آگاه: در بخشی از پیام ایشان آمده است:
«خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینهها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشهدار غرب مبارزه کرد. اینک با تشکر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگی برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور، تقویت این نهاد را لازم دیدم. بدین جهت علاوهبر کلیه افراد ستاد انقلاب فرهنگی و رؤسای محترم سه قوه، حججالاسلام آقای خامنهای، آقای اردبیلی و آقای رفسنجانی و همچنین جناب حجتالاسلام آقای مهدویکنی و آقایان کاظم اکرمی وزیر آموزشوپرورش و رضا داوری و نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی را به آنان اضافه نمودم.»
از همین بخش پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی(ره) میتوان متوجه اهمیت این شورا و چرایی تاسیس آن شد؛ شورایی که قرار است بهنوعی اتاق فکر فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران باشد این روزها در آن تصمیمات خوبی گرفته میشود اما چون این تصمیمها ضمانت اجرایی ندارند، عملا وارد عرصه فرهنگ نمیشوند در واقع با اینکه مصوبات این شورا لازمالاجراست اما بسیاری از مصوبات فقط تصویب شدند، نه اجرا.
با نگاهی به پیشینه شورای عالی انقلاب فرهنگی میبینیم که این شورا پیش از فرمان امام(ره) در سال۱۳۶۳در قالب ستاد انقلاب فرهنگی با یک هسته هفتنفره متشکل از علی شریعتمداری، محمدجواد باهنر، محمدمهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد و جلالالدین فارسی فعالیت میکرده و تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها، گزینش دانشجو و اسلامی کردن فضای دانشگاهها و تغییر برنامههای آموزشی ازجمله فعالیتهای این ستاد بود. سال۱۳۶۳ که امام خمینی(ره) دستور تشکیل شورا را مطرح کردند، شورای عالی انقلاب فرهنگی با ترکیبی متفاوت کار خود را آغاز کرد که تا به امروز به حیات خود ادامه میدهد.
با اینکه ریاست این نهاد بهعهده رییسجمهور است اما تقریبا جزو کمرفتوآمدترین جاهایی است که رؤسای جمهور به آنجا میروند. بماند که در برخی دورههای ریاستجمهوری، بسیاری از جلسات لغو یا بدون حضور رییسجمهور برگزار میشد. به گفته حسن رحیمپور ازغدی که از اعضای حقیقی شورا و منتقدان عملکرد آن است، سال۱۳۹۷ رکورد پایینترین مصوبات شورا در چند سال اخیر زده شده و نهتنها رییسجمهور در بسیاری از جلسات حضور نداشته، بلکه دو نفر از سران سه قوه اصلا در جلسات شورا شرکت نمیکردند. او راهحل خروج از این وضع را پاسخگویی اعضای شورا اعم از حقیقی و حقوقی میداند.
نبود ضمانت اجرایی؛ همان همیشگی
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در این ۴۰سال مثل خیلی از نهادهای دیگر فرازونشیبهای بسیاری داشته اما اگر بخواهیم به اصلیترین عامل عدم تاثیرگذاری او اشاره کنیم به موضوع سازوکار اجرایی کردن مصوبات این شورا میرسیم. در طول این سالها جلسات بسیاری با حضور اعضای این شورا برگزار و مصوبات مهمی هم تصویب و لازمالاجرا شده اما اینکه اجرایی شدن آنها در عرصه جامعه دیده نمیشود، نشان از این موضوع دارد که این مصوبات ضمانت اجرایی ندارند؛ درست شبیه شورای فرهنگ عمومی کشور که یک شورای مهم و تاثیر در عرصه عمومی است اما تصمیمات نهایی شده در آنجا در جامعه بروز و ظهور پیدا نمیکنند.
غیر از مورد ضمانت اجرایی، نکته دیگری که درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد و بهنوعی با همان موضوع اجرانشدن مصوبات هم ارتباط دارد این است که در صورتبندی تشکیلات سیاسی جمهوری اسلامی جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص نیست و پس از ابلاغ فرمان امام(ره) تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچگاه در قالب لایحه یا طرح در مجلس شورای اسلامی مطرح نشد و تا همین امروز فقط به همان فرمان اکتفا شده است؛ این درحالی است که رهبر انقلاب بارها در سخنرانیهای خود به اهمیت وجود این شورا تاکید کردند اما گویی گوشی بدهکار این حرفها نیست؛ از این رو، پیشنهاد تاسیس یک دستگاه نظارتی برای نظارت و بازخواست تصمیمگیرندگان این شورا شاید بتواند تا حدی این مشکل را حل کند، چراکه درحالحاضر، دولت برای اجرا کردن یا اجرا نکردن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی به هیچ نهادی پاسخگو نیست و هیچ نهادی هم نمیتواند در این زمینه قوه مجریه را بازخواست کند و احتمالا به همین دلیل هم است که دولت نسبتبه مصوبات شورا بیاعتناست و ضرورتی برای هرچه زودتر عملی کردن آنها نمیبیند. اگرچه مجلس شورای اسلامی بهصورت عام نظارتی بر این شورا دارد اما از قضا این نظارت هم بیشتر جنبه تشریفاتی و صوری دارد تا اینکه نتیجهبخش باشد.
فاصله و شکاف میان اعضا و تصمیمگیرندگان این شورا با بدنه نخبگان و دانشگاهی از دیگر عواملی است که باعث شده این شورا بهصورت جزیرهای تصمیم بگیرد و عمل کند و به بیان دیگر، سالهاست در همین «منطقه امن» خود در حال فعالیت است. مهدی گلشنی، عضو سابق این شورا در جایی گفته بود که بارها پیشنهاد کرده شورایعالی انقلاب فرهنگی، سالی یکی دو جلسه با نخبگان دانشگاهی داشته باشد تا آنها بتوانند مسائل مبتلابه خود را به اعضا انتقال دهند اما چنین اتفاقی نیفتاد.
منابع انسانی
چالش منابع انسانی از دیگر مشکلات شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ البته اینکه از چالش منابع انسانی حرف میزنیم به این معنا نیست که نیرو برای عضویت در شورا کم است، بلکه به آن معناست که نیروهایی که عضو حقیقی و حقوقی این شورا هستند، این شغل برایشان اولویت نیست و مسئولیتها و مشغلههای دیگری در مراکز دیگر دارند و به همین دلیل هم با وجود اینکه جلسات شورا بهصورت میانگین باید هردو ماه یکبار تشکیل شود گاهی همین دوماه یکبار هم جلسه تشکیل نمیشود.
گلایه خزعلی
چند روز پیش کبری خزعلی، رییس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی در یادداشتی نسبتبه جایگاه قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی گلایه کرده و پس از طرح شماری از مشکلات شورا از مسئولان نظارتی کشور در قوای سهگانه درخواست رسیدگی عاجل به نحوه تحقق مصوبات شورای عالی را داشته تا با ارسال گزارشهای کیفی از این نظارت به شورای عالی انقلاب فرهنگی زمینه تحقق کامل مصوبات فراهم شود.سخن پایانی اینکه باتوجهبه بخشی از قصه پرغصه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به بهانه چهلسالگی آن تعریف کردیم به نظر میرسد راه احیای این شورا از جاده اعضای آن میگذرد؛ به این معنا که خود اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ماهیت و کار خود را جدی بگیرند و همزمان خواستار بازبینی و پیگیری مصوبات باشند.