۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۸

پرونده چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درحالی بسته شد که مثل سایر دوره‌ها با انتقادات و پیشنهادات مختلفی همراه بود و فراموش نکنیم که تنوع و تکثر آرا، خوشحالی‌ها، دلخوری‌ها و حواشی جزو لاینفک همه جشنواره‌هاست و مهم این است که در هر دوره از نقاط ضعف درس گرفته و نقاط قوت آن هم تقویت شود تا هر دوره از جشنواره نسبت‌به دوره قبلی بهتر برگزار شود.

به گزارش آگاه، مراسم اختتامیه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درحالی برگزار شد که نظم در برگزاری آن برای مهمانان به‌خصوص اهالی رسانه خوشایند بود، چون این‌بار برخلاف خیلی از سال‌ها، افراد با شماره صندلی وارد سالن می‌شدند و هرج‌ومرجی که هر سال بر سر نشستن در سالن وجود داشت امسال در کار نبود؛ از دیگر نقاط‌قوت این مراسم، حضور حداکثری هنرمندان از طیف‌های مختلف بود که موجب خوشحالی همه حاضران در مراسم شده بود. سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، ابراهیم حاتمی‌کیا، رسول صدرعاملی، شهاب حسینی، کمال تبریزی، مستانه مهاجر، علی دهکردی (مدیرعامل خانه سینما)، محمود رضوی، عزت‌الله ضرغامی، رضا درستکار، عنایت بخشی، کارن همایونفر، تورج منصوری، عبدالله اسکندری، علی قائم‌مقامی، مریلا زارعی، مصطفی زمانی، سعید خانی، حبیب ایل‌بیگی، رائد فریدزاده، ابراهیم داروغه‌زاده، نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد و... ازجمله حاضران در مراسم بودند.
اما هنوز مراسم اختتامیه شروع نشده، خبر عدم حضور عوامل یک فیلم پرطرفدار در جشنواره در رسانه‌های مختلف منتشر شد و این عدم حضور در سالن به‌خاطر اختصاص هر ردیف به عوامل یک فیلم خیلی به چشم آمد، خصوصا وقتی که نام فیلم برای اهدای جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی خوانده شد و کسی نبود تا جایزه را دریافت کند.
عوامل فیلم «خدای جنگ» در آستانه اختتامیه جشنواره فیلم فجر با نوشتن نامه‌ای و در اختیار رسانه‌ها گذاشتن مدعی شدند که سیمرغ ویژه را قبول نکرده‌اند. در متن این نامه آمده است: آنچه در جریان اعلام نامزدهای جشنواره چهل‌وسوم فیلم فجر روی داد، موجب حیرت بسیاری از علاقه‌مندان سینما و فعالان رسانه‌ای شد. مخاطبان مردمی و خبرنگاران از طیف‌های مختلف که در این ایام به تماشای فیلم‌های حاضر در این دوره از جشنواره نشستند، عدم نامزدی «خدای جنگ» در رشته‌های مختلف را سوال‌برانگیز تلقی کرده‌اند. به نظر می‌رسد دبیر و هیات داوران در پی آن بودند که در تاریخچه ادوار جشنواره، نامی از «خدای جنگ» حتی در میان نامزدها نباشد. این تلاش با استقبال مخاطبان سینما ناکام مانده و خواهد ماند. پس از این برخورد ناصحیح، عوامل جشنواره طی تماسی با دست‌اندرکاران فیلم اعلام کردند که بنا دارند سیمرغ ویژه‌ای را به «خدای جنگ» اختصاص دهند و خواستار حضور عوامل فیلم در اختتامیه شدند. اما با احترام به تصمیم هیات داوران و دبیر، فیلمی که در هیچ رشته‌ای جز جلوه‌های بصری نامزد نشده، طبعا نمی‌تواند بهترین فیلم دبیر، یا بهترین فیلم از نگاه ملی یا عناوین دیگر باشد. این سیمرغ را هم ذیل همان تقسیم‌بندی که در جریان نامزدی آثار اتفاق افتاد، تقسیم کنید.

به امید دیدار در اکران عمومی
اما فقط عوامل فیلم «خدای جنگ» نبودند که از انتخاب نامزدها دلخور شدند؛ اعلام نامزدها یک روز قبل از مراسم اختتامیه موجب تعجب بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه شد و این تعجب موقع اعلام سیمرغ‌ها بیشتر هم شد؛ به عقیده بسیاری از کسانی که در این 10روز فیلم‌ها را تماشا کردند انتخاب‌های داوران خیلی حرفه‌ای نبوده است و به نظر می‌آید در انتخاب برای اهدای سیمرغ‌های بلورین دقتی که باید صورت نگرفته و برخی فیلم‌ها مورد کم‌لطفی و بی‌مهری داوران قرار گرفته‌اند. فیلم «ناتور دشت» یکی از همین فیلم‌ها بود که با وجود استقبالی که از آن، چه در میان اهالی رسانه، چه در میان مردم شد، چندان مورد توجه هیات داوران قرار نگرفت و همین بی‌مهری موجب شد تا فردای مراسم اختتامیه، محمدرضا خردمندان، کارگردان اثر، دل‌نوشته‌ای خطاب به مردم منتشر کند. خردمندان در این نامه نوشته است:
مردم عزیزم؛ امسال پس از هشت سال از ساخت «بیست‌ویک روز بعد» با کلی دلتنگی و در آستانه 40سالگی، دوباره توانستم در گوشه گوشه این شهر، کنار شما روی صندلی‌های سینما بنشینم و اثری را که با پوست و گوشت و استخوانم به جشنواره رسانده بودم با شما به تماشا بنشینم. با شما به پرده جادویی خیره شوم و نفس‌های گرمتان را آن لحظه که در سینه‌ها حبس می‌شود، صدای ضربان قلب‌های عزیزتان را آن لحظه که بالا می‌رود و برق اشک‌های آرامتان را آن لحظه‌ها که احمد پیران از چاه خودخواسته‌اش بیرون می‌آید، ببینم و اشک بریزم و خدای را بابت حال خوبتان بعد از روشن شدن چراغ‌ها شاکر باشم. این همه آن چیزی است که یک سینماگر از جهان می‌خواهد. و چقدر در این چند روز سرشار شدم از مهر و حمایت بی‌نظیرتان از «ناتوردشت» در برابر بی‌مهری مطلق هیات داوران؛ و همین بود سیمرغِ من و همکاران عزیزتر از جانم.
در پایان دست همه شما مردم و منتقدان و اساتید عزیزی که با زبان و قلم‌هایتان از «ناتوردشت» حمایت کردید یا با نقدهایتان ضعف‌هایمان را گوشزد کردید، به گرمی می‌فشارم و قدردانم. به امیدِ دیدارتان در اکران عمومی... .

گلایه‌های دبیر جشنواره
به نظر می‌رسد این کام‌تلخی‌ها و ناراحتی‌ها فقط مربوط‌به فیلمسازان نبوده و سختی کار در این دوره به حدی بوده که منوچهر شاهسواری که پس از سال‌ها عهده‌دار دبیری جشنواره فیلم فجر شده بود هم فردای روز اختتامیه گفت که حاضر نیست مجدد دبیر جشنواره شود. شاهسواری با حضور در برنامه تلویزیونی هفت، مهمان بهروز افخمی شد و بیان کرد: اگر قرار باشد جشنواره با همین مدل و ساختار پیش برود من هم سال بعد نیستم. جشنواره‌ای را که هرسال دبیرش تغییر می‌کند، نمی‌توان ارزیابی کرد و جشنواره به دفتر دائمی نیاز دارد. وی با بیان اینکه «مسائل و مشکلات جشنواره تفاوتی با سال‌های قبل نداشت» افزود: ما گمان کردیم رویکرد امسال جشنواره به نفع منافع عمومی و سینمای ایران است. رویکرد این بود که چتر سینمای ایران کاملا گسترده باشد و هیچ سلیقه ازپیش‌تعیین‌شده‌ای وجود نداشت. همه زندگی سلیقه است و اگر این سلیقه با رویکردی عمیق همراه باشد، نتایج قابل‌فهم و قابل احترامی خواهد داشت. من باور دارم که می‌توان با زبان احترام با هم صحبت کرد. در این راستا، تلاش من و همکارانم متکی بر این بود که با رفتار محترمانه برای ایده مرکزی زن، مادر، وطن تلاش کنیم. سینمای ایران بار سنگینی دارد که این مفهوم را گسترش دهد.
شهاب حسینی که در مراسم اختتامیه به همراه همسرش حاضر شده بود و حضور پررنگی هم جلوی دوربین‌ها داشت پس از برگزاری مراسم اختتامیه، در صفحه شخصی خود اعتراض تندی نسبت‌به داوری‌های این دوره از جشنواره نشان داد. او امسال با فیلم «رها» در جشنواره حاضر شده بود که هم فیلم و هم بازی‌اش مورد توجه بسیاری از منتقدان و اهالی سینما قرار گرفته بود اما دست خالی به خانه برگشت.
شهاب حسینی پس از برگزاری مراسم اختتامیه نوشت: «خدای دهنده عزت و گیرنده آن را بر گفته خود گواه می‌گیرم. رها برای بنده کوچک و گروه سازنده آن، انگیزه‌ای بزرگ‌تر، فراتر و عمیق‌تر از حضور در جشنواره و کسب عنوان داشت که مدت‌هاست میلی بودن آن به‌یقین همگان رسیده است. رها، حکایت همدلی همدردی و غمخواری ما بود با مردمی که هر روز بیش‌ازپیش زندگی خود را در رویارویی با مشکلات معیشتی و اقتصادی در محاصره حلقه تنگ فقر می‌یابند. مشکلاتی که بیش از هرچیز عزت‌نفس و غرور آنان را هدف قرار داده است.
مردمی که روزبه‌روز رویاهای خود را در برخورداری از یک زندگی حتی معمولی دست‌نیافتنی‌تر می‌بینند. مردمی که در نگاه این روزهایشان حسرت گذشته نگرانی حال و ابهام آینده موج می‌زند. رها، قصه غصه ما از شرایط مردمی است که این انقلاب روی دوش و بر گرده آنان به 46سالگی رسیده است و حال آنکه از فحوای دل و عمق خیال آنان که جویا شوی چنانکه دستشان برسد در آرزوی جلای وطن و رفتن از این سرزمین هستند. ما را دیگر شادمانی‌های زودگذر، برآمده از سلیقه‌های سطحی شما کارساز نیست. مدت‌هاست که نیست. ما به‌دنبال شعفیم؛ شعفی که مولود امید است. امیدی که در زندگی ما دیرزمانی است که به سردی گراییده و ما را در معرض بزرگ‌ترین معصیت بشری که همانا ناامیدی از رحمت خداست قرار داده است. باز اما چشم امید ما به وعده حق خداست که فرمود: به‌راستی که پس از هر سختی آسانی است. آمین یا یگانه تنها یا یگانه آشنا.»
یکی از نکاتی که در مراسم اختتامیه به‌عنوان نقد مطرح شد پرگویی‌های مجری برنامه بود. پیش از برگزاری مراسم در همه اخبار بیان شده بود که قرار است اختتامیه امسال بدون سخنرانی باشد و این خبر یعنی قرار است مراسم با سرعت بیشتر و در مدت‌زمان کوتاه‌تری برگزار شود اما ازآنجایی‌که محمدرضا شهیدی‌فر (مجری مراسم) رابطه خوب و نزدیکی با اهالی سینما دارد صحبت‌هایش در طول مراسم حسابی گل انداخته بود و با خوش‌وبش کردن‌های طولانی‌اش مدت‌زمان مراسم را به حدود چهار ساعت کشاند. اینکه شهیدی‌فر برای مراسم اختتامیه انتخاب شده بود انتخاب بسیار درست و دقیقی بود اما پرگویی‌های او به‌اندازه‌ای بود که حتی چند نفر از برگزیدگان هم موقع دریافت جایزه اشاره کردند که به‌خاطر سخنان طولانی وی، وقت کم آمده و آنها زمان برای حرف‌زدن ندارند.

همان ابتدا می‌گفتید: نه!
اما اگر بخواهیم در بررسی اتفاقات جشنواره از آخر به اول بیاییم باید از مراسم اختتامیه و انتخاب‌هایی که کام خیلی‌ها را تلخ و خیلی‌ها را هم متعجب کرد بگذریم و به ایام جشنواره برسیم.
یکی از داغ‌ترین حاشیه‌های روزهای پایانی جشنواره فیلم امسال پخش‌نشدن فیلم «قاتل و وحشی» حمید نعمت‌الله بود؛ این در حالی است که چند روز قبل تاریخ و ساعت پخش آن در سالن برج میلاد که برای اهالی رسانه بود اعلام شده بود و پس از آن یکبار تاریخ و ساعتش جابه‌جا و بعد به یکباره اعلام شد که پخش آن لغو شده است. ماجرای لغو نمایش این فیلم به‌قدری رسانه‌ای شد که حتی در مراسم اختتامیه هم چند نفر از برگزیدگان به آن اشاره و از مسئولان درخواست کردند که برای پخش این فیلم کاری کنند. اما این اعتراض‌ها درباره پخش‌نشدن «قاتل و وحشی» فقط محدود به مراسم اختتامیه نشد و هنوز چیزی از بسته‌شدن پرونده این دوره از جشنواره نگذشته بود که نرگس آبیار با انتشار نامه‌ای به رائد فریدزاده، رییس سازمان سینمایی، از شورای پروانه نمایش استعفا داد.
آبیار، پیش از این به مدیران سازمان سینمایی گفته بود که در صورت اکران‌نشدن فیلم «قاتل و وحشی» در جشنواره، از عضویت در شورای پروانه نمایش استعفا می‌دهد. اگرچه او در نامه‌ای که منتشر کرده مستقیما به این موضوع اشاره نکرده، به‌صورت تلویحی به وجود موانع در سینمای ایران پرداخته و نوشته است: اینجانب نرگس آبیار با پذیرش عضویت در شورای پروانه نمایش، امیدوار بودم که روزنه‌ای برای گشایش در فضای فرهنگی و هنری کشور ایجاد شود. باور داشتم که می‌توان در مسیر تعامل، اصلاح و بهبود شرایط، نقشی مؤثر ایفا کرد و گامی در راستای سیاست‌زدایی از فرهنگ برای ایران برداشت؛ اما امروز، پس از دوره‌ای کوتاه فعالیت، به این نتیجه رسیده‌ام که موانع موجود بر سر راه نمایش و تولید آثار سینمایی همچنان پابرجاست و اراده‌ای جدی برای تغییر و حمایت از سینماگران مستقل و خلاق دیده نمی‌شود. افزون‌براین، به دلیل مشغله‌های کاری فراوان و حرفه‌ای، دیگر فرصتی برای پیگیری مستمر بی‌حاصل مسائل سینمایی ندارم و انگیزه‌ای برای چالش و مبارزه جهت اکران فیلم‌ها در این چارچوب محدودکننده باقی نمانده است. باتوجه‌به اینکه فرهنگ و هنر همچنان گرفتار سیاست‌گذاری‌های محدودکننده است و امکان تاثیرگذاری واقعی در این چارچوب برای اینجانب فراهم نیست، بدین‌وسیله استعفای خود را از عضویت در شورای پروانه نمایش اعلام می‌دارم.
مسعود فراستی، منتقد سینما هم از رفتار برگزارکنندگان جشنواره با فیلم نعمت‌الله به‌شدت گلایه کرد و در یک برنامه اینترنتی گفت: این عمل غیرانسانی‌ترین رفتاری است که در جشنواره فیلم فجر یادم می‌آید، چراکه اصلا بحث یک فیلم نیست و بحث بر سر آدمی است که فیلم‌ساز این مملکت است و کارهای خوبی دارد و می‌توانست آن را به جشنواره‌های خارجی ببرد اما نبرد. او خطاب به کسانی که جلوی نمایش فیلم را گرفتند گفت: این عمل شرم‌آور و خجالت‌آور است. ۱۰شب تمام بازی کردید درحالی‌که می‌توانستید همان ابتدا بگویید نه. این در کارنامه شما می‌ماند.
«قاتل و وحشی» از سال۹۹ تاکنون متقاضی حضور در جشنواره فجر بوده اما نتوانسته مجوز حضور در این رویداد را پیدا کند. حمید نعمت‌الله در آستانه برگزاری جشنواره، از دست‌اندرکاران این رویداد خواست اجازه نمایش این فیلم را در سینمای رسانه برای یک نوبت و حتی در یک سالن کوچک فراهم کنند.

انصرافی که کار داوران را سخت کرد
در طول برگزاری جشنواره اما حواشی و اخبار جنجالی بسیاری منتشر شد اما یکی از مهم‌ترین این اخبار که تاکنون چنین اتفاقی سابقه نداشته خروج یکی از اعضای هیات‌داوران از جمع هفت‌نفره بود که باعث شد تعداد هیات داوران 6نفر و زوج شود و مشکلاتی در حوزه رأی‌گیری و انتخاب برگزیده‌ها به وجود بیاورد.
چهار روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر گذشته بود که خبر انصراف رادان از داوری مطرح شد. او در نامه‌ای که به بهانه این انصراف نوشته بود، بیان کرد: در پی صحبت‌های قبلی با دبیر محترم جشنواره جناب آقای شاهسواری، مقرر بود تا در کنار شما توفیق داوری این دوره را داشته باشم ولی به‌دلیل طولانی‌شدن سفر و عدم اطمینان از تاریخ قطعی بازگشتم به وطن، لاجرم از حضور شما بزرگواران عذرخواهی می‌کنم و امیدوارم این دوره از جشنواره فیلم فجر نویدبخش سالی پربار در سینمای ایران باشد.
خیلی‌ها، انصراف رادان را به معنی بی‌اهمیتی نسبت‌به مسئولیتش و توهین به سینمای کشور دانستند و معتقد بودند که این نرسیدن به بهانه سفر بیشتر یک بهانه است تا دلیل موجه.
اما داستان سیستم صوتی و صدای برج میلاد برای نمایش فیلم موضوع دیگری بود که از همان روز اول هم از طرف رسانه‌ای‌ها هم از طرف عوامل فیلم به‌عنوان یک مشکل مهم و اصلی بیان شد اما به نظر می‌رسد ازآنجاکه این مشکل هرساله وجود دارد دیگر به آن به چشم یک مشکل که قابل‌حل باشد نگاه نمی‌شود چون هرسال اوضاع همین است و هرسال هم این اعتراضات صورت می‌گیرد و حتی جواب اعتراضات هم تکراری است؛ امیدوار باشید جایی مناسب نمایش فیلم برای اهالی رسانه ساخته شود.
حضور افراد غیررسانه‌ای و حتی بچه‌های کوچک در جایی که مربوط به اهالی رسانه است و کیفیت بسیار پایین پذیرایی در این دوره از دیگر نقاط ضعف این دوره از جشنواره بود که چندین بار ازسوی رسانه‌ها به این موضوعات اعتراض شد اما تا روز آخر اقدامی جهت تغییر اوضاع صورت نگرفت.

از خوبی نگذریم
از نقاط ضعف و تلخی‌ها که بگذریم از حق نباید بگذریم که این دوره از جشنواره بستر خوبی برای آشتی اهالی سینما فراهم کرد و پای بسیاری از کسانی را که چند سالی از سینما دور بودند به جشنواره باز کرد؛ حضور افرادی مثل ابراهیم حاتمی‌کیا و رسول صدرعاملی مصداق این اتفاق است. علاوه‌بر این، اختصاص سانس ویژه برای اهالی رسانه و نمایش فیلم‌هایی که تا حالا اکران عمومی نشدند هم از دیگر اتفاقات خوب این دوره از جشنواره بود که البته امیدواریم هیچ فیلمی غیرقابل اکران برای عموم نباشد.
علاوه بر این، تعدد ژانرها و جدی گرفته‌شدن برخی از ژانرها مثل سینمای دفاع مقدس و انیمیشن از دیگر اتفاقات خوب این دوره از جشنواره بود و خوشبختانه هم فیلم‌های ساخته‌شده حوزه دفاع مقدس موفق بودند و هم انیمیشن‌های نمایش داده‌شده؛ ضمن اینکه در این دوره از جشنواره انیمیشن هم جزو داوری‌ها قرار گرفت و برای آن هم سیمرغ بلورین در نظر گرفته شد. اینکه فیلمِ فیلم‌اولی‌ها در کنار سایر فیلم‌ها نمایش داده شد و مورد داوری قرار گرفت هم اتفاق خوبی برای فیلمسازان جوان و مایه امیدواری‌شان بود و درنهایت اینکه امسال پس از چند سال، توجه به آرای مردم جدی گرفته شد و فیلم برتر از نظر آرای مردمی دوباره به جمع سیمرغی‌ها برگشت هم اتفاق بسیار خوبی بود که کام مردم و فیلمسازان را شیرین کرد، چراکه در حوزه سینما، مردم ولی‌نعمتان‌اند و بدون آنها سینما، سینما نیست.