گزارش آگاه از بررسی اولین اکران روز چهارم جشنواره فجر

بازگشت ناموفق خانم کارگردان بعد از یازده سال

دست ناپیدا با روایتی از حضور زنان در پشت جبهه‌های جنگ تحمیلی با عراق به جشنواره فجر چهل و دوم آمده است.
۱۷ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۱

دست ناپیدا آخرین اثر تنها کارگردان زن این دوره از جشنواره فجر، انسیه شاه‌حسینی است که در روز چهارم فجر چهل و دو روی پرده سینمای رسانه رفت.

زهرا بذر افکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: فیلم شاه‌حسینی با داستانی در بستر جنگ تحمیلی روایت زنان خوزستانی را بازگو می‌کند که در پشت جبهه‌های خط مقدم شبانه‌روزی رزمنده‌ها را پشتیبانی می‌کنند.

معرفی و بررسی فیلم:

این فیلم قصه زن خبرنگاری را می‌گوید که برای عکاسی از صحنه‌های جنگ و شرکت در یک جشنواره عکاسی راهی جبهه‌های جنگ در خوزستان می‌شود. در ادامه درگیر وقایع جنگ شده و مسیرش به زنانی می‌افتد که پشت جبهه کارهای پشتیبانی را انجام می‌دهند. مجموعه این اتفاقات زندگی او را تغییر می‌دهد.

فیلم محصول مشترکی است از بنیاد شهید و امور ایثارگران، بنیاد سینمایی فارابی و شرکت توسعه اقتصاد هنر آتیه.

گروه بازیگران این فیلم از میان هنرمندان بومی همان منطقه انتخاب شده‌اند تا تصویر ملموس‌تری از قصه به مخاطب ارائه کنند. بازیگران این اثر عبارتند از: معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، حسین پوریده، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری.

عوامل دست ناپیدا از این قرار است: کارگردان و نویسنده: انسیه شاه حسینی، تهیه‌کننده: سید سعید سیدزاده، مدیرفیلمبرداری: عبدالله عبدی نسب، طراح صحنه و لباس: انسیه شاه‌حسینی، تدوین: کاوه ایمانی، موسیقی متن: مسعود سخاوت‌دوست، صدابردار: احسان نوبخت، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح چهره‌پردازی: نازنین سرابی، جلوه‌های ویژه بصری: حسن ایزدی، جلوه‌های ویژه میدانی: حمید رسولیان، عکاس: حافظ اسدی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری چراغ سبز.

نقد مضمونی:

فیلم بنظر می‌رسد اقتباسی از کتاب «حوض خون» باشد اما انگار یک برداشت سطحی از آن و بیشتر خاطرات خود کارگردان است. اثر در ایده متوقف شده و به اجرا و پرداخت درست حتی نزدیک هم نشده و اگر کسی کتاب را خوانده باشد، تنها چند گریز ضعیف از آن را فهم خواهد کرد.

نقد فنی- تکنیکی:

«دست ناپیدا» طراحی صحنه خوبی دارد اما در طراحی لباس ضعف شدیدش محسوس است. موسیقی گاهی بر قصه غلبه دارد و شخصیت‌ها تصنعی شکل گرفته‌اند. در کارگردانی و روایت نیز مشکلات متعددی وجود دارد.

گفت‌وگو با عوامل فیلم:

شاه‌حسینی در نشست خبری فیلم در پاسخ به اینکه اثر از کتاب حوض خون اقتباس شده یا نه توضیح داد: موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.

او در ادامه در پاسخ به انتقاد از نحوه دیالوگ‌نویسی و گنجاندن روایت ماجرا در کلام گفت: درباره روز عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است اما وقتی کسی روی منبر می‌رود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش می‌رود و تصویر عقب‌تر می‌ایستد. ما حتی استخوان‌هایی که دست این زنان را می‌برید، نشان ندادیم زیرا می‌خواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمی‌شد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمی‌توان با هیچ المانی آن را نشان داد.

نظر منتقد:

سایه احسانی: اولین چیزی که در فیلم توجه را جلب می‌کند، طراحی لباس است. لباس‌های شخصیت زن خبرنگار أصلا شباهتی به لباس‌های دهه ۶۰ و گرماگرم جنگ تحمیلی ندارد. بعد از آن دیالوگ‌های باسمه‌ای است که توی ذوق می‌زند. حرف‌های شاعرانه در میان جنگ و خیال‌پردازی‌هایی که نسبتی با موقعیت و فضا ندارد و گذشته از آن، مملو از شعار و اغراق و کلیشه بی‌مورد است.

ریتم فیلم نیز قاعده خاصی ندارد، هر جا که صلاح بداند هر اطلاعاتی که خودش می‌خواهد را ارائه می‌کند و کاری با منطق روایی یک قصه ندارد. اغراق در قصه آن قدر توی ذوق می‌زند که روایت را بیشتر شبیه به ذکر مصیبت خواندن برای آن بخش از تاریخ و برای شخصیت‌های قصه می‌کند و در نهایت چیزی جز ترحم نمی‌تواند از مخاطب بگیرد. چنین روایت و چنین تصویری در نهایت نه تنها در خاطره نمی‌ماند، که اگر کسی تا انتها آن را ببیند لایق تشکر و قدردانی است.

تنها نقطه‌ای که کمی می‌توان فضای واقعی آن برهه را لمس کرد، سکانس حوض خونی است که آن هم دیالوگی ندارد، حرکت آهسته است و با موسیقی خوبی درآمیخته که کمک می‌کند تا احساسی واقعی در مخاطب بیدار شود.

در مجموع نمی‌توان این اثر را با تمام هزینه‌ها و زحماتی که برای آن کشیده شده، چیزی بیش از یک نگاه شاعرانه و موهوم به سوژه دانست که أصلا در حد استانداردهای سینمایی و جشنواره فجر نیست.

فیلم کجای دغدغه  زندگی مردم قرار دارد:

توقع آن می‌رفت یک روایت منسجم و دقیق و در عین حال حرفه‌ای از یک مقطع مهم تاریخ دفاع مقدس، آن هم روایتی زنانه و سلحشوری زنان مجاهد پشت جبهه روایت شود که مردم هر چه بیشتر با مدل مفهومی یک زن واقعی ایرانی آشنا شوند، اما خب ایده در همان ابتدا شعاری شده و شکست می‌خورد.

نسبت فیلم با گفتمان  و فجر انقلاب اسلامی:

می‌توانست نسبت این اثر با گفتمان انقلاب اسلامی اشارات مهم کتاب «حوض خون» باشد اما ایده و سوژه شهید شده و ناکارآمد است و به‌علاوه کارگردان اثر در این باره گفته است که روایت خاطرات و نگاه اوست و نه اقتباس به معنای عام.

ارزیابی و نتیجه گیری:

فیلم صرفا برای آن که بخواهیم چند قاب ببینیم از همت و همکاری بی وقفه زنان در پشت جبهه‌ها مناسب است و بیش از آن چیزی ارائه نمی‌کند. صحنه‌های میانی فیلم از شستن لباس‌های خونی شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی مناسب کودکان نیست و بهتر است که از سنین نوجوانی به بعد فیلم را به تماشا بنشینند. در مجموع حقیقت آن است که با دیدن و ندیدن این فیلم چیز خاصی به شما اضافه یا از شما کم نمی‌شود.