه حسن روحانی است، او مسعود پزشکیان است و نسخه خود را برای مدیریت کشور تجویز می‌کند. از سایر اصلاح‌طلبانی که خوش‌خیم شناخته می‌شوند توقع می‌رود نگاه واقع‌گرایانه به ترکیب دولتمردان داشته باشند و عینک سهم‌خواهی را از چشم بردارند که ببینند تا به اینجای کار چه ترکیبی شکل گرفته است! دولت شرکت سهامی خاص نیست؛ دولت جمهوری اسلامی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.