۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۴
کد خبر: ۳٬۴۳۷

نگاه «آگاه» به جنجال‌های ناخواشته بازیگر سینما را بخوانید

دچار پوپولیسم، گرفتار موج‌سواری

دغدغه‌های اجتماعی و دلسوزانه پرویز پرستویی که بیان نشده حذف می‌شوند

الناز برکاتی_ خبرنگار گروه فرهنگ: کمتر کسی را می‌شناسیم که رضا مارمولک را نشناسند و با او خاطره نداشته باشد یا برای بار دهم یا بیستم آژانس شیشه‌ای را ندیده باشد و با نفس‌های حبس‌شده به تماشای نقش‌آفرینی بی‌نظیر پرویز پرستویی ننشسته باشد. پرویز پرستویی یکی از آن اسطوره‌هایی است که سنگینی رزومه پربارش را یدک نمی‌کشد. مردی از جنس مردم که این روزها بیشتر توانش را صرف کمک به افراد نیازمند و مردم سیستان و بلوچستان می‌کند. اما درکنار همه این محاسن، انتشار برخی مطالب و مواضع او در صفحه شخصی‌اش که حامل جعل و کذب است، فضای افکار عمومی را به حاشیه می‌کشاند و این نقطه‌ضعف او در بستر رسانه‌ای است.

دچار پوپولیسم، گرفتار موج‌سواری

آگاه: پرستویی از آن دست هنرمندان و بازیگرانی است که مراحل سختی را در زندگی شخصی طی کرده و توانسته به جایگاه مهمی در عرصه هنرنمایشی در سینما و تلویزیون ایران برسد و با ایفای نقش‌های متنوع، به کاراکتری جذاب و همه‌کس‌پسند تبدیل شود. از شاهکارهای دیگر او می‌توان به لیلی با من است، آدم برفی و آژانس شیشه‌ای اشاره کرد. او چنان حرفه‌ای و کم‌نظیر در نقش فرو می‌رفت که درست در پله ۲۸سالگی، سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش در فیلم دیار عاشقان، آن هم به‌عنوان اولین جوانی که جایزه سیمرغ می‌گرفت، دریافت کرد. نقش‌آفرینی‌های متفاوت او موجب شهرت روزافزونش شده بود اما نقطه اوجی که پرستویی را به‌سوی قله‌های موفقیت پرتاب کرد، آژانس شیشه‌ای بود. این‌بار با لباس حاج‌کاظم به میدان آمده و چنان این لباس خوب بر تنش نشسته بود که دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره یوگسلاوی را در سال۲۰۰۰ از آن خود کرد. اکنون هم پس از گذشت سالیان طولانی از انتشار آژانس شیشه‌ای، هنوز هم از یاد مخاطبان نرفته است. هرچقدر که دهه۷۰ برای پرویزخان خوب و درخشان بود، سال۱۳۸۰ چندان دلچسب و مطلوب نبود؛ فیلم «آب و آتش» با بازی نه‌چندان دلچسب و انتخاب نامناسب او و فیلم تکه‌پاره شده «موج مرده» با تکرار نقش حاج‌کاظم آژانس شیشه‌ای چهره موفقی از پرویز پرستویی برجای نگذاشت. اما در سال۱۳۸۲ آقارضا مارمولک، طوری به عرصه بازگشت که همچنان هم به دل‌ها چسبیده و رها نمی‌شود. نقش رضا مارمولک، جایزه ویژه هیات‌داوران جشنواره فیلم فجر۱۳۸۲ و تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد هشتمین جشن خانه سینما۱۳۸۳ را برای او به ارمغان آورد. دهه۸۰، دهه فعالیت‌های مشترک او با سایر کشورها بود. ایفای نقش در فیلم کافه ترانزیت، محصول مشترک فرانسه، ترکیه و ایران کارنامه هنری‌اش را پربارتر از پیش کرد. پرستویی دو بار دیگر در سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را برای بازی در فیلم‌های «بید مجنون» به کارگردانی مجید مجیدی و «به نام پدر» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا از آن خود کرد. «پاداش سکوت» و «کتاب قانون» دو فیلم او در همکاری با مازیار میری در دو سال متوالی بود. دیگر سیمرغ بلورین پرویزخان در سال۸۷ آن هم با بازی در فیلم «بیست» از عبدالرضا کاهانی رقم خورد و علاوه‌برآن، توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم‌های هنری باتومی۲۰۰۹ را به دست آورد. پرستویی در سال۱۳۹۲ با بازی در فیلم «امروز» از رضا میرکریمی مورد تحسین قرار گرفت و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم سان‌فرانسیسکو۲۰۱۴، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی سینمای مؤلف رباط۲۰۱۴ و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم جیپور در سال۲۰۱۴ شد. 

بازگشتی با ۱۰سال وقفه 

پرستویی پس از یک وقفه ده‌ساله دوباره مقابل دوربین ابراهیم حاتمی‌کیا قرار گرفت و لباس حیدر ذبیحی در فیلم «بادیگارد» را بر تن کرد. همه‌فن‌حریف عرصه سینما این‌بار چهارمین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در کنار سه سیمرغ دیگر قرار داد. پرویزخان در انتخاب مجموعه‌های تلویزیونی گزیده‌کار بود و احتیاط می‌کرد؛ بنابراین تعداد آثار سینمایی‌اش بر آثار تلویزیونی‌اش می‌چربد. اولین کار خود در سریال‌های تلویزیونی را از دهه۶۰ آغاز کرد. امام علی، آوای فاخته و خاک سرخ سه اثر به‌یادماندنی او در دهه۷۰ در رسانه ملی هستند. مجموعه‌های زیر تیغ و آشپزباشی، ماندگارترین کارهای دهه۸۰ او در تلویزیون هستند. 

جانباز سینما به گفته خویش

پرستویی در مصاحبه‌ای جنجالی در ۱۶ دی‌ماه۹۶ با فریدون جیرانی در برنامه زنده «سی‌وپنج» در رابطه با بسیاری از موضوعات اجتماعی و اقتصادی روز کشور صحبت داشت و درباره تعدادی از فیلم‌های مطرحی که در آنها به ایفای نقش پرداخته مانند فیلم‌های مارمولک، بادیگارد، آژانس شیشه‌ای و قاتل اهلی صحبت کرد. در این مصاحبه پرستویی خود را جانباز سینما معرفی کرد و از چالش‌ها و سختی‌های هنر بازیگری با جیرانی به گفت‌وگو پرداخت. آثار فاخری که پرویز پرستویی در آن حضور داشته و ایفای نقش کرده است، کم نیستند. غالب فعالیت‌های او در ژانر اجتماعی و جنگی بوده است اما آثار کمدی‌اش هم کم خوش نمی‌درخشند. پرویزخان همچو مادری که جنینش را در دل می‌پروراند چنان نقش را در دل خود پرورش داده است که چنین هنرمندی خلق شده و به منصه ظهور رسیده است. آنچنان از این نقش‌ها مراقبت شده تا جنینی ناقص‌الخلقه تحویل جامعه داده نشود و ما امروز شاهد چنین رزومه طلایی‌رنگی باشیم که قابل تصور نیست. چراکه در همه عرصه‌های فرهنگی، تئاتر، فیلم و سریال، موسیقی، مستند، صداپیشگی و... دستی بر آتش دارد و آثارش در همه این زمینه‌ها در قالب یک گزارش نمی‌گنجد.

درگیری در آمریکا 

جدیدترین اثر او به نام «معجزه بُناسان»، ساخته حبیب احمدزاده از آن دست فیلم‌هایش بود که واکنش‌های بسیاری داشت. «معجزه بُناسان»، محصول مشترک ایران و ژاپن است. احمدزاده این فیلم را برای قدردانی از شیسکو تسویا، زنی ژاپنی و گرهارد فرایلینگر، پزشکی اتریشی ساخته که به درمان سربازان ایرانی شیمیایی‌شده در جنگ ایران و عراق، کمک کردند. نمایش این فیلم در لس‌آنجلس آمریکا، حواشی و درگیری‌هایی را به وجود آورد و تعدادی از مخالفان جمهوری اسلامی کوشیدند با فضاسازی، تبلیغاتی را علیه سازندگان این فیلم راه‌اندازی کنند. پرویز پرستویی در جریان این فیلم، فحش‌های بسیاری خورد و به‌شدت مورد نقد قرار گرفت که چرا از مردم فلسطین و غزه حمایت می‌کند اما در برابر کسانی که در سال۹۸ معترض بودند سکوت کرده است. 

دغدغه‌مندی مشوش

طبیعتا از اسطوره تاریخ سینمای ایران با چنین کارنامه طلاگونه‌ای انتظار می‌رود در انتشار مطالبش در فضای مجازی و بیان مواضع دقت و توجه بیشتری خرج کند. در مدت اخیر فعالیت‌های این هنرمند بیشتر در صفحه شخصی اینستاگرامش است و سعی دارد تا به دغدغه‌های اجتماعی بیش از پیش بپردازد و دست به انتشار فیلم‌ها و تصاویری از مردمی بزند که به حمایت نیاز دارند. دیدن چنین فیلم‌ها و تصاویری از مردم سیل‌زده و در یک بحران قرار گرفته، که پرستویی از آن‌ها حمایت می‌کند یا دغدغه روز و زندگی‌اش شده است بسیار قابل تحسین است و باید در برابر این همه دغدغه‌مندی یک هنرمند سر تعظیم فرود آورد. اما گاهی هم پیش آمده که گویی موج رسانه‌ای او را با خود برده و با این موج همراه و سوار آن شده است. موجی که بازخوردها و واکنش‌های بسیاری را ازسوی مخاطبان و کاربران به همراه داشته است. در کنار اینکه برخی از تلاش‌هایش برای کمک به کودکان بدون شناسنامه سیستان و کمک به افراد برای توسعه و دیده شدن کسب‌وکارشان از طریق پیج شخصی‌اش که بسیار تحسین‌برانگیز است و نشان از دلسوزی او برای کشور و مردم سرزمینش دارد، برخی دیگر از تلاش‌هایش نسنجیده و ناپخته است. بعضی اوقات دیده شده که پستی در صفحه‌اش منتشر کرده است که روایت غلطی دارد، اما به محض اینکه متوجه اصل ماجرا می‌شود بدون هیچ توضیحی مبنی بر نادرست بودن محتوا، پست را پاک می‌کند و هزاران سوال دیگر در ذهن کاربران ایجاد می‌کند. جدیدترین ماجرایی که این اسطوره به راه انداخته داستان جعلی در خصوص خلخالی است که گفته شده اسب شاه را شکنجه کرده و سپس او را کشته است، درحالی‌که هیچ سندی دراین‌باره وجود ندارد. اصل ماجرا این است که هنگام فیلمبرداری سریال «سربداران»، عوامل این مجموعه اسب را برای فیلمبرداری می‌خواستند و آن زمان آذر در مینودشت بود، زمانی که اسب را از مینودشت به محل فیلمبرداری می‌آوردند آذر در راه جان باخته بود. در دهه۶۰ در جریان بازداشت معتادان و انتقال آنها به زندان قزل‌حصار خلخالی به هنگام بازدید از روند درمان سوار بر اسب شده و در همان حال به سوالات خبرنگار پاسخ داده بود.

اما آنچه پرستویی منتشر کرده بود ۱۸۰درجه با اصل آن متفاوت بود؛ تصویر به شکلی بود که گویی خلخالی آذر را به‌علت اینکه اسب محمدرضا شاه بوده، کشته است. خب این نشان از آن دارد که او همچون پوپولیستی است که هر شایعه‌ای را باور می‌کند و بدون آنکه از اصل قضیه اطلاعات کافی داشته باشد آن را به اشتراک گذاشته و موجب تشویش اذهان عمومی می‌شود. نمونه‌های اینچنینی که ازسوی او منتشر شده و جنجال‌های بسیاری را به پا کرده است، کم نیست. یکی دیگر از غوغاهایی که او در گذشته به راه انداخت انتشار تصویر یک روحانی درحال بوسیدن دست یک سگ بود. تصویر به گونه‌ای بود که انگار این سگ در زلزله ترکیه جان سه نفر را نجات داده و امام‌جمعه آن محل درحال بوسه زدن بر دستان این سگ است! این درحالی است که اصل تصویر مربوط به «پدر توماس» کشیش اتریشی است که در میدان سنت پیتر در واتیکان و در حال متبرک کردن حیوانات است. نمونه‌های مشابه این موضوعات کم نیست و بسیارها شاهد نشر اکاذیب و روایات جعلی ازسوی این اسطوره مردمی بوده‌ایم. فضای رسانه‌ای امروز بسیار پیشرفته است و لحظه‌ای غفلت هزاران مسئله و بحران ایجاد می‌کند. در چنین فضایی علاوه‌بر مردم عادی از چنین هنرمندانی انتظار می‌رود که در نشر محتوای خود احساسی و عجولانه برخورد نکنند، چراکه علاوه‌بر برهم زدن اذهان و افکار عمومی، یک جنگ روانی رخ خواهد داد که معاندان هم با استفاده از تکنیک‌های ناجوانمردانه و غیراخلاقی روی این مسائل مانور داده و موج‌سواری می‌کنند. این بازیگر دلسوز و ستاره سینما، باید هرچه زودتر از این فضای گرفتار شده در آن رهایی یابد و با مشاوره گرفتن از افراد رسانه بلد و با تشخیص درست مطالب و محتواها، هرچیزی را به اسم دغدغه منتشر نکند که مجبور به پاک کردن و عدم توضیح آن شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.