آگاه: از دوره پیش از انقلاب تا کنون، مذاکرات متعددی بین ایران و آمریکا صورت گرفته اما تجربه نشان داده که رویکرد یکجانبه و عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش، اعتماد را از بین برده است. در این جستار با مرور تجربههای تاریخی به بررسی دلایل عدم اعتماد به آمریکا برای مذاکره خواهیم پرداخت.
مذاکرات پیش از انقلاب
پیش از انقلاب اسلامی، ایران تحت حکومت پهلوی رابطه نزدیکی با آمریکا داشت. این رابطه بر پایه منافع استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و دسترسی به منابع نفتی ایران استوار بود. آمریکا از حکومت پهلوی حمایت میکرد تا منافع خود را در منطقه حفظ کند اما این حمایت به قیمت نادیدهگرفتن خواستههای مردم ایران تمام شد؛ برای مثال، در کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲، آمریکا و بریتانیا با سرنگونی دولت مصدق برای استمرار انتفاع خود از منابع ایران و دیگر کشورهای منطقه، کشورمان را تضعیف و در معرض مشکلات بسیار ناشی از نابسامانی داخلی قرار دادند. این اقدام نهتنها به بیاعتمادی مردم ایران به آمریکا انجامید، بلکه نشان داد که آمریکا به جای احترام به حاکمیت ملی، منافع خود را در اولویت قرار میدهد.
مذاکرات پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی، رابطه ایران و آمریکا بهشدت تیره شد. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز آغازگر دور جدیدی از تنشها بود ولی با وجود نمایش حسننیت ازسوی جمهوری اسلامی و آزادی بیقیدوشرط جاسوسان، آمریکا در سالهای بعدی با تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی تلاش کرد تا ایران را منزوی کند. بااینحال، مذاکراتی نیز به درخواست آمریکا در این دوره صورت گرفت که اغلب بینتیجه بودند.
یکی از مهمترین این مذاکرات، توافق برجام در سال۲۰۱۵ بود. ایران با پذیرش محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای خود، انتظار داشت تحریمها لغو شود و روابط اقتصادی بهبود یابد. اما آمریکا نهتنها به تعهدات خود پایبند نماند، بلکه در سال۲۰۱۸ بهطور یکجانبه از برجام خارج شد و تحریمهای ظالمانهتری را علیه ایران اعمال کرد. این اقدام نشان داد که آمریکا حتی در توافقهای بینالمللی نیز به دنبال پیشبرد اهداف خود بدون توجه به منافع طرف مقابل است؛ البته خروج یکجانبه از برجام تنها یکی از نمونههای این رفتار است. آمریکا حتی در توافقهای بینالمللی نیز به دنبال منافع خود است و در صورت تغییر شرایط، بدون توجه به پیامدهای بینالمللی، از تعهدات خود شانه خالی میکند.
تحریمهای ظالمانه
تحریمهای آمریکا علیه ایران یکی از بارزترین نمونههای رویکرد یکجانبه این کشور است. این تحریمها نهتنها اقتصاد ایران را تحتفشار قرار داده، بلکه زندگی میلیونها نفر از مردم عادی را مختل کرده است. آمریکا از تحریمها بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی استفاده میکند، این اقدامات برای تغییر رفتار دولتها از طریق ایجاد سختی و رنج برای مردم انجام میشود.
عواقب مذاکرات بیثمر
تحریمهای آمریکا تاثیرات مخربی بر اقتصاد ایران داشته است. کاهش ارزش پول ملی، تورم بالا و محدودیت در دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی، تنها بخشی از این تاثیرات هستند. این تحریمها نهتنها به دولت، بلکه به مردم عادی نیز آسیب زده است.البته بیاعتمادی به آمریکا و تجربه مذاکرات بیثمر، به تقویت گفتمان مقاومت در ایران انجامیده است. بسیاری از مردم و مسئولان ایران به این نتیجه رسیدهاند که مذاکره با آمریکا نهتنها مشکلگشا نیست، بلکه ممکن است به تشدید فشارها منجر شود. تاریخ روابط ایران و آمریکا نشان میدهد که مذاکره با این کشور بهدلیل رویکرد یکجانبه و عدم پایبندی به تعهدات، غیرعقلانی است. از کودتای ۲۸مرداد تا خروج یکجانبه از برجام، آمریکا همواره منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح داده است. به همین دلیل، جمله کلیدی مقام معظم رهبری که میفرمایند: «مذاکره با آمریکا مشکل را حل نمیکند. دلیل؟ تجربه!» بهخوبی بیانگر واقعیت این رابطه است.
منابع
۱. سازمان ملل متحد. (۲۰۲۳). گزارش درباره تحریمهای اقتصادی و تاثیر آن بر ایران.
۲. گزارش بانک جهانی. (۲۰۲۳). بررسی وضعیت اقتصادی ایران تحت تحریمها.
۳. چامسکی، نوام. (۲۰۱۶). هژمونی یا بقا: تلاش آمریکا برای سلطه جهانی. انتشارات متروپولیتن.
۴. اسناد تاریخی مربوط به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.