زهرا بذر افکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: آخرین ساخته کارگردان اثرهای «دهلیز» و «بدون قرار قبلی» با استقبال خوبی از اهالی رسانه و منتقدین در سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
بهروز شعبی کارگردان نامآشنای سینمای ایران که آثاری چون دهلیز، سیانور، بدون قرار قبلی و … را پیش از این ساخته است و در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر و در بخش نگاه نو برای فیلم «دهلیز» برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد.
معرفی و بررسی فیلم:
«آغوش باز»، قصهای موازی از سه زوج است که هرکدام درگیر مسائل ارتباطی خودشان هستند. خط سیر داستانی فیلم به سوی رشد و بهبود و یافتن ظرایفی از ارتباط میان شخصیتهای فیلم است که پیش از آن مغفول مانده. قصه آشفتگی در زندگی شخصی و کاری خواننده مشهوری را روایت میکند که چیزی به اجرای یک کنسرت بزرگ نمانده و تلاشش برای چیدن شرایط در بهترین و آرمانیترین حالت، بیهوده مینماید.
بهروز شعیبی را میتوان از کارگردانهای صاحب سبک سینمای ایران دانست که دغدغههای اجتماعی و از جنس روابط انسانی را در اولویت دارد. تهیهکنندگی فیلم را علی سرتیپی عهدهدار است و مهرداد کوروشنیا و محمدجواد نجفی فیلمنامه را به طور مشترک نوشتهاند.
حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوریفر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس نکی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
همچنین باقی عوامل فیلم سینمایی آغوش باز عبارتند از؛ مجری طرح و سرمایهگذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوتدوست، طراح چهرهپردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامهریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.
نقد مضمونی:
فیلم دغدغه روابط انسانی و اخلاقی دارد و تاکیدش روی خانواده محوری و زیست آگاهی است. جهان بینی آثار «شعیبی» در همین حیطه خلاصه میشود که جایگاه مهم و ویژهای است. اما در تفهیم این گزارهها در این فیلم خیلی عمیق نمیشود و نزدیک به عمق مسئله پیش رفته و در یک ضرباهنگ مناسب حرفش را میزند.
نقد فنی- تکنیکی:
«بهروز شعیبی» سینما را خوب بلد است و تکنیکهای آن را میفهمد. این ادعا در نوع فیلمبرداری، زوایای دوربین و لنز ۸۰ آن قابل اثبات است. در میزانسن و دکوپاژ نیز قابل قبول حاضر شده است و تدوین آن نیز که کار خشایار موحدیان است نیز مامانند همیشه عالی بوده و از همه مهمتر موسیقی جذاب مسعود سخاوت دوست روی کار نشسته است. بازیها نیز مخصوصا نقش مهدی هاشمی و احترام برومند جانمایی درستی دارد.
گفتوگو با عوامل فیلم:
«شبنم گودرزی» بازیگر این فیلم در نشست خبری و درباره تکرار صفت پولپرستی زنان در سینما تصریح کرد: نمیتوانیم بگوییم که ارزش زنها پایین میآید. همانطور که خانمها میتوانند پولپرست باشند، آقایان هم میتوانند. نمیتوانیم به این صفات به صورت جنسیتی نگاه کنیم.
در ادامه مسعود سخاوتدوست، آهنگساز فیلم «آغوش باز» درباره آسیبهای موسیقی پاپ و دلیل انتخاب این نوع موسیقی در فیلم گفت: موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز میبینید، آیینهای از خلقیات مردم همان جامعه است. وی افزود: باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده میتوانند متوجه وضعیت اسفبار موسیقی پاپ باشند. من به عنوان مخاطب عام فکر میکنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط و دلیل انتخاب این موسیقی برای فیلم همین بوده است.
در بخش دیگری از این نشست، شعیبی در ادامه موضوع بازنمایی ویژگی پولپرستی از زنان مطرح کرد: معتقدم که بخش مهم کیفی جامعه ما در دست خانمها است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم، عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض میدهد. کارگردان «آغوش باز» ادامه داد: ما در درام میتوانیم هر پرسوناژی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. خانمها در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیتهای تاثیرگذاری داشتهاند.
این کارگردان افزود: دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع میشود، فیلمنامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمیزند. نزدیکترین ژانر به «آغوش باز» کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت میکند و تیزیهای ناهنجاریهای اجتماعی را کمی نرم میکند. این خاصیت این ژانر است. تهیهکننده «آغوش باز» عنوان کرد: این فیلم صد در صد مربوط به بخش خصوصی است. از شما میخواهم که صدای چنین فیلمهایی باشید. ما سعی کردیم یک فیلم مناسب خانواده بسازیم تا حال مردم خوب شود.
نظر منتقد:
سایه احسانی: بهروز شعیبی را میتوان از کارگردانهای مولف سینمای ایران دانست که با آثار قبلی همچون «دهلیز» و «بدون قرار قبلی»، هم جان تازهای به سینمای ایران داده و هم دغدغه خودش را مطرح کرده است. این اثر اما هیچ نسبتی با فیلمهای دیگر این کارگردان ندارد و به تعبیری یک عقبگرد جدی است.
«آغوش باز» از ابتدا در گیر کلیشه است، اگر چه از ترکیب خوبی از بازیگران استفاده کرده اما به هر حال روایت و بازی در این فیلم چیزی است که پیش از آن بارها و بارها در فیلمهای خیلی ارزانتر و سادهتر دیدهایم. دغدغهمندی و مضمون، خوب و مثبت و روان است اما مسئله امروز ما نیست و گرهای از کار کسی نمیگشاید. شاید اگر همین اثر را یک تازهکار در سینما میساخت از آن استقبال خوبی هم میشد اما در کارنامه بهروز شعیبی نشستن کاری در ژانر خانوادگی به اصطلاح حال خوب کن، آن هم با شخصیتپردازیهای کهنهای چون زن بیمار آلزایمری و شوهر ثروتمند فداکار و مهربان یا خواننده مشهوری که در زندگی شخصیاش لنگ میزند، توی ذوق هر بینندهای میزند.
در نهایت شاید بتوان به عنوان بهترین مضمونی که در فیلم به آن پرداخته شده و به درد امروز ما هم میخورد به «کمالطلبی» اشاره کرد که ابتدا ناکام میشود و بعد خود به خود و بعد از رفع توجه وسواسگونه به آن درست میشود.
فیلم کجای دغدغه زندگی مردم قرار دارد:
چون فیلم مسئله انسانی، اخلاقی و خانوادگی دارد و پیامش غفلت و فراموشی این موارد و بازگرد انسان به داشتههای مهم و خوب اوست و این طرح مسئله در زندگی امروزی بشدت میتواند به مخاطب تلنگر بزند و او را کمک کند. از این رو میتواند افکار عمومی رو به سوی زیست آگاهی نیل دهد.
نسبت فیلم با گفتمان و فجر انقلاب اسلامی:
در همه گفتمان دین و انقلاب بر ارتباطات سالم حول محور خانواده تاکید شده است و اخلاق مداری محوریت و ضرورت این زیست است. از این رو تا حدودی فیلم به این گفتمان کمک میکند.
ارزیابی و نتیجه گیری:
فیلم خوانوادگی است و میتوان آن را برای هر گروه سنی پیشنهاد کرد اما ندیدنش هم چیزی از کسی کم نمیکند و شاید آن را تنها برای گذران چند ساعت و دیدن یک قصه حال خوب کن که شخصیتها البته دنیایی با اکثریت اجتماعی-اقتصادی جامعه ایران فاصله مشهودی دارند، انتخاب کرد.