جریان اصلاحات از سال۷۶ و با روی‌کارآمدن دولت هفتم در صحنه سیاسی کشور متولد شد، پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری برای شوراهای شهر و روستا و سپس مجلس ششم دورخیز برداشت و توانست اکثر کرسی‌ها را از آن خود کند، اما پس از حاشیه‌های فراوانی که در شورای اول تهران و مجلس ششم ایجاد شد، دیگر نتوانست چهره‌های اصلی را از فیلتر شورای نگهبان عبور دهد با این حال اصلاحاتی‌ها با برنامه‌ریزی خود را برای انتخابات‌های ۸۴ و ۸۸ آماده کرده بودند و در هر دو انتخابات هم باز با شکست سنگین مواجه شدند. در انتخابات نهمین دوره ریاست‌جمهوری وحدت حاصل نشد و نامزدهای اصلاح‌طلب با یکدیگر به رقابت پرداختند و در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری اکثر آنها در حمایت از یک کاندیدا ظاهر شدند و تعداد دیگری همچون غلامحسین کرباسچی، رییس ستاد انتخاباتی کروبی شد اما ترجیح داد به کاندیدای دیگر اصلاحات رأی دهد.

سیاست یک بام و دو هوای رسانه‌های اصلاح‌طلب در قبال دولت!

آگاه: این مقدمه اشاره شد تا به حضور و نقش‌آفرینی جریان اصلاحات در ادوار انتخابات بپردازیم. «یاران خاتمی» هیچگاه حاضر نشده‌اند فضای انتخابات را رها کنند، براین اساس در سال۹۲ با پیام رییس دولت اصلاحات «عارف اصلاحات» از صحنه کناره‌گیری و همه از حسن روحانی که گزینه حزب اعتدال و توسعه بود، حمایت کردند و سرانجام پس از هشت سال دوباره پای چهره‌های اصلاح‌طلب و تکنوکرات به پاستور باز شد. بیشترین مسئولیت در تیم اقتصادی دولت برعهده کارگزاران سازندگی با محوریت «اسحاق جهانگیری» سپرده شد اما بعد از خروج آمریکا از برجام ورق برگشت و حامیان دیروز رییس دولت تدبیر و امید در رسانه‌ها از عملکرد دولت انتقاد می‌کردند و حاضر به پاسخگویی نمی‌شدند و به‌عبارتی سیاست فرار روبه‌جلو را اتخاذ کرده بودند و ازسوی‌دیگر هم معاون اول دولت وقت لب به انتقاد گشود و گفت حتی نمی‌تواند مسئول دفترش را تغییر بدهد.

جریان اصلاحات سعی کرد منکر رویکردهای اصلاح‌طلبانه روحانی شود و درخصوص تغییر رفتار حسن روحانی از رفتارهای «اصلاح‌طلبانه» به رویکرد «اصولگرایانه» خبرسازی کند. در همان مقطع نگارنده گفت‌وگویی با علی صوفی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در سال۹۶ داشت. او به آغاز یک‌سری از نمایه‌های بد اقتصادی اشاره کرده بود و می‌گفت: «کسی رد نمی‌کند که آقای روحانی به سمت اصولگرایان بیشتر از قبل متمایل شده است.»

او همچنین در مورد رویکرد اصلاح‌طلبانه حسن روحانی در دوره اول ریاست‌جمهوری هم گفته بود: «روحانی در چهار سال اول با وجود فشارهایی که بر دولت وجود داشت در برابر دلواپسان ایستاد و سیاست‌های دولت در عرصه بین‌المللی را پیش برد، همچنین در عرصه داخلی نیز تحت‌تاثیر فشارها قرار نگرفت. در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم نیز مواضعی گرفت که از هر اصلاح‌طلبی، اصلاح‌طلبانه‌تر بود. روحانی با مجموع این عملکردها توانست اعتماد جناح چپ و بدنه اجتماعی آنان را به دست آورد.»

اما فقط کافی است روزنامه‌های اصلاح‌طلب در آن دوره را بازخوانی کنید، اکثر آنان یا در قبال ضعف و ناکارآمدی دولتمردان وقت سکوت یا در تکمیل راهبرد سیاسیون همفکرشان بازی می‌کردند و مدعی می‌شدند دولت روحانی، دولت اصلاحات نیست! به‌هرحال با نقاط قوت و ضعفی که دولتِ سابق از خود به جا گذاشت، ماموریت هشت‌ساله‌اش در سال۱۴۰۰ به پایان رسید و در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری با رأی ملت سید ابراهیم رئیسی سکاندار دستگاه اجرا شد. هنوز منتخب مردم راهی میدان پاستور نشده بود که اصلاحات و اصلاح‌طلبان انتقادهای خود را از دولتی که می خواهد روی کار بیاید مطرح می‌کردند. این انتقادات بیشتر ازسوی لیبرال‌های اصلاحات که در سال۱۴۰۲ هم بر طبل عدم ارائه لیست انتخاباتی کوبیدند و به نوعی انتخابات را تحریم کرده بودند بیان شد. از طرف دیگر هم رسانه‌های اصلاح‌طلب این روزها حسابی به نام انتقاد به دولت هجمه می‌کنند، برای نمونه می‌توان از دو روزنامه اصلاح‌طلب که یکی از آنها در اختیار یک حزب است و دیگری هم توسط یک فعال سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب مدیریت می‌شود، نام برد. تیترهای جهت‌دار و انتقادی که در صفحه ویترین آنها جا می‌گیرد، نشان می‌دهد چه رویکردی نسبت به عملکرد مسئولان دارند؟

این نکته هم حائزاهمیت است، در مجامع و نشست‌هایی که پیش از این فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب با حضور رییس‌جمهور برگزار کرده بودند از اقدامات مثبت دولت دفاع می‌کردند اما در صفحه ویترین خود مطالب و گزارش‌های دیگر مخابره می‌شد. بخواهیم مصداقی سخن بگوییم باید اشاره‌ای به نشست رییس‌جمهور با مدیران رسانه‌ای ـ مورخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ـ داشته باشیم. با یک جستجو خبر نشست یافت می‌شود. در این دیدار، چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب و یک نفر دیگر ـ سید محمود دعایی ـ به دیار حق شتافت، از دولت تعریف و تمجید می‌کردند اما در عمل پیام دیگری منتشر می‌کردند.

قطعا انتقاداتی به عملکرد دولتی‌ها یا نمایندگان مجلس یازدهم وارد است و نمی‌توان نادیده گرفت اما آیا سیاست‌های رسانه‌ای که اصلاح‌طلبان در پیش گرفته‌اند، منصفانه است؟ چرا بیشتر آنها در دولت سابق با چنین تیترها و گزارش‌های خبری از دولت انتقاد نمی‌کردند اما امروز که در مقام منتقد یا بهتر است بگوییم اپوزیسیون دولت و حاکمیت قرار گرفته‌اند، روزه سیاسی خود را افطار کرده‌اند و حاضر نیستند در قبال انتقادهای رسانه‌ای خود پیشنهاداتی هم روی میز بگذارند. آیا این راهبرد رسانه‌ای را می‌توان در راستای تاکتیک انتخاباتی ۱۴۰۴ دانست؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.