۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱

در بررسی شرایط آموزشی و تربیتی در سال‌های قبل و بعد از انقلاب، مستند به آمار، تحولات چشمگیری را شاهد بوده‌ایم؛ به‌طوری‌که امروز ایران با افزایش نرخ باسوادی ۶سال به بالاها از ۴۷.۵درصد قبل از انقلاب به ۹۰.۷درصد بعد از انقلاب به‌عنوان یکی از کشورهای تراز اول در پوشش تحصیلی به شمار می‌رود، هرچند هنوز در برقراری عدالت آموزشی و رسیدن به نقطه مطلوب، فاصله بسیار دارد.

آگاه: «قبل از پیروزی انقلاب، امکانات آموزشی و پرورشی برای مردم همه مناطق کشور به‌صورت عادلانه مهیا نبود و کتب درسی هیچ تناسبی با نیازهای جامعه و واقعیت‌های اجتماعی نداشت، درحقیقت ارتباط مناسبی بین کتب درسی و مقاطع تحصیلی وجود نداشت. موضوع خودباوری، اصالت و هویت دینی و اسلامی نیز در کتاب‌های درسی دیده نمی‌شد، یعنی به‌طور مثال در کتاب‌های دینی، تنها شعارهای شکلی وجود داشت و خبری از محتوا نبود. همچنین مردم بسیاری از مناطق مخصوصا مناطق کمتر برخوردار، کمتر توسعه‌یافته و روستایی از امکانات و فضاهای آموزشی برخوردار نبودند که باعث می‌شد فرصت‌های تحصیلی برای دانش‌آموزان فراهم نشود؛ این موضوع مخصوصا موجب بی‌سوادی یا کم‌سوادی دانش‌آموزان دختر می‌شد. اگر هم در روستاها مدرسه‌ای وجود داشت، از طریق نیروهای سپاه‌دانش به دانش‌آموزان تدریس می‌شد که تجربه آموزشی کافی نداشتند و در حقیقت تنها دانش‌آموزان را سرگرم می‌کردند.» اینها گفته‌های اسدالله عباسی، عضو سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس است. 
وی ادامه می‌دهد: «محتوای آموزشی نیز برگرفته از الگوهای سایر کشورها و درحقیقت بیشتر وارداتی بود که نظام تعلیم‌وتربیت و مقاطع تحصیلی نیز به همان شکل مشخص می‌شد، یعنی با موضوعات مرتبط با واقعیت‌های فرهنگی کشور و هویت ملی و دینی ما فاصله زیادی وجود داشت و به همین دلیل دانش‌آموزان نمی‌توانستند آنطورکه باید و شاید مفاهیم و محتوا را درک کنند.» طبق تاکید عباسی، از نظر پایه تحصیلی هم موضوع به همین صورت بود که باعث می‌شد بسیاری از دانش‌آموزان افت تحصیلی شدید یا ترک تحصیل داشته باشند و قادر به ادامه تحصیل نباشند، معمولا نیز این دانش‌آموزان تا مقطع ابتدایی و نهایتا راهنمایی تحصیل می‌کردند؛ تنها تعدادی از دانش‌آموزان در مراکز استان‌ها ادامه تحصیل می‌دادند که نشان می‌داد امکانات آموزشی در همه مناطق فراهم نبود. این عضو سابق کمیسیون آموزش می‌افزاید: «بسیاری از خانواده‌های مذهبی به‌دلیل نوع نگاهی که نسبت‌به مسئله حجاب و عفاف و فرهنگ اسلامی و دینی وجود داشت، نگران بودند که دخترانشان را به مدرسه بفرستند، همچنین بسیاری از معلمان نیز این مسائل را رعایت نمی‌کردند و حتی برخی آنها دانش‌آموزان را مجبور به برداشتن حجاب خود می‌کردند. درحقیقت اصلا فرصت‌های تحصیلی فراهم نبود و بسیاری از دانش‌آموزان ادامه تحصیل نمی‌دادند، چراکه دسترسی به مدرسه وجود نداشت، ساکنان بسیاری از روستاها به‌دلیل نبود امکانات و فضاهای آموزشی به شهرها مهاجرت می‌کردند تا فرزندانشان را به مدرسه بفرستند همچنین در بعضی از مناطق به‌دلیل فقدان مدرسه، دانش‌آموزان در چادر یا کپر درس می‌خواندند.»
عباسی گفته‌های خود را اینطور ادامه می‌دهد: «البته کماکان در برخی مناطق، مدارس فرسوده وجود دارد اما در سال‌های قبل از انقلاب در بسیاری از مناطق، مدرسه به‌صورت یک ساختمان که دانش‌آموزان بتوانند در آن درس بخوانند، اصلا وجود نداشت. همچنین دانش‌آموزان از امکانات اولیه بهداشتی محروم بودند و مربی بهداشت در مدارس وجود نداشت که باعث می‌شد سلامت دانش‌آموزان در خطر باشد. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تحصیل دانش‌آموزانی که معلولیت جسمی یا ذهنی داشتند، مدرسه‌ای به‌صورت تفکیک‌شده و مجزا وجود نداشت و فقط در برخی مناطق مثل تهران و مراکز استان‌ها کم‌وبیش مدارسی مخصوص این دانش‌آموزان وجود داشت ولی در شهرهای کوچک و مناطق روستایی چنین فضاهایی وجود نداشت و به همین دلیل این دانش‌آموزان از تحصیل محروم می‌شدند.» وی تشریح می‌کند: «دانش‌آموزان استثنایی حتی نمی‌توانستند آداب اولیه را فرابگیرند، این مشکل ازجمله مسائل محسوس و مشهود قبل از پیروزی انقلاب محسوب می‌شد؛ بعد از وقوع انقلاب اسلامی براساس نیازهایی که وجود داشت، مدارس استثنایی در مناطق مختلف توسعه پیدا کرد که درحال‌حاضر در همه بخش‌ها و مناطق براساس نوع عقب‌ماندگی‌های ذهنی و معلولیت‌ها، مدارس تقسیم‌بندی شده و حتی سرویس‌هایی برای دانش‌آموزان استثنایی قرار داده شده است تا اگر در یک منطقه امکان تحصیل برای این دانش‌آموزان فراهم نباشد، آنها بتوانند در مناطق دیگر ادامه تحصیل دهند. همچنین دانش‌آموزان استثنایی شناسایی می‌شوند و قبل از ورود به دبستان تست هوش، آزمایش و اقدامات اولیه درخصوص آنها انجام می‌شود تا میزان بهره هوشی آنها مشخص شده و معلوم شود که وضعیت عقب‌ماندگی و معلولیت آنها در چه سطحی است تا این دانش‌آموزان دسته‌بندی شده و به مدارس استثنایی هدایت شوند.» 
بنابراین گزارش تحولات نظام آموزشی در ایران بعد از انقلاب اسلامی با راه‌اندازی نهضت سوادآموزی شروع شد و بعد از آن با توسعه زیرساخت‌های آموزشی از نظر کمی و کیفی شاهد افزایش نرخ پوشش تحصیلی و به‌دنبال این امر کاهش شکاف آموزشی در بین مردان و زنان، توجه به آموزش در مناطق محروم و دوردست، تدوین سند تحول بنیادین، و... بوده‌ایم. این تحولات در سال‌های اخیر نیز با رشد ۱۰میلیونی تعداد دانش‌آموزان، ساخت روزانه هشت مدرسه در مناطق محروم، عمل به وعده رتبه‌بندی معلمان، افزایش سهم دانش‌آموزان در رشته‌های فنی، نظام‌مندشدن جذب نیروی انسانی با آزمون‌های استخدامی و... تداوم یافت که در ادامه نیم‌نگاهی به برخی آنها خواهیم داشت.

نرخ پوشش تحصیلی به بیش از ۹۸درصد رسیده است
نرخ پوشش تحصیلی در مقطع ابتدایی از حدود ۶۰درصد در اوایل انقلاب به بیش از ۹۸درصد رسیده است. در مناطق روستایی و محروم نیز پوشش تحصیلی به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. همچنین در سال۱۳۵۷ بیش از هفت‌میلیون دانش‌آموز در کشور مشغول تحصیل بودند که این رقم اکنون به حدود ۱۷میلیون نفر رسیده است.
پوشش تحصیلی درحال‌حاضر در دوره اول متوسطه ۸۹.۷درصد و در متوسطه دوم نیز ۷۹.۸درصد است. به گفته محبی، رییس پژوهشگاه مطالعات آموزش‌وپرورش، در دوران بعد از انقلاب تعداد معلمان و مدارس نیز باتوجه‌به افزایش جمعیت حدود سه‌برابر، افزایش یافته است.

افزایش ۲.۵ برابری نرخ باسوادی زنان پس از انقلاب
قبل از انقلاب بخش عظیمی از جامعه حتی از سواد حداقلی برخوردار نبودند و بعد از انقلاب با تاسیس نهضت سوادآموزی گام بزرگی در راستای با سوادشدن اقشار مختلف جامعه به‌خصوص در مناطق محروم برداشته شد.
با شکل‌گیری نهضت سوادآموزی در زمستان۱۳۵۸ و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تغییرات قابل‌توجهی در میزان بی‌سوادی به وجود آمد. براساس آمارهای رسمی در سا ۱۳۵۵ نرخ باسوادی گروه سنی ۶سال به بالا براساس سرشماری ۴۷٫۵درصد بوده  این در حالی است که در همین سال نرخ باسوادی مردان گروه سنی ۱۰ تا ۴۹سال ۶۱٫۸درصد و زنان ۳۵٫۵درصد بوده است که نشان می‌دهد شکاف عمیقی بین نرخ سواد مردان و زنان وجود داشته است. در سال۱۴۰۲ نرخ باسوادی به ۹۰.۷درصد رسید و در همین سال شکاف بین مردان زنان برداشته شد؛ به‌طوری‌که در همین سال در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹سال ۹۶.۱درصد زنان و ۹۷.۸درصد مردان براساس برآورد مرکز آمار، باسواد اعلام شدند.
چندی پیش عبدالرضا فولادوند، رییس سازمان نهضت سوادآموزی جامعه هدف نهضت سوادآموزی را افراد ۱۰ تا ۴۹ساله اعلام کرد و گفت: نرخ باسوادی زنان پس از انقلاب ۲.۵برابر افزایش یافته و در مناطق روستایی نیز شاهد رشد قابل‌توجهی هستیم. درمجموع، حدود ۱۱میلیون نفر در ۴۵سال گذشته ازسوی سازمان نهضت سوادآموزی باسواد شده‌اند که نشان‌دهنده تاثیرگذاری بالای این سازمان در کاهش نرخ بی‌سوادی کشور است.
سواد در ابتدا به معنای توانایی خواندن و نوشتن به زبان مادری بود و سپس به آشنایی با زبان خارجی و کاربرد آن رسید. ۱۲مهارت به سواد اضافه شد تاجایی‌که در زندگی امروز، علاوه‌براین، سواد به معنای توانایی حل مشکلات زندگی است؛ افراد باید بتوانند مشکلات زندگی خود را حل کنند که همان معنای جدیدی از سواد است که ایران نیز در تلاش برای دستیابی آحاد مردم به آن است. 
بعد از انقلاب اسلامی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، توسعه زیرساخت‌های آموزشی را در اولویت کاری قرار داد تا با ساخت روزی هشت مدرسه در سراسر کشور، امروز دسترسی به آموزش، به‌ویژه در مناطق محروم و روستایی را به‌طور قابل‌توجهی بهبود دهد.
از سال‌۱۳۵۷ تعداد مدارس و سرانه فضای آموزشی مانند پوشش تحصیلی رشد چشمگیری داشته است؛ به‌طوری‌که پیش از انقلاب تعداد مدارس موجود در ایران ۳۳هزار و ۱۲۱مدرسه با ۱۳۲هزار و ۴۸۴کلاس بود، درحالی‌که براساس آمار اعلام شده هم‌اکنون بیش از ۱۰۷هزار مدرسه با حدود ۵۶۰هزار کلاس درس در سطح کشور وجود دارد که نشان‌دهنده رشد بیش از ۳۰۰درصدی در توسعه مدارس کشور است.

رشد سرانه فضای آموزشی به ۵.۴۵مترمربع
اوایل انقلاب، سرانه فضای آموزشی برای هر دانش‌آموز حدود ۱.۸مترمربع بود درحالی‌که این رقم هم‌اکنون ۵.۴۵مترمربع است. همچنین برنامه‌هایی مانند توسعه مدارس شبانه‌روزی، مدارس عشایری و مدارس روستایی برای افزایش دسترسی به آموزش در مناطق دورافتاده پس از انقلاب اسلامی اجرا شده و ساخت مدارس در مناطق محروم و مرزی ازسوی سازمان نوسازی در اولویت قرار گرفته است.
سال۱۳۹۸ مدارس خشت و گلی برچیده شدند اما درحال‌حاضر بیش از ۱۱۰۰مدرسه سنگی وجود دارد که در طرح نهضت توسعه عدالت در فضاهای آموزشی کشور که با ابتکار رییس‌جمهور راه‌اندازی شده، مقرر است طی یک سال مدارس سنگی و کانکسی به مدارس ایمن تبدیل شوند. علاوه‌براین، توسعه مدارس غیردولتی و تنوع در نظام آموزشی و ساخت، تجهیز، بهسازی و شاداب‌سازی مدارس و... نیز بخش دیگری از دستاوردهای نظام آموزشی در دوران بعد از انقلاب به شمار می‌رود که در این خصوص نیز اقدامات موثری صورت گرفته است.

سند تحول بنیادین پایه‌ای مستحکم
از دیگر دستاوردهای اخیر آموزش‌وپرورش در دوران بعد از انقلاب، تدوین و اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش است. این سند پس از ۱۲سال بررسی‌های کارشناسی به‌عنوان نقشه راهی برای ارتقای کیفیت آموزشی در نظر گرفته شد. الگوی مدرسه تراز که در این سند طراحی شده، اخیرا در ۱۰درصد مدارس کشور به اجرا درآمده و در صورت استقرار کامل در تمام مدارس طی سه سال آینده، جهشی در کیفیت آموزش‌وپرورش است. 
محبی، رییس پژوهشگاه مطالعات آموزش‌وپرورش این سند را حاصل یک دهه تلاش علمی دانست که تمام فرآیندهای لازم برای تصویب را طی کرده و پس از تایید مقام معظم رهبری ابلاغ و همواره مورد تاکید ایشان بوده است.
در این الگو، ابعاد مدرسه از قبیل مدیریت و راهبری، معلمان و خانواده‌ها، برنامه‌های درسی و تربیتی، محیط فیزیکی و محیط فرهنگی و تربیت دیده شده و تاکید مضاعف بر بعد نتایج و پیامدهای مدرسه شامل تحقق شایستگی‌های زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش‌آموزان و ارتقای عملکرد تحصیلی و رضایت آنان از مدرسه، صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان و تعلق آنان به مدرسه و نیز سواد تربیتی والدین و افزایش اعتماد خانواده به مدرسه مورد توجه است. بعد از اجرای این الگو تمام مدیران مدارس، مناطق و استان‌ها براساس عملکرد دانش‌آموزان و معلمان مدرسه مورد سنجش قرار خواهند گرفت و پاسخگو خواهند بود.
بنابراین این سند نه‌تنها یک دستاورد بزرگ در حوزه نظریه‌پردازی آموزشی محسوب می‌شود، بلکه پایه‌ای مستحکم برای اجرای برنامه‌های تحولی پیش‌رو است.

پرواز علمی زنان در آسمان انقلاب 

رییس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: به‌طور مستقل مقطع تحصیلات تکمیلی دکتری و کارشناسی‌ارشد نسبت‌به سایر مقاطع، رشد بسیار چشمگیرتری نسبت‌به قبل از انقلاب داشته است.
علی باقر طاهری‌نیا درباره رشد جمعیت دانشجویان کشور بعد از انقلاب اسلامی گفت: بعد از انقلاب اسلامی، جمعیت دانشجویان کشور حدودا تا ۵۰برابر افزایش پیدا کرد، یعنی در سال تحصیلی ۹۳- ۹۴ که جمعیت دانشجویان ما به چهارمیلیون و ۸۰۰هزار رسید، این افزایش ۵۰برابری بود. 
وی ادامه داد: سهم خانم‌ها در همین افزایش ۵۰برابری، بیش از ۵۰برابر است یعنی اگر بخواهیم سهم خانم‌ها را مستقلا مقایسه کنیم، آنها ۵۶برابر افزایش پیدا کرده‌اند. طاهری‌نیا یادآور شد: ازلحاظ مقایسه مقاطع تحصیلی با یکدیگر، بیشترین افزایش جمعیت دانشجوی ما مربوط به مقطع دکتری و کارشناسی‌ارشد است و به‌طور مستقل مقطع تحصیلات تکمیلی رشد بسیار چشمگیرتری نسبت‌به قبل از انقلاب داشته است. طاهری‌نیا افزود: ما قبل از انقلاب تعداد دانشگاه‌های محدودی داشتیم که بتوانند دانشجوی دکتری و کارشناسی‌ارشد بپذیرند ولی درحال‌حاضر این گسترش، در سطح تحصیلات تکمیلی اتفاق افتاده است.
رییس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی افزود: در بخش اعضای هیات‌علمی هم اتفاقی که افتاده این است که حدودا اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌ها ۱۲برابر شده است و در این ۱۲برابر سهم خانم‌ها خیلی بیشتر است، یعنی اگر به‌طور مستقل بخواهیم اعلام کنیم، جمعیت اعضای هیات‌علمی خانم بعد از انقلاب ۳۰برابر شده است. وی ادامه داد: یعنی میانگین به‌سمت خانم‌ها خیلی بیشتر است، درمجموع ما بعد از انقلاب توسعه کمی بسیار چشمگیری در بخش جمعیت دانشجویی داشتیم که این توسعه کمی، چند نکته دارد؛ یک نکته آن این است که توسعه کمی در بستر افزایش سطح دسترسی به تحصیلات آموزش عالی و تحصیلات عالی اتفاق افتاده و افزایش سطح دسترسی یکی از مصادیق عدالت آموزشی است. وی ادامه داد: بعد از انقلاب اسلامی زمانی که می‌خواستیم عدالت را در حوزه‌های مختلف معنی کنیم، در حوزه عدالت آموزشی یکی از تعاریفی که ارائه می‌شود این است که افزایش سطح دسترسی عمومی به گونه‌ای باشد کسانی که مایل هستند بتوانند به این سطح، دسترسی پیدا کنند و این توسعه پاسخی به مطالبات جامعه و افزایش عدالت آموزشی است.
طاهری‌نیا ادامه داد: نکته دوم اینکه توسعه کمی، بستر توسعه کیفی هم است، وقتی جمعیت دانشجویی بیشتری تربیت شوند، یعنی اینکه فضایی ایجاد شده که کیفیت‌های بهتری ارائه شده است؛ بنابراین محصولاتی که در حوزه علم‌وفناوری ما اتفاق افتاده یک رویداد کیفی است که در بستر یک کمیت شکل گرفته است؛ البته در طول این سال‌های گذشته باید اعتراف کنیم که توسعه کمی گاهی به قیمت ازدست‌رفتن کیفیت هم بوده است. وی افزود: در بخشی از دانشگاه‌ها یا زیر نظام‌ها یا واحدهای دانشگاهی حداقل‌های کیفی آموزش عالی را از دست دادیم ولی برآیند کلی آن برآیند مثبت روبه‌رشد و قابل‌دفاع است.