آگاه: رهبر انقلاب از قبل از آن بهواسطه علاقه و ذوق ادبی در جلسات شرکت میکردند که از اولین آنها انجمن ادبی فردوسی بود. این محفل ادبی را سال۱۳۲۵ آقای نگارنده و دوستان شعرپرداز او پایهگذاری کرده بودند. آیتالله خامنهای، شخصیت سرگرد نگارنده را اینگونه توصیف میکنند: «عبدالعلی نگارنده، سرگرد بازنشسته و پیرمرد خیلی نازنینی بود. چیزی که به او نمیآمد، این بود که یک روز سرگرد بوده باشد! همیشه من تعجب میکردم و میگفتم شما که سرگرد بودی، چهکار میکردی؟! مرد بسیار لطیفی بود. خانه او مرکز انجمن ادبی فردوسی بود.» جلسات این انجمن شبها برگزار میشد؛ ابتدا بهصورت دورهای در منزل اعضا اما بعد از مدتی سرگرد نگارنده، میزبانی جلسات را برعهده گرفت و حتی در مواقع دوری از مشهد، از این جلسات غافل نبوده است: «زمانی که قم بودم، از قم که به مشهد میآمدم، برنامه را جوری ترتیب میدادم که جلسه آن هفته انجمن ادبی را درک کنم.» فقط انجمن فردوسی نبود که آیتالله خامنهای در آن شرکت میکرد: «در منزل مرحوم فرخ در مشهد، انجمن ادبیای بود که روزهای جمعه تشکیل میشد و من تا هنگامی که در مشهد بودم، روزهای جمعه در این انجمن شرکت میکردم. در آن مجموعه ادبی، یکی دو شاعر برجسته افغان هم شرکت میکردند.» اساتید مشهور ادبیات و تاریخ دانشگاه مشهد نظیر دکتر علیاکبر فیاض، غلامحسین یوسفی، دکتر رجاییخراسانی و... نیز در جلسات انجمن فرخ شرکت میکردند.
گعده رییسجمهور با شعرا
هرچند مبارزه با رژیم پهلوی فرصتی برای شرکت در محافل ادبی باقی نگذاشت، علاقه و سلایق ادبی پابرجا ماند تا در فرصت لازم این جلسات برپا شوند و این فرصت در دوره دوم ریاستجمهوری ایشان مهیا شد. از نوروز سال۶۳ این جلسات در مشهد برگزار شد و تا رحلت امام خمینی(ره) ادامه پیدا کرد.
مصطفی محدثیخراسانی، از شاعران مشهدی دراینباره میگوید: «مقام رهبری از همان دوران دوم ریاستجمهوری، ایام نوروز که به مشهد میآمدند، شبی را به دیدار با شاعران مشهد اختصاص میدادند و تا هنوز هم این سنت برقرار است. من در پنج دیدار از این دیدارهای سالانه که گاه در دارالزهد آستان قدس و گاه در منزل پدری ایشان در نزدیکی بازار سرشور مشهد برگزار میشد، شرکت داشتم؛ آقا با تمام وجود و فعالتر از همه در جلسه حضور داشتند و خودشان جلسه را اداره میکردند.»
سیدعبدالله حسینی، شاعر و فعال فرهنگی مشهدی که از نفرات اولیه این جلسات در مشهد بوده، درباره شکلگیری آن میگوید: «این جلسات از سال۶۴-۶۳ در مشهد شروع شد. باتوجهبه علاقهای که آیتالله خامنهای به شعر و ادبیات داشتند، از قبل از انقلاب با شاعران در مشهد و دیگر شهرها ارتباط داشتند. این ارتباط در دوران ریاستجمهوری ایشان نیز ادامه داشت. در آن زمان من به ایشان پیشنهاد دادم که اگر امکانش هست وقتی به مشهد تشریف میآورند، دیداری هم با شاعران مشهد داشته باشند. ایشان هم موافقت کردند و اولین جلسه در نوروز سال۶۳ در مشهد برگزار شد و بعد هر سال ادامه داشت؛ البته بعدها این جلسات از مشهد به تهران منتقل شد.»
جلسات شعر در تهران
عبدالله حسینی بعد از عزیمت به آفریقایجنوبی دیگر در این جلسات شرکت نمیکند و مدیریت جلسات از مشهد به تهران و حوزه هنری منتقل میشود و این رویه سالهای سال ادامه دارد: «اولین جلسات هم ازسوی آقای عباسعلی براتیپور که از شاعران مطرح زمان ما بود و آن زمان مسئول جلسات شعر حوزه هنری بود، در تهران برگزار میشد و دیگر به یک سنت تبدیل شد. زمانش هم از نوروز هر سال به نیمه ماه مبارک رمضان منتقل شد»؛ البته مرحوم عباسعلی براتیپور که سالها مدیر این جلسه بود، روایت برپایی این جلسه را چنین بیان کرده است: «روزی شعرای شورای شعر ارشاد شامل استاد اوستا، خانم سپیده کاشانی، خانم سیمیندخت وحیدی و... به محضر رهبر انقلاب رفته بودند. رهبر انقلاب در آن جلسه به آقای زم فرمودند که بد نیست جلسهای باشد و شاعران حوزه هنری حضور داشته باشند. روزی به همراه چند تن از شاعران که حدود هشت نفر بودند، مانند استاد سبزواری، آقای رشاد، استاد اوستا، آقای شاهرخی، زندهیاد مشفق و... به محضر ایشان رفتیم.
نزدیک دفتر که از ماشین پیاده شدیم، گفتند کتابهایتان را اینجا بگذارید. جلسه برگزار شد، ایشان بعد از احوالپرسی از همه شاعران، فرمودند که شعر بخوانیم. استاد اوستا گفتند که کتابهای ما را جلوی در تحویل گرفتند؛ آقا فرمودند چه کسی گفت که کتابهای آقایان را بگیرید؟ بردارید بیاورید! خلاصه کیف و کتاب ما را آوردند و ما هم شعرهایمان را خواندیم. آقا هم راجع به شعر و مسائل شعر صحبت کردند و فرمودند که این جلسات در نیمه ماه مبارک رمضان برگزار شود.»
از پیشکسوت تا جوان
برگزاری این مجلس، هر ماه رمضان در شب میلاد باسعادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) با حضور رهبر انقلاب برنامهریزی شده است. نخستین جلسه از این سلسله جلسات، در نیمه ماه مبارک رمضان سال۷۸ برگزار شد و تاکنون ادامه دارد.
در این جلسات، بسیاری از شعرای روزگار ما شرکت کردهاند. از شعرای پیشکسوت مثل حمید سبزواری، علی موسوی گرمارودی، ساعد باقری و مرحوم محمدعلی بهمنی، تا شعرای جوانی مثل فاضل نظری، میلاد عرفانپور، مرتضی امیری اسفندقه و امید مهدینژاد.
علاوهبر اینکه بسیاری از شهرهای دیگر کشور به این مهمانی دعوت شدهاند، شعرای همزبان کشورهای دیگر نیز در این مجلس شرکت کردهاند.
شعرای اهل کشورهای پاکستان، افغانستان و تاجیکستان در این برنامه شعرهای خود را خوانده و مورد تشویق و تحسین قرار گرفتهاند؛ محفلی که در آن از زن و مرد و پیر و جوان، به زبان عاشقانه، عارفانه، مذهبی و طنز به بیان شعرهای خود پرداختهاند و نگرانی از واکنش وجود نداشته است.
بیهیچ نگرانی
در سال۸۷، مرتضی بیغم، هنگام خواندن شعر گفت: من از روزی که آگاه شدم در این مجلس حضور مییابم شعری را آماده کردم که به من گفتند این شعر نخوان! ساعد باقری که مجری جلسه بود، گفت: چه کسی این را گفت؟ رهبری فرمودند: «همان شعر که گفتهاند نخوان، بخوانید. این طوری قضیه حل میشود!» بیغم شروع به خواندن شعری در وصف رهبر انقلاب کرد.
«ای حوری بهشتی بر تو چاکر وی روح تغزل تو را مسخر»
بعد از آنکه شعر تمام شد، رهبری فرمودند: «علت مخالفت با این شعر مشخص شد!» ایشان با ظرافت نکتهای را بیان داشتند که چندباری هم روی آن تاکید کرده بودند. ایشان فرمودند: «زبان قوی و خوبی است. برادرانه عرض میکنم، این زبان و طبع روان را صرف اینجور چیزها نکنید. اینها مبالغه است و مصداق احسنها اکذبهاست!»
در سال۸۸ و در ماجرای فتنه، قادر طهماسبی اولین شعر سیاسی مجلس را میخواند و مورد تحسین همه حضار بهخصوص رهبر انقلاب قرار میگیرد:
فلات نور چراگاه گاو نیست طمع ز مزرعه انقلاب بردارید...
در همان مجلس، سعید بیابانکی هم شعر طنزی میخواند:
شکر ایزد که فناوری داریم صنعت ذرهپروری داریم
با نود حال میکنیم فقط بس که ایراد داوری داریم
و واکنش رهبری به این شعر و شعرهای مانند این نیز، مثبت و مرشدانه بوده و در ادامه هم راهنمایی برای بهتر شدن شعر است.
سخنرانیهای پایانی
در پایان مجلس، رسم است صاحبخانه هدیهای از جنس آنچه در محفل گذشته به مهمانان اهدا کند. رهبری نیز در انتهای مراسم، سخنانی بیان میکنند و درباره ادبیات، شعر و واقعیتهای جامعه نکاتی مطرح میکنند و به مسائل فرهنگی میپردازند. رهنمودهایی برای استفاده حضار ارائه میکنند و به بیان نکاتی درباره ادب و هنر میپردازند. در انتها نیز شاعران به دیدار حضوری ایشان میروند و گپ و گفتی حضوری و صمیمانه رودررو با ایشان دارند.