۱۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۵

دونالد ترامپ این روزها برای دومین‌بار در کاخ سفید حضور دارد تا شاید جهان شاهد پرالتهاب‌ترین روزهای خود یا برعکس آنچه دموکرات‌های آمریکا و سیاستمداران اروپایی می‌گویند همانند چهارسال اول زمامداری خود بر واشنگتن شاهد کم‌جنگ‌ترین دوران تاریخ معاصر ایالات‌متحده آمریکا باشد.

آگاه: موضوعی که برای عوام و خواص در ایران بیشتر از هر چیز دیگری در این روزهای بازگشت ترامپ حائزاهمیت جلوه می‌کند، مدل رفتاری و گفتمانی است که دونالد ترامپ و تیم سیاست‌خارجی و امنیت ملی دولت جدید آمریکا، نسبت‌به ایران در پیش خواهند گرفت.
با نگاه و تکیه بر تحلیل دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ که از همان روزهای اول با فرمان خروج یکطرفه از معاهده برجام آغاز و با سیاست‌های شدید ضدایرانی و آغاز کمپین فشار حداکثری ادامه پیدا کرد، می‌توان انتظار داشت، مدل کنش سیاسی دونالد ترامپ در دور جدید ریاست بر کاخ سفید نسبت‌به دور اول تغییری نمی‌کند.
این تحلیل با سخنان و موضع‌گیری‌های خصمانه‌ای که رییس‌جمهور جدید آمریکا و افراد نزدیک به وی، مانند «مارکو ربیو» و «مارک والتز» مشاور امنیت ملی در دوران تبلیغات انتخاباتی و پس از آن انجام داده‌اند، شکل گرفت. سیاست‌های ضدایرانی ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، بسیار فراتر از یک رویکرد ساده بود و شامل مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ و متقابل بود که هدف اصلی آن، اعمال فشار حداکثری بر ایران برای تغییر رفتارهای منطقه‌ای، تسلیحاتی و هسته‌ای تهران بود.
اندیشکده «موسسه خاورمیانه» روزگذشته در گزارشی ۳۲صفحه‌ای تحت‌عنوان «سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران؛ فراتر از فشار حداکثری» پیشنهادهایی را به دولت جدید آمریکا در قبال ایران داد. نکته جالب‌توجه اینجا بود که در این گزارش ویژه آمده بود: دولت دونالد ترامپ و چهره‌های هر دو حزب در کنگره این کشور برای پیشبرد یک رویکرد جامع در قبال ایران، باید نگاه بلندمدت داشته و انتظار نتایج فوری نداشته باشند.
در بخش اول که به مقدمه این گزارش می‌پردازد با طرح ادعاهای بی‌پایه و اساس درباره جایگاه منطقه‌ای ایران آمده است: تحولات منطقه باعث شده پنجره‌ای از فرصت برای ایالات‌متحده و شرکای آن فراهم شود تا واقعیت‌های ژئواستراتژیک خاورمیانه را در امتداد خطوط پایدارتر ترسیم کنند و همچنین نفوذ منطقه‌ای ایران را کاهش دهد. استفاده از این فرصت مستلزم ارزیابی هوشیارانه‌ای از جایگاه منطقه و همچنین درک عمیق‌تر پویایی‌های سیاسی درون خود ایران است. دونالد ترامپ اکنون در دولت دوم خود با خاورمیانه‌ای بسیار متفاوت از آنچه قبلا با آن سروکار داشت، روبه‌رو است. منطقه‌ای که درنتیجه یک سال جنگ و همچنین چندین سال تغییر الگوهای روابط بین قدرت‌های کلیدی منطقه‌ای، به‌ویژه (رژیم) اسراییل، ایران، قطر، عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی تغییر شکل داده است.
منطقه درحال تجربه تحولاتی است که می‌توان به درگیری‌های بی‌نتیجه در غزه و لبنان، سقوط بشار اسد و تصرف سوریه ازسوی نیروهای مخالف، تحرکات مداوم نیروهای یمن علیه کشتیرانی بین‌المللی در دریای سرخ، تهدید کاهش یافته اما فزاینده داعش در سوریه و عراق اشاره کرد.
در عین حال، منطقه همچنان شاهد برخی روندهاست:
۱- حرکت‌های بی‌سابقه به‌سمت تنوع اقتصادی بیشتر و ادغام با اقتصاد جهانی گسترده‌تر، به‌ویژه در مناطقی مانند خلیج‌فارس.
۲- کشورهایی مانند عربستان‌سعودی تلاش‌ها برای ایجاد ثبات در منطقه و کاهش درگیری‌های نظامی را از طریق دیپلماسی با رقبای سنتی خود مانند ایران رهبری می‌کنند.
۳- تلاش‌های کشورهای پیشرو در منطقه برای ترویج یکپارچگی منطقه‌ای بیشتر و تنوع بخشیدن به روابط با قدرت‌های جهانی مانند روسیه و چین.
۴- افزایش همکاری‌های نظامی و امنیتی میان طیف وسیع‌تری از شرکای منطقه‌ای در منطقه عملیات ستاد فرماندهی مرکزی ایالات‌متحده.
محرک‌های این روندها بیشتر از بازیگران منطقه‌ای سرچشمه می‌گیرند تا نیروهای خارجی مانند ایالات‌متحده، چین، اروپا، هند و روسیه. با این‌حال، ایالات‌متحده با ابزارهای دفاعی، دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و شبکه گسترده‌ای از روابط برای شکل‌دادن به تحولات، همچنان تاثیرگذارترین بازیگر خارجی است.
این تحولات و تحرکات دو توصیه استراتژیک اصلی گزارش را برای دولت آینده مشخص می‌کند:
۱- امنیت: افزایش تعهدات امنیتی و دفاعی ایالات‌متحده و هماهنگی با شرکای منطقه‌ای با تاکید ویژه بر تعمیق روند همکاری‌های امنیتی منطقه‌ای در چرخه این بازیگران منطقه‌ای.
۲- دیپلماسی: ایجاد مشارکت‌های دیپلماتیک جدید با شرکای کلیدی از سراسر خاورمیانه برای پیشبرد سیاست هماهنگ‌تر ایالات‌متحده که به جنبه‌های کلیدی سیاست‌ها و اقدامات ایران در منطقه و فراتر از آن می‌پردازد.
اکنون و باتوجه‌به تحلیل‌ها و گزارش‌هایی که پیرامون سیاست‌های دولت ترامپ در قبال ایران و منطقه منتشر می‌شود، باید پرسید عکس‌العمل ما باید چگونه باشد؟
ابوالفضل ظهره‌وند، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دراین‌باره می‌گوید: آخرین موضع‌گیری که من از آقای ترامپ دیدم، او بر این باور است که ایران با داشتن شرایط دشوار به مذاکره نیاز دارد و ما نیازی به مذاکره نداریم، درحالی‌که اینگونه نیست. براساس اظهارات رییس‌جمهور آمریکا، ایران باید به آنچه آنها می‌گویند تمکین کند و اطمینان دهد که ما به‌سمت تولید بمب هسته‌ای نمی‌رویم و اساسا غنی‌سازی را کنار خواهیم گذاشت و بازرسی‌های آژانس را خواهیم پذیرفت و برای بازدید از هر منطقه که آنها خواستند همکاری خواهیم کرد و از طریق این ایجاد اطمینان است که ایران می‌تواند مطمئن شود که آمریکا و اسراییل اقدامی برای سرنگونی ایران انجام نمی‌دهند. ایران امروز نگران سرنگونی نظام خودش است و برای این حفظ موجودیت می‌خواهد مذاکره کند؛ این ادبیات آقای ترامپ نشان می‌دهد که ما در وضعیت خوبی نیستیم و گزاره بدی را به بیرون منتقل کردیم که او به این جمع‌بندی رسیده که ایران نیازمند مذاکره است. وی با بیان اینکه در مذاکره با آمریکا شرایط بُرد-بُرد نداریم، تصریح کرد: آمریکایی‌ها بر این باورند که ایران برای حفظ موجودیتش پای میز مذاکره حاضر می‌شود و به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی و فشارهایی که از بیرون به این کشور وارد می‌شود ناگزیر است که تسلیم شود و بنابراین از سر استیصال و نیاز مذاکره می‌کند، پس اگر ما مذاکره کردیم، آورده ما برای ایران عدم حمله و عدم سرنگونی رژیم ایران است. این کل ماجرایی است که آنها دنبال می‌کنند.
بالاخره یک تحلیل دیگری که بیشتر ازسوی توده مردم حول و حوش سیاست آمریکا درباره ایران مطرح می‌شود این است که درصورت چراغ سبز نشان‌دادن تهران به واشنگتن، تکانه‌های اساسی به ساختار اقتصادی کشور وارد می‌شود و قیمت دلار و...کاهش پیدا می‌کند اما به‌راستی این نشانه‌ها شکل خواهند گرفت؟
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا که با «ناصر هادیان» تحلیلگر مسائل استراتژیک و استاد پیشین حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه تهران با عنوان «با ترامپ چه کنیم؟» مناظره می‌کرد، گفت: اینکه حرف درستی است که باید به مردم توجه کنید و به دغدغه آنها اهمیت بدهید اما نه به‌گونه‌ای که بعد از مدتی مردم عصبانی شوند که شما فقط حرف مذاکره می‌زنید که ما تحریم‌ها را برمی‌داریم، دنیا را بلد هستیم و بعد وارد مذاکراتی می‌شوید و تحریم‌ها را بیشتر می‌کند! یک‌بار دوبار تحمل می‌کنند ولی درنهایت به نفع جریانی که این کار را انجام می‌دهد، نیست. شما ممکن است با این شعار که با دنیا حرف می‌زنیم رأی بیاورید؛ اما مردم یادشان نمی‌رود. بعد که این تکرار شود و ۶ماه بعد از آمدن شما ۳۰درصد گرانی بیشتر شود دیگر اعتماد نمی‌کنند. او تاکید کرد: جریانی که این کار را می‌کند من برادرانه می‌گویم برای حکمرانی خوب نیست. مذاکره کنید، مستقیم هم مذاکره کنید اما حواستان بیشتر جمع باشد؛ اینکه مذاکره کنید چون قبلا این اتفاق افتاده و خودتان می‌دانید این نه دلار را پایین می‌آورد، نه وضعیت مردم را خوب می‌کند.طبق گزارش‌های رسانه‌ای و سخنان و موضع‌گیری‌های ضدایرانی ترامپ و سیاست‌های او در دوره دوم که پیش از ورود به کاخ سفید مطرح شده است و با فرمان‌هایی هم که در مقام رییس‌جمهور صادر کرد، همه نمایانگر استراتژی مستمر با هدف فشار اقتصادی بیشتر، مقابله با نفوذ منطقه‌ای و جلوگیری از برنامه هسته‌ای ایران است.