آگاه: ظاهرا روابط بین اروپا و ایالاتمتحده از نظر تاریخی بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل شکل گرفته اما حالا داستان متفاوت شده است.پس از اخراج زلنسکی از کاخ سفید و ماجرای جمعه، رهبران اروپایی با سرسختی از رییسجمهور اوکراین حمایت کردند. نشست ویژه لندن با حضور رهبران و مقامات ارشد اروپایی برگزار خواهد شد. این وضعیت رسما یک صفآرایی مقابل واشنگتن است.
مجموعه رفتارهای آمریکا با اروپا رسما چالش جدی برای روابط راهبردی «یوروآتلانتیک» محسوب میشود. «گراهام آلیسون» استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد، که در دولتهای «بیل کلینتون» و «رونالد ریگان» نیز خدمت کرده است، در همین ارتباط میگوید: «ترامپ و دولت او چالشی اساسیتر از آنچه در دهههای گذشته بوده، برای اتحاد فراآتلانتیک ایجاد کردهاند.» در همین رابطه، «امانوئل مکرون» رییسجمهورفرانسه، «کی یر استارمر» نخستوزیر بریتانیا، «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان و «اورسولا فون در لاین» رییس کمیسیون اروپا، همگی این شرایط را بهعنوان یک چالش نسلی برای قاره سبز توصیف کردهاند. اروپا با نقشه «جو بایدن» دنبال تضعیف روسیه در جنگ فرسایشی بود تا الگوریتم افغانستان مقابل اتحادیه جماهیر شوروی تکرار شود اما حالا همهچیز فرق کرده است. ترامپ میخواهد همه چیز زود تمام شود؛ حتی اگر به قیمت «اعطای امتیازات شیرین به پوتین» باشد. برداشت جمهوریخواهان این است که اوکراین توانایی مقابله با موتور جنگی ارتش سرخ را ندارد و هزینه در این معادله تنها ضرر و هزینه اقتصادی است.
ترامپ با منت به مکرون میگوید که «آمریکا تاکنون ۳۰ میلیارد دلار در جنگ اوکراین خرج کرده اما اروپاییها تنها ۱۰۰میلیارد یورو هزینه کردند؛ این درست نیست.» این در حالی است که آمریکا تنها ۵۶میلیارد دلار هزینه کرده و اروپا ۹۰میلیارد یورو هزینه متحمل شده است. ادبیات ترامپ یک مفهوم بیشتر ندارد؛ اروپا و اوکراین علاوهبر هزینه باید بهره هزینههای آمریکا را هم بپردازند.داستان زمانی برای اروپا تبدیل به تراژدی میشود که آمریکا دنبال کاهش تحریمهای روسیه است. اروپاییها در سهسال گذشته هزینههای افزوده سنگینی به دلیل تحریم کرملین متحمل شدند تا شاید بتوانند به مسکو فشار اقتصادی وارد کنند اما همه تلاشهای بروکسل عملا نقش بر آب خواهد شد.
جلسات اضطراری در اروپا
جلسات محرمانه و علنی مقامات اروپایی برای بررسی وضعیت به شکل اضطراری در حال برگزاری است. لندن هم اگرچه بعد از طلاق «برگزیت» از اروپا جدا شد اما تلاش میکند نقش میانجی بین دو طرف فراآتلانتیک را ایفا کند. اروپا فعلا به شکل اضطراری میخواهد اقدام به «کنترل بحران» کند اما آنچه مسلم است، آنها مکانیسم مشخصی برای کنترل مخمصه ندارند. دست اروپا رسما زیر ساتور ترامپ گیر کرده است. چشمآبیها نه راه پیش دارند و نه راه پس، آنها درحال تجربه سقوط در روابط بینالملل هستند. باخت بزرگ اروپا شاید وقتی شروع شد که پا در تله جنگ اوکراین گذاشتند.
ظاهرا، واکنش اروپا احتمالا افزایش خوداتکایی در سیاست خارجی آن خواهد بود. بیتوجهی آشکار ترامپ به زلنسکی ممکن است کشورهای اروپایی را وادار کند تا وابستگی خود به رهبری آمریکا، بهویژه در مسائل مربوط به امنیت اروپای شرقی، دوباره ارزیابی کنند. سناریوهای بدبینانهای برای اروپا روی میز قرار دارد.
۱- رضایت ترامپ به ترمیم زخمهای یوروآتلانتیک: در خوشبینانهترین سناریو برای اروپا، لندن بتواند دل کاخ سفید را نرم کند. این وضعیت به شرطی است که اروپا و مشخصا کییف بتوانند خواستههای اقتصادی ترامپ را تامین کنند. درعینحال افزایش تهدیدهای مسکو علیه اروپا ممکن است به بهبود شرایط کمک کند. نکته اینجاست که اروپا در موقعیت کیش کرملین گرفتار شده تا پوتین و ترامپ از شطرنج روی میز معامله بزرگ لذت ببرند.
۲- ادامه وضعیت کشوقوس اختلافات و اشتراکات یورو آتلانتیک: اظهارات تند ترامپ و ونس در جلسه ۲۸فوریه نشان میدهد که واشنگتن ممکن است حمایت خود از اوکراین را مشروط یا متوقف کند، بهویژه اگر زلنسکی با خواستههای ترامپ در رابطه با مذاکره با روسیه همراهی نکند. این روند فشار را بر اروپا افزایش میدهد تا خلأ ناشی از عقبنشینی آمریکا را پر کند.
۳- تشدید تخاصمها وگزینه فروپاشی یورو آتلانتیک: ادامه رویکرد تهاجمی ترامپ یا واکنشهای تند اروپایی ممکن است اروپا را به اتخاذ سیاستهای مستقلتر وادارد، درحالیکه اوکراین در این میان گرفتار میماند. این سناریو میتواند به نفع روسیه باشد که از شکاف غرب سود میبرد. احتمالا روسیه در آستانه بهار دست به پیشرویهای استراتژیک بزند. فشار تهدید روسیه، وضعیتی است که اتفاقا مطلوب ترامپ است تا احساس ترس، وحشت و تنهایی اروپایی تشدید شود. باید دقت داشت که گزینه فروپاشی یوروآتلانتیک گزینه ترامپ نیست اما او میخواهد هژمونی سخت آمریکا را به شرکای غربی دیکته کند.
تلاش برای خوداتکایی
مکرون بارها از لزوم «دفاع مستقل اروپایی» سخن گفته حالا از «ایجاد سپر دفاع اتمی اروپا در کنار ارتش اروپایی» حرف میزند. همزمان «فردریش مرتس» صدراعظم احتمالی بعدی آلمان نیز پیشنهاد به اشتراک گذاشتن تسلیحات هستهای فرانسه و بریتانیا را با دیگر کشورهای اروپایی ارائه کرده است.در حالیکه آمریکا تحت رهبری ترامپ انتظار دارد اروپا در چارچوب ناتو و با هدایت واشنگتن عمل کند. این پویایی میتواند به تضعیف اتحاد دو سوی آتلانتیک منجر شود. علاوهبراین، رویدادهای پیرامون ترامپ و زلنسکی بر لزوم تقویت روابط قویتر اروپا با اوکراین تاکید کرده است. در پاسخ به بیتوجهی آمریکا، کشورهای اروپایی میخواهند حمایت دیپلماتیک و اقتصادی خود را از اوکراین افزایش دهند. ابتکارات با هدف تقویت قابلیتهای دفاعی اوکراین و ارتقای اصلاحات دموکراتیک میتواند از اهمیت بالایی برخوردار شود، زیرا اروپا بهدنبال اعمال نفوذ خود در منطقه و تثبیت شریک اصلی خود است.علاوه بر این، رهبران اروپایی ممکن است در مجامع چندجانبه موضع محکمتری در قبال ایالاتمتحده اتخاذ کنند. تحقیر یک رهبر مورد حمایت اروپا سوالاتی را در مورد تعهد آمریکا به حمایت از منافع مشترک یوروآتلانتیک ایجاد میکند که اروپا را به حمایت از مسئولیتپذیری بیشتر در سیاستهای ایالاتمتحده سوق دهد. این تغییر ممکن است به اتحادیه اروپا قاطعتر در امور بینالملل منجر شود.قابل پیشبینی است که نشست لندن به نتیجه ملموس و قطعی نرسد؛ هرچند آنها یک قطعنامه صادر خواهند کرد. نشست اخیر پاریس که با هدف هماهنگی سیاستهای اروپا درباره اوکراین برگزار شد، بدون دستیابی به نتیجهای مشخص به پایان رسید. در آن نشست، رهبران اروپایی بهجای تلاش برای تامین امنیت مستقل قاره، همچنان به تضمینهای واشنگتن در برابر روسیه اتکا کردند؛ البته اروپاییها حالا بیش از گذشته طعم واقعیت گزنده «مرد دیوانه» را احساس میکنند.
در نتیجه، پیامدهای رفتار ترامپ در قبال زلنسکی بسیار فراتر از یک حادثه جداگانه است. آنها نشانگر یک تغییر بالقوه در سیاست خارجی اروپا هستند که بر خودمختاری و همبستگی با اوکراین تاکید دارد. ازآنجاکه اروپا در حال ارزیابی مجدد روابط خود با ایالاتمتحده است، ضرورت رویکرد واحد و فعالانه در قبال امنیت اروپای شرقی بدون شک در سالهای آینده به یک نقطه کانونی تبدیل خواهد شد.