ضربهزدن به منافع رژیم اشغالگر قدس به هر نحوی و در هر جای دنیا یکی از مطالباتی بود که رهبری از ابتدای طوفان الاقصی به ان اشاره کردند و از کشورهای دیگر هم چنین درخواستی داشتند. مهمترین لطمات و خسارات در عرصه بینالمللی اعم از روابط و حقوق بینالملل، چیست؟ در عرصههای دیگر نیز اگر مواردی مدنظر دارید، بفرمایید.
بهطورکلی، میتوان خسارات را در عرصههای مختلف دستهبندی کرد: عرصه سیاسی، عرصه اقتصادی و مالی، عرصه امنیتی، اعتبارات داخلی و بینالمللی و عرصه فرهنگی و رسانهای. البته، من در همه این حوزهها تخصص ندارم، اما به صورت کلی میتوانم توضیحاتی ارائه دهم.
در عرصه سیاسی، استفاده از مجامع بینالمللی یکی از راهکارهاست. هرچند که این مجامع کارایی کامل ندارند، اما بدون تاثیر هم نیستند. هر بار که بتوانیم رژیم صهیونیستی را در مجامع جهانی محکوم کنیم، گامی مثبت برداشتهایم.
در عرصه اقتصادی و مالی، یکی از اهداف مهم میتواند خطوط لولهای باشد که انرژی اسرائیل را تامین میکنند. همچنین، کشتیهایی که اقلام اساسی اسرائیل را تامین میکنند و سرمایهگذاریهایی که در نقاط مختلف دنیا به اسرائیل و اسرائیلیها تعلق دارند، اهداف جدی برای توجه هستند. بانکهای اسرائیلی و نهادهای وابسته به صهیونیستها نیز میتوانند مورد هدف قرار گیرند. همچنین، بورس اسرائیل نقش مهمی دارد و تضعیف آن میتواند تاثیرات جدی بر اقتصاد این رژیم داشته باشد. در زمینه مصرف کالاها، میتوان کالاهای اسرائیلی را هدف قرار داد و با روشهایی برند آنها را از اعتبار انداخت.
در عرصه امنیتی، اقداماتی مانند ترورهای متقابل و خرابکاریهای داخلی در سرزمینهای اشغالی قابلبررسی است. البته این حوزه تخصصی من نیست و نیروهای امنیتی باید در این زمینه ورود کنند. همچنین، حملات سایبری یکی از مهمترین اقدامات است که قابلیت سازماندهی در سراسر جهان را دارد. هکرهای مختلف در دنیا میتوانند برای انجام این حملات به کار گرفته شوند و این فعالیتها بهصورت شبانهروزی سازماندهی شوند. اینها بخشی از سازوکارهایی هستند که میتوانند در مقابله با رژیم صهیونیستی به کار گرفته شوند.
یکی دیگر از حوزههای مهم، بحث اعتبار بینالمللی رژیم صهیونیستی و تلاش برای اعتبارزدایی از ان است. این اعتبارزدایی میتواند از طریق راهاندازی پویشهای جهانی، بهویژه توسط جوانان و دانشجویان، صورت گیرد. این نوع پویشها به دلیل جلبتوجه جهانی به فعالیتهای دانشجویان و جوانان، میتوانند اثرگذاری بالایی داشته باشند. همچنین، مؤسسات فرهنگی و اجتماعی بینالمللی نیز نقش مهمی ایفا میکنند. این مؤسسات بزرگ که در عرصههای فرهنگی و اجتماعی فعالیت میکنند، با جلبتوجه به مسئله فلسطین میتوانند تاثیر قابلتوجهی داشته باشند. فعالسازی این مؤسسات و مشارکت انها در این موضوع میتواند بسیار مؤثر باشد. در ایران نیز مؤسسات متناظر با این نهادهای بینالمللی وجود دارند که میتوانند به فعالسازی این حوزهها کمک کنند.
یکی از راهبردهای اصلی این است که همانطور که دشمنان تلاش میکنند در لبنان فضایی ایجاد کنند که هر کس با حزبالله ارتباط داشته باشد احساس خطر کند و منزوی شود، باید برای رژیم صهیونیستی نیز چنین شرایطی به وجود اید. این یعنی هر فرد در هر نقطه از جهان، از اروپا تا امریکا، بداند که ارتباط با صهیونیستها برای او عواقب سنگینی خواهد داشت. این روش میتواند افکار عمومی جهان را بسیج کند و فشار بیشتری بر یهودیان و صهیونیستهایی که در سراسر جهان هستند وارد کند که در نهایت منجر به افزایش فشار داخلی بر رژیم صهیونیستی خواهد شد.
اگر بخواهیم در حوزههای فرهنگی و رسانهای به طور خاص به مواردی اشاره کنیم، کدام راهکارها مدنظر شماست؟
در زمینه فرهنگی و رسانهای نیز که به حوزه تخصصی مجموعه شما نزدیکتر است، فعالیتهای بیشتری موردنیاز است. در حال حاضر، برخی اقدامات انجام شدهاند، اما فرصتها و عرصههای بسیار بیشتری وجود دارد که میتوانیم در این زمینهها کار کنیم. بهویژه، استفاده از زبان جهانی و مشترک همه انسانها یعنی موسیقی، یکی از بهترین راههاست. ساخت موسیقیهای حماسی، جذاب، احساسی و تاثیرگذار میتواند نقش بزرگی در این زمینه داشته باشد. انواع مختلف موسیقی، از راک و پاپ گرفته تا جاز و سنتی، میتوانند در این عرصهها استفاده شوند و به ایجاد تاثیرات گسترده در سطح جهانی کمک کنند. بهتر است این اثار موسیقایی و هنری حتی به صورت بومی تولید شوند تا با فرهنگ محلی و جهانی همخوانی بیشتری داشته باشند و تاثیرات عمیقتری ایجاد کنند.
برای تولید موسیقی به زبان انگلیسی، باید در اوج کیفیت و حرفهایگری عمل کنیم. این کار باید توسط گروههای برجسته و معتبر موسیقی در کشورهایی مانند انگلستان یا امریکا انجام شود. بهتر است که چنین اثری توسط یک گروه موسیقی شناختهشده تولید و عرضه شود. البته هزینههای این کار باید تامین شود، اما بسیاری از موسسات که انگیزههای اولیه لازم را دارند، امادگی همکاری و تولید چنین اثار فرهنگی را دارند. میتوان این موسسات را شناسایی کرد و وارد عمل شد.
یک اثر موسیقایی خوب میتواند بهاندازه دهها اقدام نظامی، امنیتی یا فعالیت فرهنگی و اجتماعی اثرگذار باشد و تاثیر روانی عمیقی بر جامعه جهانی بگذارد. همانطور که موسیقی جولیا پتروس توانست تاثیر زیادی بگذارد، میتوانیم نمونههای مشابهی در زبانهای مختلف دنیا تولید کنیم. با استفاده از تصاویر مرتبط با فلسطین، غزه و لبنان، این کلیپهای موسیقی میتوانند گسترش یابند و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
علاوه بر موسیقی، نسل اینده نیز بسیار مهم است. در این راستا، انیمیشن یکی از مهمترین عرصههایی است که باید وارد ان شویم. تولید انیمیشنهای کوتاه، مانند انیمیشنهای ۱۰۰ ثانیهای، دو یا سهدقیقهای که جذاب و ساده باشند، میتواند تاثیر قابلتوجهی بگذارد. این انیمیشنها نیاز به فیلمنامههای پیچیده ندارند و ساخت انها زمان زیادی نمیبرد، برخلاف فیلمهای بلند که ممکن است سالها طول بکشد. میتوان گروههای مختلف انیمیشنسازی را فعال کرد و تعداد زیادی از این انیمیشنهای کوتاه را با موضوعات مختلف تولید کرد.
انیمیشنهای کوتاه امروزه در سطح جهانی توجه بسیاری را به خود جلب کردهاند و مخاطبان زیادی دارند. پادکستها نیز ظرفیت بالایی دارند، بهویژه اگر توسط شخصیتهای اثرگذار و انگیزشی ارائه شوند. پادکستهای چندزبانه، بهویژه پادکستهای فارسی، اگر همراه با متون تاریخی، ادبی و روایی جذاب باشند، میتوانند بسیار مورد استقبال قرار گیرند و تاثیر زیادی داشته باشند.
فیلمهای سینمایی و کلیپهایی که پیشتر اشاره کردم بسیار اهمیت دارند و میتوانند تولید شوند. علاوه بر این، بروشورهای الکترونیکی نیز میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. این بروشورها در قالب ایمیل به سراسر دنیا ارسال شوند و به دست ایمیلهایی که در دسترس هستند برسند. این بروشورها میتوانند به صورت روزانه، هفتگی یا ماهیانه به طور مداوم تولید و توزیع شوند.
همچنین مقالات علمی و غیرعلمی، مقالات تخصصی و ژورنالیستی نیز میتوانند موثر باشند، به شرط اینکه از نویسندگانی باشند که در سطح جهانی شناخته شده و خوانده میشوند. اگر همه این عناصر در کنار هم قرار گیرند، یک عرصه فرهنگی جدی برای مقابله با رژیم صهیونیستی ایجاد میشود. بحث دورهها و کارگاههای اموزشی به زبانهای مختلف نیز اهمیت زیادی دارد. همه این موارد باید هم از طریق رسانهها و هم در قالب برنامههای ماهوارهای و هم فضای مجازی تکثیر و توزیع شوند. این کار باید همزمان در چندین عرصه برنامهریزی و اجرا شود.
یکی از موضوعات محوری که میتواند مخاطبان زیادی جذب کند، موضوعات تاریخی است، بهویژه اگر همراه با عکسها و فیلمهای مستند باشد. موضوعاتی مانند تاریخ یهود، تاریخ فلسطین و دیگر مسائل مرتبط میتوانند کمک زیادی به جذب توجه عمومی کنند. یکی دیگر از اقدامات مهم، استفاده مناسب از جنبشهای فعال جهانی است، مانند جنبشهای محیط زیستی. این جنبشها امادگی و انگیزههای لازم را دارند و میتوان انها را به سمت همکاری در این زمینه سوق داد. این جنبشها که بیشتر در امریکا، فرانسه و اروپا فعال هستند، میتوانند با کمک دانشجویان و فعالان مرتبط، وارد یک عرصه جهانی مشترک شوند.
همچنین، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی میتوانند با شناسایی مراکز اصلی این جنبشها، انها را فعال کنند و از طریق ایجاد تحریکات مناسب، انها را به فعالیت در این زمینه وادارند. این کار میتواند در سطح جهانی بسیار مؤثر باشد.
یکی دیگر از تصمیمات مهم در این زمینه؛ اگرچه دشوار اما قابلانجام است، راهاندازی جنبش سلبریتیهای حقوق بشری است. مجموعهای از سلبریتیها که به حقوق بشر علاقهمند هستند، حتی اگر ارتباطی با فلسطین نداشته باشند، میتوانند وارد این عرصه شوند. لازم نیست حتما علیه اسرائیل موضع بگیرند؛ بلکه میتوانند به مسائل انسانی بهطورکلی بپردازند.
اگر چنین جنبشی ایجاد شود، میتوان از ادبیات انسانی انها استفاده کرد تا موضوع فلسطین و غزه را توسعه داد. نیازی نیست که این سلبریتیها بهطور مستقیم به فلسطین اشاره کنند؛ همین که در مورد انسانیت صحبت کنند، میتوان از پیامهای انها بهره برد. لازم نیست نام اسرائیل یا غزه بهصورت مستقیم مطرح شود؛ کافی است درباره انسانیت، حقوق انسان و حقوق بشر صحبت کنیم. ما باید بتوانیم این پیوند را میان این مسائل برقرار کنیم و از صحبتها و مشارکتهای این سلبریتیها درباره موضوعات انسانی برای بهبود وضعیت فلسطین و غزه بهره ببریم.
در حوزه سازمانهای غیردولتی، احزاب و گروههای سیاسی کشورها چه فعالیتی میتوان صورت داد؟ البته اینجا بیشتر نگاه و تکیهمان روی مجموعههای غیردولتی است که ازادی عمل بیشتری دارند و میتوان روی انها حساب ویژهای باز کرد.
به نظر من، تمام این فعالیتهایی که بهویژه در حوزه فرهنگی به انها اشاره کردم، نباید دولتی باشند؛ بلکه باید بهصورت غیردولتی اداره شوند. نقش دولت در این زمینه باید حداکثر به عنوان پشتیبان یا تسهیلگر برای نهادهای عمومی و فرهنگی غیردولتی باشد. سازمانهای مردمنهاد (سمنها) باید در این زمینه فعال شوند. موضوعات مربوط به جوانان و دانشگاهیان نیز باید مورد توجه قرار گیرند. باید انجمنها و گروههای دانشجویی را در دانشگاهها فعال کرد.
این کار نباید صرفا توسط دولت یا گروه خاصی مانند یک حزب سیاسی راهاندازی شود؛ بلکه باید زمینهسازی لازم برای فعال شدن خود دانشجویان فراهم شود. حتی دو یا سه نفر در هر دانشگاه هم میتوانند شروع به فعالیت کنند. در کشور ما دهها دانشگاه وجود دارد که هر کدام از انها میتوانند دهها گروه دانشجویی فعال داشته باشند. مشکل اصلی دانشجویان، کمبود محتوا و منابع است. انها انگیزه کافی دارند، اما نیاز به منابع و خوراک لازم دارند که میتوان انها را تامین کرد و زمینه فعالیت انها را فراهم کرد.
خیریههای بینالمللی نیز بسیار مهم هستند. این مؤسسات که در زمینههای مختلف مانند حمایت از کودکان، زنان و اموزش فعالیت میکنند، میتوانند بدون نیاز به اتخاذ مواضع سیاسی خاص وارد عمل شوند. نیازی نیست انتظار داشته باشیم که این سازمانها مستقیما موضع ضد صهیونیستی بگیرند. کافی است انها در مورد حقوق کودکان، زنان یا حقوق بشر صحبت کنند. عرصههای بسیاری در این حوزه وجود دارد که میتوان از انها برای فعالسازی این مؤسسات استفاده کرد.
حتی نیازی نیست که پرچم جمهوری اسلامی ایران یا هر کشور دیگری بهطور مستقیم مطرح شود؛ میتوان این فعالیتها را از طریق کشورهای مختلف انجام داد. برای مثال، گروهی از کنیا یا اتیوپی میتوانند وارد این عرصه شوند و درباره موضوعات انسانی صحبت کنند، بدون اینکه موضعگیری خاصی علیه اسرائیل داشته باشند که برای آنها پیامدهای حقوقی یا امنیتی ایجاد کند. در نهایت، مسابقات بینالمللی، بهویژه در حوزه ورزش، میتوانند بستری برای این نوع فعالیتها باشند. منظور مسابقات داخلی ما نیست؛ بلکه در مسابقات ورزشی جهانی، مانند مسابقات فوتبال در انگلستان یا مسابقات تیمهای بزرگ مانند منچستر، میتوان از فضای ورزشگاهها استفاده کرد و اقدامات مناسبی در این زمینه انجام داد. میتوان از بازیکنان یا تماشاگران برای جلبتوجه جهانی به این مسائل استفاده کرد، بهویژه در شبهایی که میلیونها نفر در سراسر دنیا مسابقات را تماشا میکنند. بسیاری از کارها قابلسازماندهی هستند تا توجهات را به موضوع فلسطین جلب کنند. این اقدامات میتواند توسط مردم کشورهایی مانند المان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و دیگر حوزهها انجام شود.
تصریح کردید که با دشمن پیچیدهای مواجه هستیم و اقدامات سطحی و ساده شاید ما را به اهدافمان نرساند. ضربه زدن و تحتالشعاع قرار دادن رژیم در کدام ابعاد راحتتر و اسانتر رخ میدهد و میتواند تاثیرات عمیقتری بگذارد؟ بهتر است اینگونه بگوییم که کدام دسته از فعالیتها سهل الوصولتر و دستیابی به نتیجه در آن آسانتر و سریعتر است؟
باید توجه داشت که اقدامات ساده و راحت معمولا اثرگذاری چندانی ندارند یا تاثیر کمی دارند. پیشتر هم گفتم که ما با دشمنی پیچیده و چندلایهای مواجه هستیم و نمیتوانیم با اقدامات ساده به نتایج مطلوب برسیم. این یک گزاره مهم است که بر آن تاکید دارم. هدف اصلی باید این باشد که هر اقدامی منجر به مشروعیتزدایی از رژیم صهیونیستی در عرصه بینالمللی شود، بهویژه در میان صهیونیستها در داخل آمریکا و اروپا. اگر این مشروعیتزدایی حتی تا حدی موفق شود، کمک بزرگی به مسئله فلسطین خواهد کرد. مشروعیتزدایی از اقدامات رژیم صهیونیستی بهتنهایی تاثیر قابلتوجهی نخواهد داشت، مگر اینکه تعداد زیادی از این اقدامات کوچک انجام شود تا بهخاطر تعدد و تکثرشان به چشم بیایند. تمام این اقدامات باید بهصورت منظم و در چارچوبی زنجیرهای سازماندهی شوند. در واقع محور کلامم این است که روند مشروعیتزدایی باید رخ بدهد و هدف اصلی در همه برنامهها همین زدودن مشروعیت باشد.
گستره آسیبزدن به منافع رژیم اشغالگر قدس چگونه از جریان کشورهای اسلامی میتواند به کل جهان سرایت کند؟ جهانیسازی مقاومت و لطمه به منافع رژیم با چه ابزاری چتر وسیعتری پیدا میکند؟
سوال مهم و مبنایی است اما به نظر من مسئله بهطور معکوس نیز وجود دارد. یعنی در برخی مناطق جهان، توجه به مسئله فلسطین و اقدامات ضد اسرائیلی بیشتر از کشورهای عربی است. در واقع، باید کشورهای عربی را بیشتر متوجه مسئله فلسطین کرد، زیرا در برخی نقاط جهان توجه بیشتری به این موضوع وجود دارد درحالیکه در کشورهای عربی، توجه کمتری دیده میشود. در نهایت، راهبرد اصلی همانطور که گفتم باید مشروعیتزدایی از اقدامات رژیم صهیونیستی باشد. هر اقدامی که بتواند از مشروعیت آنها در عرصه بینالمللی بکاهد، به پیشبرد اهداف ما کمک خواهد کرد.
در طول یک قرن گذشته، نفرت تاریخی از یهودیان در اروپا همواره وجود داشته است و این واقعیت همچنان در آمریکا نیز دیده میشود. با اینکه این نفرت تاریخی معمولا از طریق قوانین، فعالیتهای رسانهای و سازماندهیهای قانونی مدیریت شده، اما ریشههای آن هنوز باقی است. این واقعیت میتواند بهعنوان یکی از ظرفیتهای بالقوه برای فعالیت در اروپا استفاده شود.
اگرچه ممکن است ما بهطور مستقیم نتوانیم این موضوع را مدیریت کنیم، اما در اروپا باید این ظرفیت فعال شود. تنها کمکی که ما میتوانیم انجام دهیم، فراهمسازی بسترهای آموزشی و فرهنگی است، مانند تاریخ، فیلمها، انیمیشنها و دیگر روشهای آموزشی. این اقدامات میتوانند این ظرفیت غیرفعال را فعال کنند؛ البته برای فعالسازی این ظرفیت، نیاز به شناخت دقیق بسترهای هر کشور اروپایی است؛ باید بفهمیم چه عواملی در هر کشور موثر هستند و چه عرصههایی میتوانند این ظرفیت را فعال کنند. همچنین، باید عناصر فرهنگی مرتبط را شناسایی و به کار گرفت تا این کار در آنجا بهطور فرهنگی هدایت شود. وقتی بیاعتمادی یا ناامیدی از صهیونیستها در اروپا یا آمریکا افزایش یابد، بخش بزرگی از کار خودبهخود پیش خواهد رفت. حتی خود یهودیان آمریکا و اروپا نیز ممکن است به دولتهای خود فشار وارد کنند تا این روند را مدیریت و سازماندهی کنند، یا دستکم بر آنها فشار بیاورند.
ما در عصر توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی هستیم. از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چه استفاده بهینهای میتوان در راستای لطمهزدن به رژیم بهره برد؟
در مورد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، باید توجه داشت که این فضاها بهطور کامل در اختیار ما نیستند تا بگوییم میتوانیم از آنها بهرهبرداری کامل کنیم. شبکههای اجتماعی داخلی ما، مانند ایتا و بله، تقریبا در سطح جهانی جایگاهی ندارند و نمیتوانند در عرصه بینالمللی تاثیرگذار باشند. در حوزه فضای مجازی، دو مسئله وجود دارد: یکی مسئله داخلی ایران و دیگری بینالمللی. در ایران نیز با مشکلات مشابهی مواجه هستیم. بخشی از جامعه نسبت به مسئله فلسطین، غزه و لبنان واگرایی دارند و احساس همدردی نمیکنند. این مسئله بخشی از مشکلات داخلی ماست که به ریشهیابی نیاز دارد. در سطح بینالمللی نیز این واگرایی در برخی نقاط جهان دیده میشود و باید بهطور خاص به آن پرداخته شود.
درحالحاضر، به نظر میرسد تنها شبکه فعالی که میتوان از ان بهرهبرداری کرد، نیازمند سازماندهی و گشایش در حوزه شبکههای مجازی است. برای اینکه بتوان از محتواهایی مانند کلیپها، نماهنگها، انیمیشنها، مقالات و متون تولیدشده استفاده کرد، باید بستری مناسب برای عرضه آنها فراهم شود. اگر چنین گشایشی وجود نداشته باشد، مجبور خواهیم شد از روشهای محدودی مانند استخدام موسسات خاص برای توسعه محتوا در شبکههای جهانی مثل تیکتاک استفاده کنیم که این روش هم ممکن است بازدهی زیادی نداشته باشد.
برای رفع این مشکل، نیاز است که سازمانهای مردمنهاد (سمنها) فعال شوند و ابزارهای مناسب در اختیارشان قرار گیرد. علاوه بر این، باید امکانات دسترسی و ارتباطات لازم برای عرضه فیلمها و کلیپها فراهم شود. اینگونه جلسات و گفتمانها نباید محدود به شبکههای داخلی مانند ایتا یا بله باشند، بلکه باید به عرصه بینالمللی گسترش یابند. با استفاده از مترجمهای خودکار که درحالحاضر در دسترس هستند، میتوان ارتباطات بینالمللی را تسهیل کرد. این ارتباطات میتواند میان افراد مختلف در کشورهای مختلف مانند استرالیا، انگلستان و دیگر نقاط جهان برقرار شود. این کار به اتصالات جهانی نیاز دارد که البته عمدتا به بخش نخبگان جامعه مربوط میشود.
با این حال، متاسفانه درحالحاضر حتی اساتید دانشگاه هم در این زمینه فعال نیستند و وارد ارتباطات بینالمللی نمیشوند تا از این ظرفیتها برای مسائل داخلی و بینالمللی استفاده کنند. شبکههای ماهوارهای و مصاحبه با خبرگزاریهای خارجی نیز عمدتا ممنوع هستند و ما دسترسیهای جهانی کافی نداریم تا بتوانیم از این فضا بهدرستی بهرهبرداری کنیم. اگر هم گاهی چیزی در دنیا پخش شود، این بیشتر به دلیل لطف خداست تا برنامهریزی دقیق ما.
با این حال، همچنان معتقدم که تیکتاک باتوجهبه برش بینالمللی که دارد، میتواند قابلاستفاده باشد. میتوان بخشی از افراد را در این زمینه فعال کرد، به آنها اموزش تیکتاک داد و محتوای آماده در اختیارشان قرار داد تا در بدنه اروپا، آمریکا و کشورهای عربی این محتواها را تکثیر و توسعه دهند.