۲۷ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۱
کد خبر: ۳٬۱۴۳

عملیات انتقام از نگاهی دیگر

سید مرتضی مفیدنژاد _ دبیر ویژه‌نامه

آگاه: عملیات پاسخ به جنایات رژیم اشغالگر قدس توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که سحرگاه روز یکشنبه بیست‌وششم فروردین‌ماه ۱۴۰۳ رقم خورد، چنان سهمگین، طوفانی و بی‌نظیر بود که هنوز پس از گذشت ۲۴ساعت بسیاری از تحلیلگران از واکاوی و کالبدشکافی ابعاد آن عاجزند؛ اتفاقی که از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنی بازدارندگی، اقتدار و شکوه ویژه‌ای در آن می‌بینی. اما اینجا می‌خواهیم از زاویه متفاوتی به موضوع نگاه کنیم؛ بعد از ترور ناجوانمردانه سرداران شهید در ساختمان کنسولگری در دمشق که روز سیزدهم فروردین‌ماه رخ داد، جمهوری اسلامی به‌طور رسمی اعلام کرد که پاسخ سختی به این دست‌اندازی رژیم منحوس خواهد داد. این ماجرا با موضع‌گیری رسمی رهبر معظم انقلاب شدت و اهمیت بیشتری یافت.

ایشان در پیامشان به مناسبت شهادت سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی تصریح کردند:

«سردار زاهدی از دهه۶۰ در میدان‌های خطر و مجاهدت، چشم‌انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کرده‌اند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران به‌ویژه هرکه آنان را می‌شناخت سنگین است. رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوه‌ الهی...»

در دیدار مسئولان نظام نیز متذکر شدند:

«...همین که رژیم صهیونیستی به جان زن و کودک می‌افتد، به خاطر این است که از برخورد با رزمندگان مقاومت عاجز مانده؛ چون آنجا احساس عجز می‌کند، عصبی می‌شود و به جان زن و بچّه‌ مظلوم و بی‌دفاع می‌افتد و سی و چند هزار نفر را که اغلب اینها زنان و کودکان هستند، به قتل می‌رساند. این شکست قطعا ادامه پیدا خواهد کرد؛ این تلاش‌های مذبوحانه‌ هم، مثل این کاری که سوریه مرتکب شدند در ــ که البتّه سیلی‌اش را خواهند خورد ــ به دردشان نمی‌خورد و مشکلشان را علاج نمی‌کند...»

این سطح از تهدیدات پیش رفت و در روز عید فطر و خطبه‌های نماز جزییات و تجسم بیشتری یافت که در نهایت پیام‌های مهم‌تر و جدی‌تری را به دشمن مخابره کرد:
«امّا خود رژیم خبیث که سر تا پا خبث و شرارت و خطا است، یک خطای دیگری هم بر خطاهای خودش اضافه کرد و آن، حمله‌ به کنسولگری ایران در سوریه بود کنسولگری و دستگاه‌های سفارت در هر کشوری که وجود دارد، به‌منزله‌ خاک همان کشوری است که سفارت متعلق به او است؛ وقتی به کنسولگری ما حمله می‌کنند، مثل اینکه به خاک ما حمله کرده‌اند؛ این عرف دنیا است. رژیم خبیث اشتباه کرد در این قضیه؛ باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد...»

این موارد همگی در کنار موضع‌گیری‌های فرماندهان نظامی کشور و مسئولان تراز اول فضای رعب و وحشتی برای رژیم اشغالگر ایجاد کرد که هر روز خود را با ترس انتقام و حمله به شب رساند و بستری فراهم شده بود که به‌نوعی بیشتر کشورهای دنیا در انتظار عکس‌العمل ایران بودند. جبهه روانی ایجادشده ازسوی نظام مقدس ما به گونه‌ای شده بود که دشمن دائما از آرام کردن فضا صحبت می‌کرد و به‌دنبال پوششی برای جنایاتش بود. نکته جالب توجه اینجاست که در این قریب به دو هفته بدون هیچ عکس‌العمل فیزیکی و صرفا با قدرت رسانه و تبلیغات و نفوذ کلام رهبر جمهوری اسلامی ایران نیروهای اسرائیلی و سنتکام به حالت آماده‌باش کامل بودند و جز وحشت و ترس چیزی برای ارائه نداشتند و دائما برای شروع فرآیند انتقام روزشماری می‌کردند؛ انتقامی که شکل و زمان آن سیستم داخلی رژیم اشغالگر قدس را مختل کرده بود. این اتفاقات یک پیام بیشتر نداشت و آن هم این بود که جمهوری اسلامی ایران به سطحی از قدرت و بازدارندگی رسیده است که بدون فعالیت و صرفا در سکوت و با ابزارهای تبلیغاتی و رسانه‌ای کاری صورت می‌دهد که قدرت‌های متجاوز منطقه قبل از هر تصمیم عجولانه و شتابزده‌ای سعی می‌کنند خویشتنداری کنند و به‌دنبال حل مسالمت‌آمیز مسئله باشند. این سطح از بازدارندگی آغاز تغییر در معادلات منطقه خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.