آگاه، زهرا بذر افکن - خبرنگار سرویس فرهنگی:
خلاصه داستان فیلم به این ترتیب است: «ظاهر» ۱۸ ساله در شمال کشور سرباز است. او با اکبر و زیبا، پیرمرد و پیرزنی که در کلبهای نزدیک پادگان زندگی میکنند، آشنا میشود و در ادامه ماجرا اتفاقاتی برایش رقم میخورد. این روایت انعکاسی از عشق ساده یک سرباز به دختری روستایی و ماجراهای آن است.
حسین عامری، کارگردان فیلم، پیش از این سریال بازگشت را در سال ۱۳۹۵ برای تلویزیون ساخته و حالا در میان کارگردان اولیهای جشنواره فجر حضور دارد. این کارگردان و نویسنده سابقه ساخت چندین فیلم کوتاه را رزومه خود دارد. محبوبترین و شناختهشدهترین فیلمهای کوتاه حسین عامری عبارتند از «تنها دلخوشی من»، «بوسه باد»، «بازگشت»، « یک خواب کوچولو»، «من و جمعه» و «تپه آدم برفی» که از سال ۱۳۸۹ تاکنون توسط این کارگردان ساخته شدهاند. از بازیگران فیلم، روح الله زمانی است که با بازی در فیلم «خورشید» به شهرت رسید و حالا به عنوان یک بازیگر پرکار در سینما حضور دارد. او در این فیلم نقش همخدمتی و دوست ظاهر را ایفا میکند. همچنین حامد محمودی در نقش ظاهر و یدالله شادمانی نیز در نقش اکبر در فیلم حضور دارند.
معرفی و بررسی فیلم:
فیلم «ظاهر» مملو از نماها و پلانهای خوش رنگ و لعاب از زندگیهای سادهای است که ما همیشه در خیالمان میپرورانیم. قصه به کندی و آرام جلو میرود و گاه در حضور شخصیت ظاهر، همه چیز به کلی متوقف میشود تا حضور او با طبیعت یکی شود؛ آرام، بی صدا و تماشاگر. قصه از کمک ظاهر به یک زوج مسن شروع میشود و با افتادن علاقه به دختری از همان روستا در دل ظاهر ادامه مییابد. این فیلم برای نمایش زندگی شهیدان جاویدالاثر به مخاطب کودک و نوجوان تولید شده است.
نقد مضمونی:
فیلم در فرم لنگ میزند و در محتوا پریشان است و با یک تک خط داستانی میخواهد از عشق زمینی و عشق به وطن و در نهایت شهادت و جاویدالاثری بگوید، اما در سطح میماند. سازنده در تلاش است به نوعی طیف سنی نوجوان را با ایثار و شهادت ملموس کند اما در مدل آثار دهه ۷۰ مانده است و هیچ حرف جدیدی ندارد و همان را هم به ضعیفترین شکل ممکن بیان کرده است. فیلم هرقدر در تصویر و میزانسن موفق است اما در روایت و قصه دچار چالش است. چالش از این نوع که روی صبر و حوصله مخاطب حساب زیادی باز کرده است. همه چیز را آرام و بیعجله جلو میبرد و میخواهد بگوید که فیلم در نهایت همین است. مضامین اصلی فیلم تکریم عشق پاک زمینی، عشق به وطن و در نهایت شهادت است. فیلم ادعا دارد که به زبان و ذائقه کودک و نوجوانان حرف میزند.
نقد فنی- تکنیکی:
فضاسازی اقلیمی است با چندین قاب جذاب از طبیعت شمال اما خبری از گویش و لهجه محلی در آن نیست. شخصیت پردازی و هویت بخشی دقیقی ندارد و کاراکترها در چند تیپ بدیهی باقی ماندهاند. زوایای دوربین محدود و بعضا تکراری است. فیلم از موسیقی بی بهره است و اکثر صحنهها در سکوت به سر میبرد.
گفتوگو با عوامل فیلم:
اصغر نعیمی در نشست خبری و در پاسخ به این سوال آگاه که توقع دارید مخاطب چه مضمونی را از فیلم برداشت کند، بیان کرد: بسیاری از فیلمها مجموعهای از خرده پیرنگ هستند و قصه کلاسیک ندارند، این نوع داستانها، داستانهایی هستند که مثل یک پازل کنار هم قرار میگیرند و در نهایت شاید بتوان گفت بهترین اتفاقی که میتواند بیفتد این است که منتهی شوند به یک احساس و نه مضمون، یعنی احساسی را به وجود میآورند که در وجود شما شروع به جوشیدن میکند و از آن جا است که شما با خودتان فکر میکنید، تحت تاثیر قرار میگیرید و همین جاست که مخاطب در اندیشهاش شروع به کندوکاو میکند و به دنبال ریشه احساس میگردد تا مضمون را بیابد.
نظر منتقد:
سایه احسانی: ظاهر نماینده واقعی فیلمهای کانونی(کانون پرورش فکری کودکان) است و همانطور که انتظار میرود نماهایی زیبا و طبیعی، آدمهایی ساده و بی غلوغش و ریتمی کند و روایتی نامحسوس دارد. میشود همه قصه را در یک فیلم کوتاه گنجاند اما در نهایت دیدن این فیلم بیشتر مناسب همان حال و هوای نوجوانی است و تماشایش شاید کمی سخت باشد.
فیلم کجای دغدغه زندگی مردم قرار دارد:
در خصوص مظلومیت شهدای نوجوان و جوان و در کل همه شهدای جنگ میگوید و گزاره عشق در این میان، اما خب نتوانسته حرفش را مقتدر بزند و سوژه را حیف کرده است.
نسبت فیلم با گفتمان و فجر انقلاب اسلامی:
در حد ظاهر و سطحی از مذمت جنگ و تبعات آن میگوید و از شهدا و سربازان شهید جوان در این مسیر و عدم رسیدن آنها به عشق زمینی و رسیدن به عشق آسمانی، اما در نهایت چیزی خلق نشده که بتوان روی آن حساب باز کرد.
ارزیابی و نتیجه گیری:
فیلم همانطور که برای این هدف ساخته شده، مناسب مخاطب کودک و نوجوان است و همه چیز با ملایمت و لطافت خاصی در فیلم جریان دارد تا بتواند با این مخاطب و ذائقه حساسش ارتباط برقرار کند. شاید دیدنش کمی سخت باشد و حوصله زیادی بخواهد اما تلاش کرده است که تا حدودی این خلا را با دلنشینی جغرافیا و بازی لطیف و طبیعی بازیگران پر کند.