بحث ضربه زدن به منافع رژیم اشغالگر صهیونیستی، به هر نحوی و در هرجای دنیا، یکی از مطالباتی بوده که رهبر انقلاب از ابتدای «طوفان الاقصی» به آن اشاره کرده و از کشورهای دیگر نیز چنین درخواستی داشتهاند. مهمترین لطمات و خساراتی که میتوان در عرصه بینالمللی، روابط بینالملل و حقوق بینالملل به رژیم صهیونیستی وارد کرد، چیست؟
این رژیم سعی کرده خود را به عنوان یک نظام مشروع و مورد قبول نشان دهد و تلاش میکند در نهادهای بینالمللی نفوذ پیدا کند و از طریق روابط اقتصادی با سایر کشورها برای خود مشروعیت بینالمللی کسب کند. اما در عمل، برخلاف ادعاهایش، اصول و قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارد. ایران و دیگر کشورهایی که در تقابل با رژیم صهیونیستی هستند، اگر بتوانند در مجامع بینالمللی و مبارزات حقوقی و قانونی این رژیم را به چالش بکشند و رفتارهای غیرقانونی آن را افشا کنند، میتوانند در جهت کاهش مشروعیت خودساخته این رژیم در عرصه بینالمللی موفق باشند.
مثالی که میتوان به آن اشاره کرد، تلاشهایی است که در آفریقای جنوبی صورت میگیرد تا جنایات این رژیم را در نهادهای بینالمللی به ثبت برساند. اگر ایران نیز همین رویکرد را اتخاذ کند و در نهادهای بینالمللی علیه جنایات حقوق بشری این رژیم فعالیت کند، میتواند ضربه موثری به جایگاه بینالمللی آن وارد کند.
یکی دیگر از راهکارهای موثر، پیوستن به کمپینهای بینالمللی ضد اسرائیل است؛ کمپینهایی که مردمی هستند و دولتها از آنها پشتیبانی نمیکنند، مانند تحریمهای اسرائیل و قطع روابط با آن. نمونه این کمپینها در دانشگاههای بینالمللی، به ویژه در کشورهای غربی و آمریکا، دیده شده است که برخی دانشگاهها یا نهادهای دانشگاهی از برقراری ارتباط با اسرائیل خودداری کردهاند. مشارکت در این کمپینها و ارائه حمایت از آنها میتواند ضربهای دیگر به رژیم صهیونیستی وارد کند.
تلاش ۷۵ساله رژیم صهیونیستی برای القای این مفهوم که میتواند مانند سایر کشورها به رسمیت شناخته شود، هنوز به نتیجه نرسیده است. این رژیم همچنان با مشکل هویت مواجه است و به همین دلیل تلاش میکند تا سایر کشورها ماهیت آن را بهعنوان یک کشور به رسمیت بشناسند. یکی از مهمترین اقدامات علیه منافع این رژیم، آگاهسازی افکار عمومی جهانی درباره ماهیت واقعی آن است. وقتی دیگران متوجه شوند که با نظامی روبهرو هستند که به هیچ یک از قوانین بینالمللی پایبند نیست و آنها را نقض میکند بدون آنکه به کسی پاسخگو باشد، مخالفتهای گستردهتری علیه این رژیم شکل خواهد گرفت. این مخالفتها که در کمپینهای بینالمللی علیه منافع رژیم وجود دارد، به مرور زمان میتواند ماهیت ساختاری و هویتی این رژیم را زیر سوال ببرد. اگر رژیم از نهادهای بینالمللی حذف شود، ضربه بزرگی به آن وارد خواهد شد و از دستیابی به منافعی که به دنبال آن است، بازخواهد ماند.
چگونه آسیب زدن به منافع رژیم اشغالگر در جریان کشورهای اسلامی میتواند به کل جهان سرایت کند؟
درباره گستره آسیب به منافع رژیم اشغالگر و چگونگی سرایت آن از کشورهای اسلامی به سراسر جهان، باید گفت که جنایتهای این رژیم و نقض آشکار حقوق بشر، موجی از مخالفتها را در سطح جهانی ایجاد کرده است. یکی از دستاوردهای الهی عملیات «طوفان الاقصی» در جامعه مقاومت اسلامی، جلب توجه جریانهای جهانی به جنایات رژیم صهیونیستی بود. این جریانات بدون وابستگی به کشورهای اسلامی و از سوی خود مردم دنیا شکل گرفتند. نمونههایی از این حرکتها در کشورهایی مانند اسپانیا و ایرلند دیده شد که این کشورها ماهیتا با رژیم صهیونیستی مشکل دارند و اقدام به مقابله عملی با آن کردند، چه از نظر حقوقی و چه اقتصادی. در کشورهای اسلامی، برخی مانند ایران، عراق و سوریه از قبل در مقابله با رژیم صهیونیستی فعال بودند. اما سایر کشورهای اسلامی نیز وقتی شاهد شکلگیری جریانات جهانی علیه رژیم شدند، با این حرکتها همراه شدند.
مهمتر از همه، این جنبشهای جهانی و مقاومت اسلامی نیازی به تحریک مستقیم کشورهای اسلامی نداشتند. خود جریان مقاومت با حرکتهای خود توانست تصور جهانی برای اعمال فشار اقتصادی و سیاسی بر رژیم صهیونیستی را ایجاد کند. با توجه به اینکه این رژیم قوانین بینالمللی و حقوق بشر را به راحتی نقض میکند، این جریانات فکری و عملی در برخی کشورها، حتی در سطح مقامات رسمی، علیه رژیم صهیونیستی فعال شدهاند. این همراهی جهانی در حوزه سازمانهای غیردولتی و احزاب، از برکات و توفیقات الهی بوده که مقاومت اسلامی و عملیات «طوفان الاقصی» توانست به ارمغان بیاورد.
در حوزه سازمانهای غیردولتی، احزاب و گروههای سیاسی چه فعالیتهایی میتوانند برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی انجام دهند؟
گروهها و نهادهای اجتماعی کشورهای مختلف میتوانند اقدامات متنوعی برای ضربه زدن به منافع رژیم صهیونیستی انجام دهند؛ برای مثال، جریانات دانشگاهی و نهادهای غیررسمی مدنی میتوانند نقش موثری در این راستا ایفا کنند. در سراسر جهان شاهد هستیم که رفتار اسرائیل با نهادهای بینالمللی، مانند سازمانهایی که به آوارگان فلسطینی کمک میکنند، نهتنها نادیده گرفته میشود، بلکه اتهامات و حملات مستقیم به فعالان و اعضای این نهادها نیز صورت میگیرد. حتی وسایل نقلیه این سازمانها هم هدف قرار میگیرند. این جنایات، بهویژه در غزه و عملکرد اسرائیل در طول سال گذشته، نوعی حرکت و آگاهی جهانی بهوجود آورده است.
این آگاهی در بسیاری از مواقع بهصورت غیررسمی و مردمی، بدون حمایت مستقیم دولتها، در حال شکلگیری است؛ مثلا در دانشگاهها و جوامع علمی و مدنی، بسیاری از افراد با وجدان بیدار خود، چشمهایشان را بر جنایات اسرائیل نمیبندند. آنها میبینند که کودکان کشته میشوند، مدارس و بیمارستانها هدف قرار میگیرند و سازمانهای غیرنظامی مورد حمله قرار میگیرند. این افراد، چه در قالب تجمعات اعتراضی در کشورهای غربی و چه از طریق کمپینهای اجتماعی، پیام روشنی به جهان میدهند: اسرائیل یک شریک مشروع و قابل همکاری نیست و باید از آن فاصله گرفت.
این جنبشهای مردمی و وجدانهای بیدار جهانی، درنهایت به منافع رژیم صهیونیستی ضربه میزنند و باعث میشوند که کشورها از اسرائیل فاصله بگیرند. نمونهای از این اثرات را میتوان در مخالفتهای شدید مردم آمریکا با سیاستهای دولت بایدن در حمایت از اسرائیل مشاهده کرد. حجم مخالفتهای داخلی با استفاده از مالیات مردم برای کمک به جنگهای اسرائیل بهطرز چشمگیری افزایش یافته است که همین مخالفتها و اعتراضات اگر ادامه پیدا کند ابزار فشار خوبی بر سیاستهای جنگ طلبانه آمریکاییها محسوب میشود. این جریانهای خودجوش باعث افزایش هزینههای سیاسی و اجتماعی حمایت از اسرائیل برای دولتها و افراد عادی میشود. پیش از آنکه کسی تصمیم بگیرد از اسرائیل حمایت کند، باید به این فکر کند که آیا آمادگی پرداخت هزینههای بدنامی و انتقاد جهانی را دارد یا نه. به همین دلیل است که بسیاری از کشورها، حتی برخی از متحدان سنتی اسرائیل در اروپا، دیگر تمایلی به همراهی با این رژیم ندارند یا در همکاری با آن تعلل میکنند. فشارهای داخلی و بینالمللی بر رژیم صهیونیستی افزایش یافته است و تنها کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا که نقشی کلیدی در تشکیل این رژیم داشتند، همچنان بهطور کامل از آن حمایت میکنند.
تقریبا دیگر هیچ کشوری به طور رسمی و علنی و بدون ملاحظه از رژیم صهیونیستی حمایت نمیکند. این حمایتها بهصورت محدود ادامه دارد، اما باید دید با گذشت زمان و افزایش هزینههای سیاسی و اقتصادی برای این کشورها، حمایتها تا چه میزان کاهش خواهد یافت.
چگونه میتوانیم از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بهطور بهینه برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی استفاده کنیم؟
فضای مجازی یکی از مهمترین ابزارها برای توازن افکار و اذهان عمومی است. در این فضا، حتی اگر سخن حقی گفته شود، مخالفانی پیدا میشوند؛ چه برسد به سخنان ناحق. یکی از برکات فضای مجازی این است که درطول یکسال گذشته مباحثی ذهنی، اخلاقی و حتی بینالمللی و روانی در میان مردم جهان مطرح شده است که قبلا هرگز به آنها فکر نمیکردند. مردم اکنون پیش از حمایت از هر چیزی، ابتدا به موضعگیری شخصیتهای معروف هنری، فرهنگی و اجتماعی علیه اسرائیل توجه میکنند.
البته باید به این نکته توجه کرد که رژیم صهیونیستی و حامیانش بهخوبی بلد هستند چگونه برخی حرکتها و جریانات در فضای مجازی را کنترل کنند؛ مثلا با جلوگیری از وایرال شدن برخی مفاهیم. با این حال، در طول یک سال گذشته، بسیاری از جنایات و مفاهیم بدون خواست آنها در فضای مجازی مطرح و مورد بحث قرار گرفتهاند. فضای مجازی اکنون به مکانی برای سنجش افکار عمومی و آگاهیبخشی تبدیل شده است؛ جایی که مردم از خود میپرسند چرا جهان و دولتهایشان در مقابل جنایات اسرائیل سکوت کردهاند؟ بسیاری از آمریکاییها نیز در فضای مجازی فعال هستند و علیه جنایات اسرائیل و در حمایت از فلسطین اظهارنظر میکنند.
درنهایت، با وجود کمکاریهای متفکران فضای مجازی و فعالان حقوق بشری در کشورهای اسلامی، تلاشهای مردمی و جهانی به بیداری افکار عمومی علیه اسرائیل منجر شده است. یکی از نشانههای این بیداری را میتوان در تحریم کالاهای اسرائیلی مشاهده کرد.
مردم وقتی متوجه میشوند که محصولی اسرائیلی است، از خرید آن خودداری میکنند. در برخی موارد نیز شاهدیم که محصولات شرکتهای معروف اسرائیلی جلوی دوربینها پاره و تحریم میشوند.
این بیداری جهانی نتیجه همان تلاشها در فضای مجازی و مخالفتهای عمومی است. ایران و سایر کشورهایی که در کنار مردم فلسطین ایستادهاند، میتوانند با حمایتهای اخلاقی، عاطفی و حتی سیاسی و اقتصادی، این جریان را تقویت کرده و در مقابله با رژیم صهیونیستی نقش موثری ایفا کنند. در واقع چنین کمپینها و فرآیندهایی که شروع شده و تا حد زیادی شکل گرفته اگر مورد تقویت و توجه بیشتری قرار گیرد به حصول نتیجه قطعی نزدیکتر خواهد بود.