آگاه:

به تو آورده‌ام پناه از خود
دیده‌ام بس که اشتباه از خود
گشته‌ام برگ برگ دفتر را
پی یک شعر دلبخواه از خود
نه نبود و نیافتم افسوس
غیر یک نامه سیاه از خود
پر شده چوب‌خط من طوری
که براند مرا گناه از خود
پر از احساس دوزخم یا رب!
بس که دارم به سینه آه از خود
آمد، اما گدا به غیر از عذر
چه بگوید به نزد شاه از خود
گوشه چشم تو امید من است
ناامیدم به صد نگاه از خود
نیست معبود دیگری جز تو
به تو آورده‌ام پناه از خود...
زهرا رسولی