گفت‌وگو با خود - ۵

شب دورهمی و مهربانی

عباس حسین‌نژاد ـ ناشر و آگاه مسائل فرهنگی

آگاه: یک: یلدا، شب خانواده 
شب موجود عجیبی است؛ موجودی که در پنهانی و تاریکی راه خود را می‌رود و بر بسیاری از رازها پرده می‌پوشد و کمی خیال آدمی را راحت می‌کند که کمتر کسی از اسرارش باخبر می‌شود. شب بسیار دوست‌داشتنی است، و اما یلدا؛ بلندترین شب سال که ما ایرانیان آن را به شادی و دل‌خوشی گرامی می‌داریم، فارغ از تمام مباحث تاریخی و جغرافیایی و زمینی و آسمانی یلدا، این شب عزیز، شب خانواده است، شبی که به یادمان می‌آورد که مهربانی بنیاد اساسی ارتباطات است و اگر این اتفاق در بنیانی‌ترین سلول جامعه جریان داشته باشد، شاهد بسیاری از معضلات و مشکلات میان آدم‌ها نخواهیم بود. این نکته واقعا شعار نیست و حقیقتی است که باید با جدی‌تر گرفتن، رنگ واقعیت به خود بگیرد و این وظیفه همگانی ماست.
دو: تا زرنگ نباشیم!
با یک مدیر فرهنگی سابق، از آن خوب‌هایش که روابط خوبی داشت همیشه و پست‌های خوبی هم داشت، فرصت کوتاه هم‌صحبتی پیش آمد؛ می‌گفت میان مدیران ما گاهی رفتارهایی دیده می‌شود که تا ۲۰سال پیش از گناه کبیره هم بزرگ‌تر بود، کارها و رفتارهایی به اسم «زرنگی» رواج پیدا کرده که پیش‌تر در دائره‌المعارف شیطان فقط یافت می‌شد ولی اکنون حتی گاهی از آن به‌عنوان افتخار و فضیلت یاد می‌کنند و این بسیار ناپسند است و در نتیجه آن، اخلاق در جامعه به نابودی کشیده خواهد شد.
(داخل همین پرانتز عرض کنم که مرارتی کشیدم تا حرف‌های آن مدیر فرهنگی را که به‌دلیل صمیمیت طور دیگری بیان شده بود برای شما ترجمه کنم تا هم منظور فهمیده شود، هم خدای ناکرده عفت عمومی لکه‌دار نشود!)
سه: تا علامه نباشیم!
اینستاگرام، تلگرام، واتساپ و امثال این محبوسان (که امید که خبر آزادی‌شان به‌زودی منتشر شود!) شده‌اند پایگاه‌های علامه‌پروری رایگان، یعنی چیزی نیست که از کسی بپرسی و نداند و به‌جای ارجاع به کتاب و مقاله و تجربه‌های زیسته و پیران‌گفته، از فلان صفحه اینستاگرامی و فلان سلبریتی و بهمان بلاگر نقل می‌کنند که بله! من می‌دانم و فلانی گفت و راست گفته است!
و در این ماجرا دردی است بزرگ و ما باید در هجوم این همه اطلاعات بیهوده و غیرمفید از ذهن و قلبمان محافظت کنیم.
چهار: تا بخشنده باشیم!
بزرگی می‌گفت دقت کرده‌اید که در یک مهمانی، وقتی ظرف میوه و چای و شیرینی را جلوی شما می‌گیرند تا زمانی که برای دیگری میوه و شیرینی برمی‌دارید ظرف از جلوی شما کنار نمی‌رود و زمانی که برای خودتان برمی‌دارید ظرف را می‌برند؟! حکایت روزی هم این‌گونه است، مادام که دل بزرگ و دست بخشنده داشته باشید، جریان روزی به‌طرز قوی‌ای ادامه دارد و تا زمانی که این درخت میوه به دیگران می‌دهد رویش و بالندگی‌اش مدام خواهد بود.
پنج: خدایا فقط خودت
خدایا! ما در بساط خود جز «آه، کاش و شاید» چیزی نداریم؛ «ریا» را و «چاپلوسی» را از مسیر زندگی‌مان پاک کن و ما را از ترکش‌های دروغ و غیبت و تهمت در امان بدار و ما را مانعی برای رسیدن دیگران به آرزویشان مخواه و از غرور و بروز «من بیشتر می‌دانم» رهایی‌مان ده و مخواه پند نیک‌اندیشان، نصیحت خیرخواهان و مشورت مصلحان بر جان ما سنگین آید! الهی آمین!