زهرا بذرافکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: طبق خلاصه رسمی، فیلم داستان پسری نوجوان را روایت میکند که تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی عزمش را جزم میکند تا به جبهه برود. این فیلم در روز چهارم جشنواره و با حضور عوامل بومی آن در سینمای رسانه اکران شد.
معرفی و بررسی فیلم:
«میرو» پسری نوجوان است با شیطنتها و دردسرهای خاص خودش که در عین حال، حاضر است برای غرور و غیرتاش و همچنین برای خانواده هرکاری بکند.
کارگردان اثر، حسین ریگی است که حالا سومین اثرش را برای رقابت به جشنواره آورده است. او قبلا آثاری همچون «هوک» و «لیپار» را کارگردانی کرده بود. تهیهکننده سعید الهی است و سرمایهگذاران اثر، بنیاد شهید و أمور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است.
گروه بازیگران فیلم را نیز، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دینمحمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس نارویی، دیانا حوت و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان تشکیل میدهند.
نقد مضمونی:
همچنان شاهد قصه گوییهای نحیف از اقلیمها خاصه سیستان و بلوچستان هستیم. روایتهایی که نتوانسته عمق هویت و ماهیت فرهنگی مردم آن دیار را تبیین نماید. تولید کننده و حامی آن بنیاد شهید و فارابی است و بیشتر بدرد مخاطب نوجوان میخورد، اما در این رده سنی هم نمیتواند محکم و قاطع از آن سرزمین و مردمش بگوید.
نقد فنی- تکنیکی:
موسیقی آن را «مسعود سخاوتدوست» ساخته که بسیار جلو:برنده و روح بخش در اثر حاضر شده است. نماها جذاب است، لهجهها درآمده و طراحی صحنه و لباسش منطبق بوده و بازیها به نسب بد نیست. اما کارگردانی آن با توجه به اینکه «حسین ریگی» سومین تجربه سینمایی بلند آن است، اما همچون دو اثر قبلی و مخصوصا «هوک» دارای ضعفهای مشهودی است.
گفتوگو با عوامل فیلم:
سعید الهی، تهیهکننده اثر در نشست خبری فیلم درباره رسالت اثر توضیح داد: سالهاست در حوزه سینمای راهبردی نظر دادهام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و تکنیک در سینما مهم است اما سیاست و راهبرد حرف اول را میزند.
او ادامه داد: فارغ از کم و کاستیهای این فیلم، «میرو» استراتژیک است و نگاهی شریف و وطن پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرافتهای پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم.
ریگی، کارگردان فیلم نیز در ادامه عنوان کرد: باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران و استان سیستان و بلوچستان رفتم اما هنوز سینمای ایران دین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم و بتوانیم چهره مظلوم این جغرافیا را نشان دهیم.
نظر منتقد:
سایه احسانی: فیلم تلاش زیادی دارد تا تصویر درستی از استان سیستان و بلوچستان را به مخاطب نشان دهد اما در قصهگویی کمیتش لنگ میزند. شخصیتپردازیها ناموزون است و بیشتر به پازلی میماند که قطعاتش کامل نیست. به نظر میآید روایت و قصه فدای دین و رسالت معنوی آن شده است و از حضور صرف فراتر نرفته است. با این حال در یک سوم ابتدایی فیلم قصهگویی بهتری در جریان است اما رفته رفته ریتم از دست میرود و دچار ملال میشود. پایان نیز بیشتر تلاشی همراه با ناکامی برای ارائه یک سرانجام خوش است.
یک نکته منفی آن است که قصه از یک جایی شباهتهای زیادی با اخراجیها ۱ دارد و این مخاطب را دلزده و کل قصه را با پیشبینیپذیری میسوزاند. بدتر آن که علیرغم اینکه فیلم رسالت خودش را در ارائه تصویری کمتر سیاهنمایی شده از استان سیستان و بلوچستان میداند اما در نهایت آنچه منعکس کرده باز هم تصویری روشن و نیست و شرارت در آن موج میزند.
بهعلاوه، لهجهها در فیلم یکسان نیست، با این حال بد از آب درنیامده است. همچنین، بازی بازیگرهای بومی چندان راضیکننده و باورپذیر نیست.
فیلم کجای دغدغه زندگی مردم قرار دارد:
فیلم در تلاش است یک بازنمایی رسانهای و تبلیغاتی از وجهات و هویت مردم سیستان داشته و اذهان را از نگاه غلط به این اقلیم که گمان میشود اکثرا تروریست یا مواد فروش هستند، داشته باشد، تا حدوی موفق بوده، اما همچنان جا برای کارهاب قویتر و عمیقتر وجود دارد و این سطح از پرداختن کم و ناچیز است.
نسبت فیلم با گفتمان و فجر انقلاب اسلامی:
سیستان در نگاه و دیدگاه جریان انقلاب، یک عنصر و ماهیت مهم و مورد تایید است که رهبر انقلاب بارها از این استان و این اقلیم و اهمیت سخن به میان آورده، اما سینمای ایران پس از ۴۰ سال تازه چند سال است که به این سمت نگاه رفته اما همچنان نحیف حاضر شده و نتوانسته حق مطلب را بجا بیاورد.
ارزیابی و نتیجه گیری:
فیلم برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شده است و تلاش دارد تا میان شرارت و شیطنت یک نوجوان تمایز قائل شود و وجه غیورانه او را به نمایش بگذارد. در مجموع قصه در بخشهایی افت میکند و ریتم موزونی ندارد اما نماهای نسبتا خوبی از آن سرزمین به مخاطب کودک و نوجوان میدهد. در نهایت احتمالا دیدنش کمی ملالآور و قصهاش تکراری باشد اما تلاش کرده تا ارتباط مخاطب با یک جغرافیای قومی که شهرت منفی پیدا کرده است را بازیابی کند.