دولت چهاردهم به‌زودی وارد صدمین روز فعالیت اجرایی خود می‌شود؛ دولتی که به نام «وفاق ملی» نامگذاری شده و تا به اینجای کار رییس‌جمهور توازن خوبی را بین جریان‌های سیاسی چه در آرایش کابینه و چه از بیرون قوه مجریه ترسیم کرده است.

اصلاحاتی‌ها از وفاق چه می‌خواهند؟

آگاه: نگاهی به ترکیب وزرا نشان می‌دهد که سلایق مختلف اعم از اصولگرا، اصلاح‌طلب و مدیران دولت سابق در نهاد دولت حضور دارند، ضمن آنکه مسعود پزشکیان هم جداگانه دیدارهایی با اعضای جبهه اصلاحات، جبهه پایداری و حزب موتلفه اسلامی داشته و نظرات آنها را برای پیشبرد امور و گره‌گشایی معضلات و مشکلات مردم دریافت کرده و این حاکی از تعامل شخص دوم کشور با کنشگران سیاسی، آن هم با سلایق مختلف است.
«اسدالله موتلفه‌ای‌ها» پس از دیدار اعضای حزبش با رییس دولت در گفت‌وگویی با بیان اینکه ما در این جلسه نظرات حزب را صریح و شفاف گفتیم و بعد هم گزارش اجمالی از وضعیت موتلفه اسلامی از سراسر کشور ارائه شد، گفت: در این جلسه اعضای حزب موتلفه اسلامی نظریاتی را راجع به بودجه سال ۱۴۰۴ و مسئله تحزب در کشور و ضرورت بهادادن به آنها ارائه شد و تاکید کردیم که دولت‌های گذشته به‌صورت کامل نتوانستند از ظرفیت حزب موتلفه استفاده کنند و انتظار داریم این مسائل با همکاری دولت جدید سرعت بهتری بگیرد.
با مروری که به رفت‌وآمدهای سیاسیون به پاستور کردیم مشخص شد که آنها به‌راحتی می‌توانند دیدگاه‌هایشان را با آقای رییس‌جمهور در میان بگذارند، اما در این بین برخی حامیان انتخاباتی پزشکیان یعنی همان اصلاح‌طلبان ساز انتقاد از شعار دولت چهاردهم (وفاق) را کوک کرده‌اند و می‌گویند بهتر است او «رییس‌جمهور» وفاق را تعریف نکند یا می‌گویند: اگر پزشکیان مذاکره نکند، کمپین‌های من پشیمانم زودتر از موعد شروع به کار می‌کنند.
غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه اصلاح‌طلب هم‌میهن روز گذشته در گفت‌وگویی با خبرآنلاین با بیان اینکه منظور رئیس جمهور از وفاق ملی این نیست که نظرات همه گروه‌ها، احزاب، تندرو، کندرو، راست و چپ را جلب کنیم، گفت: گمان می‌کنم منظور اصلی پزشکیان از وفاق ملی و آنچه می‌تواند در کشور موثر باشد، این است که دستگاه‌های اصلی کشور که شامل قوه قضاییه، قوه مقننه و دستگاه‌های امنیتی می‌شود، در برنامه‌های اجرایی همراه باشند، اگر بنا باشد آنها مخالف باشند، مسائل کشور به جایی نمی‌رسد؛ لذا برداشتم این است که پزشکیان چنین منظوری دارد.
او تصریح کرد: به نظرم منظور اصلی این است و این هم کار درستی است و کشور باید با دستگاه‌های اصلی خود در یک وفاق کلی باشند. اگر این همراهی نباشد دستگاه‌های اجرایی نمی‌توانند کار خود را پیش ببرند.
نکته اصلی این گفت‌وگو در بخش پایان بیان شد، آنجا که کرباسچیِ تکنوکرات، نقد ریزی به رییس‌جمهور وارد و تصریح کرد: «در مجموع شاید وفاق ملی توسط رییس‌جمهور تعریف نشود، بهتر باشد، شاید هم آقای پزشکیان فکر کرده به‌صورت کلی مطرح کند، بهتر باشد. به هر صورت امیدوارم آقای پزشکیان همانطور که تا الان عمل کرده، به همین ترتیب عمل کند و بتواند کاری را از پیش ببرد. 
یا یکی دیگر از سیاسیون صاحب‌نام در جریان اصلاحات می‌گوید: وفاق ملی به پاشنه آشیل دولت چهاردهم تبدیل شده، چراکه در مورد آن هیچ تعریفی نکرده است.
این حرف عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز است. او هم همانند دبیرکل پیشین حزب کارگزاران دل پُری از واژه «وفاق» در دولت چهاردهم دارد و بر این باور است که دولت، هرگز نباید پیمان خودش را با مردمی که به او رأی دادند فراموش کند. وفاق ملی یک کلمه نیست، بلکه تغییر وضعیت موجود در حوزه سیاست خارجی و مناسبات داخلی، چه سیاست داخلی، چه امنیت داخلی، چه فرهنگ و مسائل دیگر است.
او یکسری «بایدها» برای دولت تعیین کرد و گفت: دولت در بحث گفت‌وگوی برجامی هم باید جلو برود. حتی با سردمداران کفر جهانی گفت‌وگو کند، باید این تابو را بشکند و گفت‌وگو کند. گفت‌وگو به معنای پذیرش مطالبات آنها نیست. قرص و محکم و متین از موضع یک ملت انقلابی دفاع کند و با آنها صحبت کند. باید بتواند این کار را انجام دهد. در داخل باید این رفتارهای غیراصولی را که ملت را از دولت جدا کرده کنار بگذارد. اگر پزشکیان غیر از این عمل کند، او تنها می‌ماند، حامیانش از او فاصله می‌گیرند و کمپین‌های «ما پشیمانیم» زودتر از موعد شروع به کار می‌کنند و دولت با معضل روبه‌رو می‌شود.
وقتی مواضع اصلاح‌طلبان را برای تهیه گزارش جمع‌آوری می‌کردم به یاد موضع‌گیری آنها در قبال دولت روحانی افتادم. بعد از به روی‌کارآمدن دولتِ اعتدال بخصوص با تشکیل دولت دوازدهم، کارناوال حمایتی جریان موسوم به اصلاحات به عنوان گردن‌گیرترین جریان حمایتگر دولت تدبیر و امید در میانه راه مسیرشان را تغییر دادند و کار را به جایی رساندند که دولت منسوب به حسن روحانی تبدیل شد به وصله‌ای ناجور که هیچ جریانی آنها را گردن نگرفت و بسیاری از موافقان ابتدایی در مقابل این دولت قرار گرفتند.
البته زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد، جریان اصلاحات به عنوان بزرگ‌ترین حامی دولتِ وقت، تا توانستند عملکرد دولت قبل از خود را به نقد نشستند و آن دوران را به‌عنوان یکی از سیاه‌ترین تجربه‌های کشور در اذهان عمومی تصویرسازی کردند اما تاریخ در مورد این جریان به شکلی تکرار شد که ناتوانی‌های مدیریتی و ضعف عملکرد منسوبان دولت یازدهم و دوازدهم حتی ازسوی حامیان آنها هم مورد پذیرش قرار نگرفت و اصلاح‌طلبان به‌عنوان پروپاقرص‌ترین حمایت‌کنندگان دولت یازدهم و دوازدهم به‌منظور حراست از حیثیت سیاسی خود از لاک حمایتی خود بیرون آمدند و تدبیری‌ها را مورد نقد قرار دادند.
همین رویکرد این‌بار برای دولت چهاردهم ازسوی تعدادی از چهره‌های اصلاح‌طلب تکرار شده با این تفاوت که دولت پزشکیان از همین ابتدای کار با نقدهای تندو تیز حامیانش روبه‌رو شده است. آنها از وفاق و پزشکیان انتقاد می‌کنند به دلیل آنکه نامزد اصلاح‌طلبان در انتخابات چهاردهم، کاملا کابینه‌ای اصلاح‌طلبانه تشکیل نداده است. شاید اگر چینش کابینه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد، کلیدواژه وفاق به این شکل در سیبل اصلاحاتی‌ها و تکنوکرات ها قرار نمی‌گرفت. 
به اعتقاد نگارنده، رییس‌جمهور بارها درباره وفاق صحبت کرده، ازاین‌رو باید حامیان او تکلیفشان را با وفاق مشخص و آن را تعریف کنند. آنها از وفاق چه می‌خواهند؟ آن‌طور که برداشت می‌شود دلخواه آنها وفاقی است که نیروهایشان در مناصب اجرایی حضوری پررنگ داشته باشند یعنی «وفاق ملی ماییم». اما دیگر این وفاق نیست، دیکتاتوری است.
حالا که در آستانه ۱۰۰روزگی دولت هستیم، ماه‌عسل انتخاباتی پزشکیان و اصلاح‌طلبان روبه‌پایان است؛ از این به بعد چه دورنمایی را باید برای رابطه دولتِ وفاق ملی با اصلاح‌طلبان ببینیم؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.