چرا مذاکره با آمریکا خط قرمز است؟
ایران اسلامی، با روحیه استقلالطلبی و دشمنی با سلطهگری آمریکا، همواره در راستای حفظ اقتدار و عزت ملی حرکت کرده است. در تاریخ هیچگاه مذاکره ملتمسانه ایران با قدرتهای بزرگ نهتنها به سود کشور نبوده، بلکه همیشه زیانبار بوده است. از تجربههای تاریخی ایران با آمریکا و کشورهای غربی، این حقیقت بهوضوح نمایان است که هر زمان ایران در برابر آمریکا زانو زده و در دام مذاکرات بینتیجه افتاده، فقط ضربه به عزت و منافع ملی خورده است. ترامپ، با تمام فشارهای رسانهای و بینالمللی خود، تلاش کرد تا ایران را وادار به تسلیم و مذاکره تحت فشار کند. اما رهبر انقلاب با درایت و حکمت خود ثابت کرد که مذاکره از موضع قدرت و با هدف دفاع از حقوق ملی ایران امکانپذیر است، نه مذاکره تحت فشار و در شرایطی که طرف مقابل در پی تحمیل خواستههای غیرمنطقی است. مذاکره مقتدرانه یعنی مذاکره از موضع قدرت، نه تسلیم.
رهبر انقلاب بهوضوح اعلام کردهاند که مذاکره از موضع ضعف و تسلیم، خیانت به خون شهدا و میراث انقلاب اسلامی است. هر کسی که بخواهد با زیرپاگذاشتن اصول و ارزشهای انقلاب به مذاکره بینتیجه و تحمیلی روی آورد، در واقع نهتنها به خود، بلکه به تاریخ ملت ایران نیز خیانت کرده است.
تجربه تلخ کشورهای دیگر از مذاکرات با قدرتهای بزرگ
تجارب کشورهای دیگر از مذاکره با قدرتهای بزرگ نیز گواهی است بر اینکه این مذاکرات، اگر از موضع ضعف انجام شوند، جز ضرر و زیان چیزی به همراه ندارند. به عنوان نمونه:
1. مذاکرات کرهشمالی با آمریکا: کرهشمالی بارها تلاش کرد تا از طریق مذاکره با آمریکا به منافع اقتصادی و امنیتی دست یابد اما آمریکا همواره تعهدات خود را نقض کرده و از توافقها خارج شده است. خروج آمریکا از توافق هستهای کره شمالی در ۲۰۱۹ و بازگشت به تحریمها نمونهای روشن از این دست است.
2. مذاکرات یونان با اتحادیه اروپا: در سال۲۰۱۵، یونان برای حل بحران بدهیهایش وارد مذاکره با اتحادیه اروپا شد. نتیجه این مذاکرات پذیرش سیاستهای ریاضتی بود که بحرانهای اجتماعی و اقتصادی عظیمی برای یونان به بار آورد و وضعیت را بدتر از قبل کرد.
3. مذاکرات مصر و آمریکا (کمپ دیوید): مصر در سال۱۹۷۸ وارد مذاکرات با اسراییل شد که به معاهده کمپ دیوید منجر شد. در این توافق مصر با پذیرش فشارهای آمریکا و اسراییل، منافع ملی خود را قربانی کرد و تا مدتها در روابط خود با کشورهای عربی دیگر آسیب دید. این نمونهها نشان میدهند که کشورهای دیگر نیز وقتی از موضع ضعف وارد مذاکرات با قدرتهای بزرگ شدهاند، نهتنها نتایج مطلوبی کسب نکردند، بلکه شرایطی تحمیلشده که به ضرر منافع ملی آنها تمام شد.
تجربه تلخ مذاکره در تاریخ معاصر ایران
تجربههای تلخ ایران از مذاکرات با آمریکا در دوران شاه و پس از انقلاب، همچون قرارداد۱۹۷۵ الجزایر و برجام، نشان میدهند که مذاکره از موضع ضعف بههیچوجه به نفع ایران نبوده است. در این مذاکرات ایران باوجود تعهدات گسترده خود، هرگز نتوانسته از مزایای واقعی بهرهبرداری کند و در نهایت آمریکا بهطور یکجانبه از توافقها خارج شده و این مذاکرات به ضرر ایران تمام شده است؛ بنابراین، رهبر انقلاب با درک دقیق از تاریخ و واقعیتهای سیاست جهانی، تاکید دارند که مذاکره از موضع قدرت و با هدف حفظ عزت ملی ایران تنها راهحل ممکن است. این مذاکرات باید به گونهای باشند که طرف مقابل از ابتدا به این واقعیت پی ببرد که ایران هیچگاه در برابر تهدیدات و فشارها تسلیم نخواهد شد. هر گونه تساهل و کوتاهی، حتی اگر در کوتاهمدت جذاب به نظر برسد، در بلندمدت به ضرر ملت ایران خواهد بود. مذاکره مقتدرانه، نه تسلیمطلبانه، همان چیزی است که امروز برای ملت بزرگ ایران نیاز است.