آگاه: اگرچه برگزاری جشنوارههای سینمایی در دیدگاهی کلی و مثبت، فضایی نشاطآور و مرجعی برای تعامل هنرمندان با یکدیگر و نیز با مدیران این حوزه است اما بهقطع نیازمند این است که بدانیم بعد از گذشت نزدیک به ۶دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و حکمرانی فرهنگی و هنری در این عرصه، آثار مانده از این شیوه بیرویه از برگزاری جشنوارههای متعدد هنری چه بوده است.
جشنواره برای رشد
یکی از اهداف و سیاستهای اصلی برگزاری جشنوارههای هنری بهطورکلی و در هر کشوری، ایجاد بستری برای تسهیل تعامل هنرمندان با مدیران و مسئولان است، بهویژه در کشور ما که سینما بهطورکلی با پشتوانه سرمایههای دولتی پایهگذاری شده و رشد کرده است. ب رای همین در سالها یا دهههای گذشته، هنرمندان و حتی مخاطبان عمومی بیشترین استقبال را از جشنوارههای هنری و بهخصوص سینمایی میکردند. از طرفی، برگزاری اصولی و صحیح یک جشنواره هنری یا سینمایی میتواند با ایجاد فضایی رقابتی به نحوی فضا را بهسمت تولیدات با کیفیتتر سوق دهد و انگیزهای برای فعالیت مستمر و پایدار هنرمندان در همان جغرافیا باشد. علاوهبراین، هدف اصلی از برگزاری هر جشنواره هنری کشف استعدادها در این حوزه و حمایت آنها برای دیده شدن و فعالیت بیشتر در این فضاست. از سوی دیگر نیز، با تعامل و ارتباطهایی که در بستر جشنوارهها ایجاد میشود، حمایتها و تبادلهایی از نوع مالی نیز شکل میگیرد که پایه اصلی تولیدات سینمایی یا هنری در آینده هستند. براساس همین ایده است که بسیاری از جشنوارههای سینمایی جهان مانند جشنواره فیلم کن در فرانسه، بخشی جنبی با همین موضوع دارند تا محلی برای برقراری ارتباط هنرمندان و تولیدکنندگان با سرمایهگذاران و توزیعکنندگان باشد.
شکاف اثرگذاری
آنچه تا اینجا گفته شد، مزایا و اهداف اصلی و عمده از برگزاری هر جشنواره فرهنگی، هنری و سینمایی بود که به شکلی کلی در تمامی جشنوارههای جهان دنبال میشود اما هر جشنواره در ابتدای راهاندازی و تاسیس براساس موضوعی که انتخاب و دنبال میکند، نیازمند یک خطمشی و سیاست مشخص است که خروجی قابل انتظاری نیز از آن برداشت میشود. بر این اساس، نمیتوان تنها با هدف ایجاد یک جشنواره سینمایی برای انگیزهبخشی به هنرمندان یا ایجاد ظرفیتهای سرمایهگذاری، آن را راهاندازی کرد. لازم است تا پیش از ایجاد آن، ظرفیتهای ورودی آن بررسی و سنجش شود و نیز براساس پاسخ به نیازهای موجود در همان زمینه موضوعی پیش رود.
جشن یا جشنواره؟
این موضوع، خلأ و شکاف اصلی برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری ماست؛ جشنوارههای متعددی که همگی در پی نیازهایی اصولی و اهدافی واقعی طرحریزی و ایجاد شدهاند اما برای آنکه ورودی و خروجی آنها سنجیده نمیشود، در نهایت به پرسش اصلیشان پاسخ نمیدهند و همچنان به حیاتی با مبنای کجدارومریز ادامه میدهند. بهطور عمده، نگاه ما برای برگزاری یک جشنواره هنری روی بهترین شیوه برگزاری آن بهمثابه یک «جشن» متمرکز است و نه بهترین اثرگذاری آن! برای همین است که با بیشترین هزینهها و در پس بزرگترین مراسمها هیچ اثری باقی نمیماند و شاید بتوان گفت بسیاری از این جشنوارهها اگر برگزار نشوند هم آب از آب تکان نمیخورد.
با بررسی فهرست جشنوارههای سینمایی ایران از دهههای قبل، چه آنها که تعطیل شده و چه آنها که ادامه یافتهاند، آنچه روشن است، اینکه این جشنوارهها بهلحاظ موضوعی بهخوبی دستهبندی میشوند و همانطور که گفته شد، بهطور کلی برای پاسخ به یک نیاز اصولی طراحی شدهاند اما مشکل آنجاست که در ادامه نیز با همان نگاه کلی و مبهم ادامه یافتهاند. این در حالی است که تعیین اهداف کلی در نهایت، تنها میتواند در برداشتن قدم اول، یک رویداد مستمر را یاری کند. برای ادامه مسیر، لازم است تا با نیازهای زمانه، تغییر و تحولات در همان حوزه و نیز ظرفیتهای تولید، برنامهریزی و ادامه یابد.
پایداری مشکلات
علاوهبر آنچه گفته شد، اینکه با وجود هزینهها و ریختوپاشهای زیادی که در برگزاری جشنوارههای فرهنگی، هنری و سینمایی دولتی و حاکمیتی میشود، همیشه و همچنان مشکلات زیادی با پرونده باز وجود دارند که پاسخی برایشان وجود ندارد. جشنواره بینالمللی فیلم فجر که مهمترین ویترین سینمایی و فرهنگی کشور است، سالهاست که مکان ثابتی ندارد و با شرایط سختی در پردیس سینمایی ملت یا برج میلاد برگزار میشود که هر کدام مشکلات خودشان را دارند؛ برای مثال در ماههای اخیر، هنرمندان برای سروسامان دادن به پارکینگ پردیس سینمایی ملت نامهای را امضا کردند تا از این دردسر همیشگی راحت شوند. درنهایت تنها میتوان گفت که کمی خندهدار است که در پایتخت یک مکان ثابت برای این تعداد جشنواره وجود ندارد و سالهاست که این انتقاد تکرار میشود.
از سوی دیگر، یکی از موانع پیشرفت و پایداری این جشنوارهها و یافتن جایگاه اصلیشان در فضای فرهنگی و هنری، این است که با عوضشدن دولت و در پی آن، عوضشدن مسئولان برگزاری این جشنوارهها، هر بار سیاستهای تازهای در اولویت قرار میگیرد و بنابراین جشنوارههای حاضر، درنهایت نهفقط در یک مسیر و مشی ثابت و مشخص حرکت نمیکنند، بلکه پراکنده و مانند یک جشن تشریفاتی عمل میکنند.
با این همه اما مشکل اصلی و مانع عمده کارا و اثرگذار بودن جشنوارههای ما که در اینجا بهطور خاص به جشنواره بینالمللی فیلم فجر اشاره داریم، شرایط کلی و فعلی در سینمای ایران است.
سینمایی که با صنعتی شدن، سالها فاصله دارد و درعینحال کاملا در مسیر گیشه حرکت میکند. درواقع، سینمایی که تولید و تنوع در آن در کمترین حالت ممکن است و هر سال نیز از استاندارد موردانتظار فاصله بیشتری میگیرد، نمیتواند تولید کیفی و حتی کمی موردنیاز برای یک فستیوال بزرگ سینمایی را فراهم کند و ناگزیر جشنواره نیز با استانداردهای موردنیازش فاصله میگیرد و خروجی آن به همان میزان افت میکند و به مرور اثرگذاریاش را از دست میدهد.
نگاهی بیندازید به تلاش فیلمسازان برای حضور در جشنوارههای جهانی در سالهای اخیر که به هر قیمتی و اغلب بهشکل زیرزمینی رخ داده است. این جریان همزمان با افت کیفیت آثار حاضر در جشنواره سینمایی فجر و بهطورکلی رکود کیفیتی در سینمای ایران آغاز شده و در این نقطه بدل به بحرانی شده است که کسی پاسخی برای آن ندارد.
جشنوارههای سینمایی دولتی فعال در کشور:
جشنواره بینالمللی فیلم فجر
جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰
جشنواره فیلم رشد
جشنواره مردمی فیلم عمار
جشنواره مستند سینما حقیقت
جشنواره سینمایی فضای باز
جشنواره ملی فیلم کوتاه باران
جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراث فرهنگی
جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی ایران
جشنواره فیلم اردیبهشت
جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران «جوایز ایسفا»
جشنواره ملی و بینالمللی دانشجویی نهال
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
جشنواره ملی فیلم زعفران
جشنواره ملی فیلم کوتاه زندگی
جشنواره فیلم کوتاه دانشآموزی مدرسه
جشنواره بینالمللی فیلم شهر
جشنواره ملی فیلمنامهنویسی با موضوع قرآن
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه و عکس دانشجویی امید
جشنواره بینالمللی فیلم پرواز
جشنواره ملی دانشجویی فیلم کوتاه سایه
برخی جشنوارههای تعطیلشده:
جشنواره فیلم سبز
جشنواره فیلم کیش
جشنواره فیلم پروین اعتصامی
جشنواره فیلم جلوههای آب
نظر شما