آگاه: میگل سروانتس در «آلکالا د انارس» (Alcalá de Henares) در پادشاهی قدیم «تولدو» به دنیا آمد. تاریخ تولد او دقیقا مشخص نیست اما سند غسل تعمید او به تاریخ ۹ اکتبر سال۱۵۴۷ ثبت شده است. او دومین پسر و چهارمین فرزند یک خانواده ۹ نفره بود. «خوان لوپز د اویوس» (Juan Lopez de Hoyos)، یک معلم که خود را وقف فرهنگ ادبی کرده بود و ایدههایش روی مسائل غیرمذهبی تاکید داشت، در سال ۱۵۶۸ کتابی به یاد مرگ ملکه ایزابل نوشت و سروانتس سه شعر برای گرامیداشت کار او سرود و لوپز او را در نامهای شاگرد عزیز و محبوب خطاب کرده بود. برخی باورها و علایق لوپز د اویوس را میتوان در آثار سروانتس هم مشاهده کرد. بیش از این چیز زیادی درباره تحصیل و آموزش این نویسنده نمیدانیم.
کار در ارتش | در سال۱۵۷۰ سروانتس به نیروهای اسپانیایی در ناپل ایتالیا پیوست. در این زمان امپراطوری عثمانی و کشورهای مدیترانهای در جنگ بر سر زمینها و قدرت بودند. او به عنوان یک سرباز، شاهد پیروزی دریایی در خلیج «لپانتو» در هفت اکتبر سال ۱۵۷۱ بود. سروانتس اغلب این پیروزی را در آثارش نیز ذکر میکند. او نهایتا در سپتامبر سال ۱۵۷۵ به همراه برادرش به سمت اسپانیا عازم شد.
کارهای اولیه | در سال۱۵۸۱، سروانتس که در «تومار» (Tomar) پرتغال به سر میبرد، برای انجام یک ماموریت سلطنتی در «اوران» (Oran) پول دریافت کرد. او این کار را به پایان رساند اما خدمات سلطنتی چندان رضایتبخش نبودند. او در یک نامه امضا شده به منشی سلطنتی، در سال ۱۷فوریه سال۱۵۸۲ درباره شکست خود برای گرفتن پستی در شبهجزیره توضیح میدهد. در همین زمان بود که سروانتس دوباره به نوشتن نمایشنامه روی آورد؛ زیرا این فعالیت درآمد مطمئنی را در صورت موفقیت نمایشنامه برایش رقم میزد. از بین آثار اولیه او در این زمینه تنها دو اثر باقی ماندهاند: «معاملههای الجزایر» (Los tratos de Argel) و «لا نومانسیا» (La Numancia). در سال ۱۵۸۴ او با «دونیا کاتالینا» (Dona Catalina) در تولدوی اسپانیا ازدواج میکند.
خدمات سلطنتی ادامه پیدا میکند | در سال ۱۵۸۷ سروانتس در سویل اسپانیا به سر میبرد. جنگ بین اسپانیا و انگلیس بالا گرفته بود و آمادهسازی برای نبرد بزرگ در مقیاس عظیمی در حال اجرا بود؛ اما پست جدید او بهعنوان فرمانده نیروی دریایی تنها برای او اندوه، شرمندگی و ناراحتی به بار آورد. کلیسای جامع سویل به خاطر آنکه غلاتشان را در «اسیخا» (Ecija) از دست دادند، او را از دریافت هرگونه خدمات و عضویت محروم کرد. او زیاد سفر میکرد، اما کمکم وضعیت مالیاش بسیار وخیم شد. بعد از رد درخواست پستش از پادشاه، سروانتس دوباره به سمت تئاتر روی آورد. او با نوشتن شش نمایشنامه موافقت کرد، اما تهیهکننده تئاتر درصورتیکه احساس نمیکرد هر کدام از آنها جزو بهترین آثار نوشته شده در اسپانیا هستند پولش را پرداخت نمیکرد. چند سال بعدی را نویسنده گاهبهگاه به خاطر بدهیهای مختلف در زندان سپری میکرد.
دون کیشوت | از سالهای۱۶۰۰ تا ۱۶۰۳ زندگی سروانتس اطلاعاتی باقی نمانده و احتمالا این مدت را باز هم به خاطر مسائل مالی در زندان سپری کرده است. بعد از این دوره بیشتر زمان او به نوشتن «دون کیشوت» گذشت. در ژانویه سال ۱۶۰۵ این کتاب در مادرید انتشار یافت. این رمان خیلی زود با موفقیت روبهرو شد. به گفته «فون شلینگ» (F. W. J. von Schelling) فیلسوف آلمانی، دون کیشوت «جهانیترین، عمیقترین و تصویریترین تصویر خود زندگانی است.» دوباره از سال ۱۶۰۵ تا ۱۶۰۸ اطلاعاتی درباره زندگی سروانتس در دست نیست. وقتی او دوباره در مادرید ظاهر شد، دخترش ایزابل او را درگیر پیگرد قانونی برای مسائل مالیاش کرد. بار دیگر این نویسنده باید از اسپانیا فرار میکرد و در سال۱۶۱۰ برای سفر به ناپل تلاش کرد. اگر چه سعی سروانتس برای پیوستن به حکمران جدید «کنت لموس» (Count of Lemos) با شکست مواجه شد، اما پنج کتاب شامل دومین دون کیشوت را به او هدیه کرد.
دون کیشوت شاهکار معروف ادبیات کلاسیک و اثر ماندگار سروانتس به حساب میآید. اولین قسمت این کتاب در اوایل سال ۱۶۰۵ منتشر شده و از کتابهایی بهشمار میرود که بسیار ترجمه شده است. در سال ۱۶۱۵ دومین قسمت نیز انتشار یافت. این اثر را جزو نخستین نمونههای کار ادبی میدانند که میتواند در دسته «رمان مدرن» و همچنین «رمان پلی فونیک» قرار بگیرد. این رمان به دو بخش تقسیم میشود و سروانتس الهام آن را از «میانپردههای رومنس» گرفته که داستان مردی را روایت میکنند که بعد از خواندن یک کتاب شعر افسانهای دیوانه شده و تصمیم میگیرد شوالیه شود. قسمت اول در چهار جلد منتشر شد و موفقیت زیادی را در پی داشت. این کتاب به تمام زبانهای اروپایی ترجمه شد اما برای خود نویسنده سودی نداشت زیرا کپیبرداری غیرقانونی قابلاجتناب نبود.
حملههای سروانتس به تئاتر «لوپه دوگا» (Lope de Vega) باعث خشم این نمایشنامهنویس، دوستان و طرفدارانش شده بود. علت این حملهها ردشدن مدام کارهای او از تمامی صحنههای تئاتر بود؛ بنابراین در سال ۱۶۱۴ کسی قسمت دوم دون کیشوت را با امضایی به نام دیگر که هنوز هویت اصلیاش مشخص نیست، منتشر کرد. در مقدمه این کتاب نویسنده، سروانتس را به خاطر حسادت به موفقیت لوپه به عنوان نمایشنامهنویس متهم میکند. اگر چه این کتاب به عنوان تقلید سطح جالبی دارد اما با اثر واقعی سروانتس قابلقیاس نیست. در دومین کتابی که توسط سروانتس واقعی منتشر شد، در مقدمه نویسنده از خودش دفاع کرده و از سختیهای نویسندگی صحبت میکند. در این رمان نویسنده با سطوح متفاوتی از واقعیت بازی میکند.
غنای موضوعی رمان بهقدری است که هرگز خواننده را کسل نمیکند. این کتاب را میتوان بازنمایی تماشایی جهان در دوران سروانتس نامید. موضوع اصلی کتاب درباره ممکن بودن امر ایدهآل در واقعیت بوده و با مفهوم اخلاقی آزادی بشر در هم میتند. آیا ما میتوانیم جهان را تغییر دهیم یا جهان ما را تغییر میدهد؟ آیا به لحاظ اخلاقی تغییردادن جهان کار صحیحی بهشمار میآید؟
آثار متأخر | وقتی سروانتس ۶۵ ساله بود وارد دورانی خارقالعاده از خلاقیت ادبی شد. «رمانهای نمونه» (Novelas ejemplares) او در سال ۱۶۱۳ در مادرید منتشر شدند. این رمانها ۱۲ شاهکار کوچک ادبی هستند که سروانتس بهوسیله آنها هنر داستان کوتاهنویسی اسپانیا را متولد کرد. در سال ۱۶۱۴ نسخهای تقلبی از دون کیشوت با امضایی جعلی منتشر شد که هنوز هم هویت نویسنده جزو رازهای ادبیات اسپانیا محسوب میشود. اگر چه نوشتههای او با انتشار این نسخه تقلبی اصلا تحت تاثیر قرار نگرفتند و در سال ۱۶۱۵ او «هشت نمایش کمدی و هشت میانپرده» (Ocho comedias y ocho entremeses) را نوشت که گواهی محکم برای علاقه او به تئاتر بود. بعدها در همان سال، او دومین قسمت از دون کیشوت را منتشر کرد. این قسمت حتی از بخش قبلی هم موفقتر و بهتر بود. او نهایتا در ۱۹ آوریل سال ۱۶۱۶ درگذشت و همسرش سال بعد آخرین کارش را به انتشار رساند.
۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۲
کد خبر: ۱۲٬۳۴۵
سروانتس، نویسنده اسپانیایی، یکی از بزرگترین رماننویسان این زبان بهشمار میآید. شاهکار او دون کیشوت یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین کتابهای تاریخ رمان محسوب میشود.

نظر شما