۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۱
کد خبر: ۹٬۲۷۴

یکی از معضلات عمده در کشور ما، بلاتصدی بودن مقوله سخنگویی و موضع‌گیری در ارکان مختلف است؛ به این معنا که به‌ظاهر هر نهاد و دستگاهی از «سخنگو» و «تریبون اعلام مواضع رسمی» برخوردار است اما در واقع، هر فردی به خود اجازه می‌دهد، به اعتبارِ عضویت و مسئولیتی که در دوره‌ای در آن نهاد و دستگاه داشته، به اظهارنظر در باب موضوعات مربوطه به آن نهاد یا دستگاه بپردازد. این معضل، سبب رهاشدگی افکار عمومی شده و در چنین فضایی، راه برای شایعه‌پراکنان و به تعبیر قرآن، «مرجِفون» باز می‌شود. مرجفون کسانی هستند که شایعه‌پراکنی می‌کنند و دل مردم را خالی می‌کنند و ترس و اضطراب را بر آنان مستولی می‌سازند.

تریبونی ‌علیه افکار  عمومی

آگاه: رهبر انقلاب در بخشی از بیانات اخیرشان در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه، فرمودند: یک عده‌ای البته همتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را می‌کنند؛ تلویزیون‌های خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف می‌زنند، جوری قضایا را تصویر می‌کنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.
همانطور که رهبر انقلاب تصریح فرمودند: خالی کردن دل مردم و مستولی کردن ترس و اضطراب بر آنان، به‌ویژه در شرایط حساسی که دشمن با همه عده و عُده خود به میدان آمده است، یقینا عملی خلاف و مغایر با منافع عمومی است. تهدید و تحدید امنیت روانی مردم، جرم است؛ این جرم باید از مجاری قانونی به‌ویژه دستگاه قضایی پیگیری ویژه شود.

مصادیقی از خالی کردن دل مردم
طی روزهای اخیر مشاهده می‌شود که عده‌ای از افراد با سوءاستفاده از فضای ملتهب ایجادشده در منطقه و تهدیدهای گاه و بیگاهی که از ناحیه آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها مطرح می‌شود، تمام سعی خود را مصروف داشته‌اند که دل مردم را خالی کنند و ترس و اضطراب و تشویش کاذب را در جامعه حکمفرما سازند. این افراد در خوش‌بینانه‌ترین حالت، انسان‌هایی جاهل و نادان هستند که صرفا شهوت دیده‌شدن و لایک‌گرفتن در فضای مجازی را دارند و منافع و ملاحظات عمومی و امنیتی و توجه به امنیت روانی مردم، برای آنها پشیزی ارزش ندارد.بعد از وقایع سوریه و اشغال دمشق ازسوی معارضان وابسته به مثلث آمریکا - اسرائیل- ترکیه، علاوه‌بر آن دسته از مغرضان و مواجب‌بگیران استکبار در داخل و خارج که علیه مدافعان حرم و سلحشورانِ مدافع امنیت کشور در آن‌سوی مرزها، هجوسرایی کردند، عده‌ای دیگر از عناصر شناخته‌شده و به‌اصطلاح مَعاریف عرصه سیاسی که در این مملکت افتخار نمایندگی مردم را داشته‌اند، در فضایی ملتهب، آماری غیررسمی و تاییدنشده از بدهی دولت ساقط شده سوریه به ایران را مطرح کردند تا افکار عمومی را مشوش کنند و علاوه‌بر اتهام‌زنی غیرمستقیم به حاکمیت، چنین بر ذهن مردم القا کنند که تمامی پول‌های صرف‌شده در سوریه، دود هوا شد!در اینجا علاوه‌بر رویکرد نادرست و ناصوابِ افراد اشاره شده که موضوعی غیررسمی و تاییدنشده را پیرامون بدهی دولت سوریه به ایران، رسانه‌ای افکار عمومی را مشوش کردند، آنچه تعجب‌برانگیز است آن است که چرا یک متولی و متصدی رسمی در کشور اعم از سخنگوی یک قوه یا نهاد یا دستگاه مسئول در این قضیه، به میدان نیامد تا به‌صورت متقن و مستدل، کذب بودن یا حداقل ناصحیح بودن آمار ارائه‌شده درخصوص بدهی‌های دمشق به تهران را به اثبات برساند. اینجاست که معضل رهاشدگی افکار عمومی عیان می‌شود؛ گویی هیچ فرد مسئول و دلسوزی وجود ندارد که به میدان بیاید و افکار عمومی را از تشویش عارض شده به سبب یک دروغ منتشره نجات دهد.

نیاز به پروتکل جامع برای حوزه سخنگویی
بدون‌تردید برای این خلأ موجود در کشور، نیاز به تنظیم و تمهید و تدوین یک پروتکل جامع در حوزه سخنگویی و اطلاع‌رسانی است؛ پروتکلی که اغیار را از اظهارنظر درخصوص موضوعات مربوط به یک دستگاه یا حوزه بازمی‌دارد و برای آنها درصورت اظهارنظر خلاف واقع، تنبیهات و مجازات مشخص و بازدارنده‌ای را معین می‌کند. اینکه هر فردی به خود اجازه دهد با یک اظهارنظر بلاوجه و نادرست و ناصواب، افکار عمومی را مشوش کند و سپس ازسوی مرجع قضایی صرفا احضار شود و فقط مورد تذکر قرار گیرد، کفایت نمی‌کند،؛ بلکه باید تنبیهات و مجازات‌های بازدارنده‌ای را در قبال تهدیدکنندگان و مخدوش‌کنندگان امنیت روانی مردم در نظر گرفت.اما در نمونه و مصداق دیگری از موضوع فوق‌الذکر، طی روزهای اخیر شاهد بودیم که یک مقام سابق در یک نهاد بسیار مهم و بالادستی در کشور، طی مصاحبه‌ای موضوعاتی را درخصوص پرونده هسته‌ای کشور و نحوه واکنش ایران به نقض برجام ازسوی آمریکا و اروپا مطرح کرد؛ این مواضع، با واکنش‌ها و حواشی‌ای در محافل سیاسی و رسانه‌ای و اجتماعی همراه بود؛ همین امر نیز بیانگر آن است که همان خلأ و فقدان پروتکل جامع سخنگویی و موضع‌گیری در کشور احساس می‌شود؛ پروتکلی که مسئول فعلی را مجبور به ارائه گزارش‌های منظم از حوزه کاری‌اش کند و مسئول سابق را از اظهارنظر در حوزه مسئولیت پیشین خود بازدارد و اغیار را نیز از ورود به مسائل و موضوعاتی که اظهارنظر درخصوص آنها می‌تواند اذهان مردم و شهروندان را مشوش سازد، برحذر دارد.
دشمن در کمین است!
چنانچه برای حوزه سخنگویی در کشور و رهاشدگی افکار عمومی، فکر عاجلی نشود و پروتکل جامعی در این باب تدوین نشود، دشمن از این خلأ و فقدان، نهایت بهره‌برداری و سوءاستفاده را می‌کند؛ در گزارشی که طی روزهای قبل با عنوان «توطئه طراحی‌شده در اتاق فکر ناتو علیه مردم ایران» به رشته تحریر درآوردیم، اشاره کردیم که توطئه‌گران علیه مردم ایران در اتاق فکر ناتو (شورای آتلانتیک) در سند اخیر خود به‌وضوح اعلام داشته‌اند که روش برخورد با ایران باید مبتنی‌بر صبر حوصله و پیگیری درازمدت باشد و ایران باید مانند شوروی از درون از هم بپاشد! در سندِ ضدایرانی مزبور ادعا شده که فروپاشی نظام ایران باید از درون و با تکیه بر عصبانی کردن مردم از وضعیت اقتصادی، عصبانیت شهروندان ایرانی از فساد مسئولان و خانواده‌های‌شان و عصبانیت آنها از هزینه‌کرد برای جنگ و سرکوب زنان باشد! شورای آتلانتیک در همین راستا این نسخه را تجویز کرده که باید یک تیم زبده و حرفه‌ای تعیین شود که برای عصبانی کردن مردم ایران به بهانه‌های مختلف، دائم آموزش بدهد و راهنماهای آموزشی را در اختیار قرار بدهد؛ تاسیس بیشتر تلویزیون‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های فارسی‌زبان و پمپاژ اخبار دروغ و تحریک‌کننده علیه مردم ایران، دیگر نسخه تجویزی از ناحیه اتاق فکر ناتو در این عرصه است.بنابراین باید راه دشمن را سد کنیم و اجازه ندهیم دشمن با پمپاژ اخبار دروغ و تحریک‌کننده، مردم ما را عصبانی کند؛ برای این منظور، در وهله نخست باید سروسامانی به حوزه «سخنگویی» و «اعلام موضع» در کشور دهیم و افکار عمومی را از رهاشدگی نجات دهیم و سازوکاری طراحی کنیم که به موجب آن، هر فردی از راه می‌رسد به خود اجازه ندهد در موضوعی که اطلاعی از آن ندارد یا اطلاعاتش ناقص و نادرست است، اظهارنظر و اظهار فضل کند و بدین ترتیب امنیت روانی مردم را مخدوش و تهدید کند.باید بسیار هوشیار بود، چراکه سیاست جدید طراحی‌شده علیه ایران در اتاق فکر ناتو، تهدید و تحدید امنیت روانی مردم و شهروندان ایرانی و فروپاشاندن ذهن آنها و القای ترس و فضای یأس به آنهاست؛ تا در ادامه، مزدوران ناتو بتوانند سیاست‌های دیکته‌شده را پیاده کنند و به‌تدریج (به خیال باطل خود) وضعیت سوریه‌ای شدن ایران را عملیاتی سازند!
طی روزهای اخیر، دادستانی کل کشور با صدور اطلاعیه‌ای تاکید کرد که فعالان رسانه‌ای و مجازی کشور از پرداختن به موضوعاتی که امنیت روانی جامعه را مخدوش می‌کند و ترساندن مردم را به همراه دارد، پرهیز کنند. در بیانیه دادستانی کل تصریح شده بود که به دستگاه‌های ذیربط دستور داده شده است ضمن رصد فضای مجازی، رسانه‌ها یا افرادی که اقدام به شایعه‌پراکنی یا برهم زدن امنیت روانی جامعه می‌کنند به دستگاه قضایی معرفی شوند. همچنین با افرادی که ضمن اظهارات غیرمسئولانه با انتشار محتوای خلاف واقع، نشر اکاذیب و توهین اقدام به برهم‌زدن امنیت روانی جامعه کنند و باعث ترس مردم شوند، براساس قانون برخورد مقتضی صورت خواهد گرفت.
پیش از این نیز، حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه در جلسه نوزدهم آذر شورای عالی قوه قضاییه بیان کرده بود: ممکن است در این روزها شیطنت‌ها بیشتر شود و بدخواهان در داخل کشور بخواهند با عملیات روانی و پمپاژ دروغ از طُرق مختلف اعم از فضای مجازی و تریبون‌های گوناگون، در جامعه ناامنی ایجاد کنند و چه از حیث امنیت روانی و چه غیر از آن، مشکلاتی را به‌وجود آورند؛ فلذا همه مسئولان ذی‌ربط قضایی به‌ویژه دادستان کل و دادستان‌های سراسر کشور باید با همکاری و هماهنگی دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی، به‌صورت مستمر و مداوم موضوعات را رصد کنند و حتی‌الامکان جهات پیشگیرانه را اتخاذ کنند و چنانچه بدخواهان درصدد انجام اقداماتی باشند، مقابله متناسب را به عمل آورند. دادستان کل کشور در این حوزه نسبت‌به هدایت و ارشاد دادستان‌های سراسر کشور اهتمام داشته باشد و همه تدابیر و تمهیدات برای تحکیم امنیت مردم در ابعاد گوناگون به‌ویژه امنیت روانی شهروندان، اتخاذ شود تا فرصت سوءاستفاده از دشمن سلب شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.