آگاه: طبق آمار، ظرفیت اسمی سالانه صنایع چوب کشور بین ۱۰ تا ۱۱میلیون مترمکعب است. با اجرای طرح توقف بهرهبرداری از جنگلها، زراعت چوب بهعنوان یک راهکار جایگزین مطرح شده است. توسعه این طرح در قالب کاشت یک میلیارد درخت میتواند ۴۰ تا ۵۰درصد از نیاز چوبی کشور را تامین کند؛ بنابراین، برای جبران کمبود مواد اولیه چوبی، توسعه زراعت چوب ضروری است. این اقدام نهتنها به حفاظت از جنگلهای طبیعی کمک میکند، بلکه ازجمله مهمترین عوامل بازدارنده قاچاق چوب نیز محسوب میشود.
درحالحاضر، سالانه ۵ تا ۵.۵میلیون مترمکعب چوب از طریق زراعت چوب و چوبآلات باغی در داخل کشور تولید میشود و مابقی از طریق واردات تامین میشود. این در حالی است که با راهاندازی کارخانههای جدید و احیای برخی واحدهای تولیدی، نیاز به چوب افزایش یافته است؛ از این رو، توسعه زراعت چوب بهمنظور کاهش وابستگی به واردات و حفظ منابع طبیعی در اولویت قرار دارد.
زراعت چوب علاوهبر حفظ منابع طبیعی، زمینهساز اشتغالزایی و کسب درآمد برای افراد جویای کار است.
کارشناسان معتقدند کاشت درختان سریعالرشد مانند صنوبر، پالونیا و اکالیپتوس میتواند در تامین مواد اولیه صنایع چوب موثر باشد. بااینحال، تاکنون تنها ۱۷هزار هکتار از اراضی ملی به زراعت چوب اختصاص یافته است که این میزان کمتر از تعهد ۷۵هزار هکتاری دولت در برنامه ششم توسعه است. بااینحال، برای دستیابی به خودکفایی کامل، نیاز به برنامهریزی دقیقتر، افزایش مشارکت بخش خصوصی و توسعه زیرساختهای لازم است.
ظرفیتهای بالا برای زراعت چوب
زراعت چوب یکی از راهکارهای موثر برای تامین نیازهای چوبی جوامع انسانی بدون تخریب جنگلهای طبیعی است. با افزایش جمعیت و توسعه صنعتی، فشار بر منابع جنگلی افزایش یافته است که این امر سبب کاهش پوشش جنگلی، تخریب زیستگاهها و تغییرات اقلیمی میشود. زراعت چوب از چند حوزه قابل بررسی است؛ نخست این است که فشار بر جنگلهای طبیعی کاهش پیدا میکند زراعت چوب با تامین نیازهای صنعتی و خانگی، موجب کاهش بهرهبرداری غیرمجاز از جنگلها میشود.
حفظ تنوع زیستی موضوع دیگری است که زراعت چوب میتواند در آن تاثیرگذار باشد، چراکه کاهش قطع درختان در جنگلهای طبیعی، به حفظ زیستگاههای گونههای مختلف کمک میکند. به زعم کارشناسان، این اتفاق میتواند در کاهش اثرات تغییرات اقلیمی موثر باشد. درختان زراعی به جذب دیاکسید کربن و کاهش گازهای گلخانهای کمک میکنند و از سوی دیگر، میتوانند باعث ایجاد فرصتهای شغلی در بخشهای مختلف ازجمله کاشت، بهرهبرداری و فرآوری چوب میشود. زراعت چوب و کاشت درختان زراعی مانع از فرسایش خاک و کاهش اثرات تخریبی باد و باران نیز خواهد شد.
ممنوعیت کامل برداشت چوب تجاری از جنگلها
علی تیموری، رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور از ممنوعیت کامل برداشت چوب تجاری از جنگلهای شمال و سایر مناطق کشور خبر داده و خاطرنشان میکند که این جنگلها بهعنوان نگین منابع طبیعی کشور نیازمند حفاظت و تثبیت وضعیت موجود هستند. تیموری به این موضوع اشاره میکند که طرح صیانت از جنگلها در برنامه ششم توسعه تصویب شده بود، اما در برنامه هفتم، مجلس با حساسیت بیشتری به این موضوع پرداخته و برداشت چوب تجاری را بهطور کامل ممنوع کرده است.
نیاز صنایع چوب و راهکارهای کنترل قاچاق
نقی شعبانیان، معاون امور سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز زراعت چوب را یکی از راهکارهای موثر برای کنترل قاچاق دانسته و میافزاید: با تامین بخشی از نیاز چوبی کشور از طریق زراعت چوب، فشار بر جنگلها کاهش مییابد. برآوردها نشان میدهد که در برنامه هفتم توسعه، ۱۵۰ تا ۲۰۰هزار هکتار به سطح زیر کشت زراعت چوب افزوده خواهد شد. وی همچنین از همکاری دستگاههای دیگر مانند شورای امنیت وزارت کشور و پلیس راهور برای کاهش قاچاق چوب خبر داده و خاطرنشان میکند: استفاده از فناوریهای جدید و هماهنگی بین سازمانی در این زمینه در حال انجام است.
تامین ۴۰ درصد نیاز چوبی کشور از طریق زراعت چوب
سیدهاشم موسوینژاد، رییس مرکز جنگلهای خارج از شمال کشور نیز به این موضوع اشاره میکند که براساس طرح کاشت یکمیلیارد درخت، سالانه ۲۵۰میلیون اصله نهال طی چهار سال تولید و کشت خواهد شد که بخشی از آن به زراعت چوب اختصاص دارد. وی میافزاید: درحالحاضر بخشی از کسری چوب موردنیاز صنایع از طریق واردات تامین میشود اما با اجرای طرح زراعت چوب، امکان تامین ۳۰ تا ۴۰درصد از این کسری وجود دارد.
موسوینژاد با اشاره به اینکه اگرچه در گذشته به دلیل امکان بهرهبرداری از جنگلهای طبیعی، زراعت چوب کمتر مورد استقبال بخش خصوصی قرار میگرفت، تاکید میکند: با تصویب قانون ممنوعیت بهرهبرداری از جنگلها، اکنون زراعت چوب به یکی از اصلیترین منابع تامین نیازهای چوبی کشور تبدیل شده است. پیشبینی میشود که با اجرای طرح کاشت یک میلیارد درخت، وابستگی به واردات چوب کاهش یابد.
حفظ جنگلها با توسعه زراعت چوب
مهرداد نیکویی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با اشاره به توقف برداشت از جنگلهای شمال و نیاز به منابع تولید چوب برای رفع نیازهای کشور، بر اهمیت زراعت چوب و جنگلکاری میگوید: اگر از سالهای گذشته در این زمینه برنامهریزی و اقدام میشد، امروز شاهد نتایج آن بودیم اما متاسفانه اجرای طرح زراعت چوب هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. او اضافه میکند: «گسترش صنایع چوب و سلولز و نیاز این صنایع به مواد اولیه، چوب را به کالایی تقریبا استراتژیک تبدیل کرده است. باتوجهبه حجم کم واردات چوب و ممنوعیت برداشت از جنگلها، توجه به زراعت چوب، بهویژه صنوبرکاری، به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است.» نیکویی با اشاره به پیشبینی سازمان جنگلها مبنی بر افزایش دوبرابری مصرف سالانه چوب کشور تا سال ۱۴۰۴، اظهار میکند: «در شرایطی که برداشت چوب از جنگلها متوقف شده است، چگونه میتوانیم به نیاز روزافزون صنایع پاسخ دهیم؟ شاید زراعت چوب در کوتاهمدت جوابگو نباشد و حداقل به پنج سال زمان نیاز است تا اولین محصولات آن بهدست آید. اما با برنامهریزی دقیق و استفاده بهینه از اراضی ملی میتوان به این هدف دست یافت.» وی با بیان اینکه میانگین مصرف سرانه چوب در ایران حدود ۰.۲مترمکعب است که حتی از میانگین جهانی (حدود ۰.۳مترمکعب) نیز کمتر است، ادامه میدهد: «با همین میزان مصرف، سالانه به حدود ۱۴میلیون مترمکعب چوب نیاز داریم. باتوجهبه مشکلات واردات و کمبود منابع داخلی، جنگلکاری و زراعت چوب در سطح وسیع ضروری است.»
سطح زراعت چوب در ایران
نیکویی با اشاره به آخرین آمار سازمان جنگلها، سطح زراعت چوب در ایران را حدود ۲۴۰هزار هکتار عنوان کرد که از این مقدار، حدود ۷۷هزار هکتار در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان قرار دارد.عضو هیاتعلمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با اشاره به سابقه زراعت چوب در ایران، میگوید: «این موضوع چیز جدیدی نیست و تلاشهای زیادی در گذشته انجام شده است. اما بهدلیل عدم پیگیری و پایش مستمر، بسیاری از این تلاشها به نتیجه نرسیده است؛ برای مثال، در سال۱۳۴۱ و پس از ملیشدن جنگلها، اراضی ۱۰هکتاری به افراد برای صنوبرکاری واگذار شد. در سال۱۳۴۴ نیز دوازدهمین اجلاس بینالمللی صنوبر در تهران برگزار شد و گونههای جدید صنوبر برای کشت در مناطق مستعد وارد کشور شدند.»
برنامههای توسعه و زراعت چوب
وی با اشاره به توجه ویژه به زراعت چوب در برنامههای توسعه کشور، ادامه میدهد: «در برنامه اول توسعه پس از انقلاب، تلاشهایی برای کاهش فشار بر جنگلهای شمال و تامین مواد اولیه چوبی انجام شد. در برنامههای سوم و چهارم توسعه نیز طرحهایی مانند «طوبی» اجرا و سیاستهای حمایتی مانند وامهای مدتدار و تامین نهال ارائه شد.»نیکویی با بیان اینکه تا قبل از برنامه چهارم توسعه، سطح زراعت چوب در ایران حدود ۱۵۰هزار هکتار بود که ۵۵هزار هکتار آن در استانهای شمالی انجام شده بود، اضافه میکند: «از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳، سطح زیر کشت از ۷۰هزار هکتار به ۲۲۰هزار هکتار رسید؛ البته بیشتر این اراضی متعلق به افراد بوده و تنها ۱۴درصد آن در اراضی ملی قرار دارد.» وی به برخی چالشهای پیش روی زراعت چوب اشاره کرد و خشکسالی، کمبود منابع آبی، نبود برنامههای ترویجی کافی، دشواری دریافت تسهیلات و اختصاص نامناسب اعتبارات را ازجمله این مشکلات برشمرد. نیکویی تاکید میکند: «زراعت چوب باید از قالب تصمیمات سیاسی و مدیریتی خارج شود و با ارائه برنامهای بلندمدت و منسجم، امنیت لازم را برای سرمایهگذاری زارعان فراهم کند. همچنین، سیاستهای واردات و صادرات باید شفاف باشد تا از ایجاد ابهام در آینده این حوزه جلوگیری شود.»
زراعت چوب و کاهش فشار بر جنگل
زراعت چوب یکی از موضوعات مهم در جنگلداری و مدیریت منابع طبیعی است که میتواند به کاهش فشار بر جنگلهای طبیعی، تامین مواد اولیه صنایع چوبی و بهبود شرایط زیستمحیطی کمک کند.
هادی کیادلیری، استاد دانشکده منابع طبیعی و جنگلداری کشور به روزنامه «آگاه» میگوید: زراعت چوب به معنای کاشت درختان سریعالرشد و بهرهبرداری از آنها برای تولید چوب و محصولات چوبی است. این روش جایگزینی مناسب برای برداشت بیرویه از جنگلهای طبیعی محسوب میشود. با توسعه زراعت چوب، میتوان از تخریب جنگلها جلوگیری کرده و نیاز صنایع چوبی را تامین کرد. او به انتخاب گونههای مناسب برای زراعت چوب اشاره کرده و میگوید: انتخاب گونههای درختی به شرایط اقلیمی، نوع خاک و میزان دسترسی به منابع آبی بستگی دارد. برخی گونههای مناسب برای زراعت چوب در ایران شامل صنوبر (برای مناطق معتدل و مرطوب)، اوکالیپتوس (مقاوم به خشکی و مناسب برای مناطق گرم و خشک)، کاج تهران (سازگار با خاکهای فقیر و کمآب) و سنجد تلخ (مناسب برای زمینهای حاشیهای و کمبهره) است. کیادلیری با اشاره به مدیریت و بهرهبرداری از مزارع چوب روشهای کاشت و بهرهبرداری در زراعت چوب را شامل کاشت متراکم و برنامهریزیشده با فواصل مناسب بین نهالها، آبیاری و تغذیه اصولی برای افزایش رشد درختان، هرس و کنترل آفات برای حفظ کیفیت چوب و برداشت در دورههای مشخص (معمولا بین ۵ تا ۱۵سال، بسته به گونه درختی) میداند. او به مزایای اقتصادی این بحث اشاره کرده و میگوید: تامین پایدار مواد اولیه برای صنایع چوب و کاغذ، ایجاد اشتغال و درآمد برای کشاورزان و سرمایهگذاران و کاهش وابستگی به واردات چوب و ارزآوری از طریق صادرات از اتفاقات خوبی است که زراعت چوب میتواند به همراه داشته باشد. به اعتقاد این کارشناس حوزه منابع طبیعی، کاهش فشار بر جنگلهای طبیعی، جلوگیری از فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی زمین و جذب دیاکسید کربن و کمک به کاهش تغییرات اقلیمی از مهمترین فواید زیستمحیطی زراعت چوب به شمار میآید. به اعتقاد او، ارائه وامهای کمبهره برای توسعه مزارع چوب، اجرای برنامههای آموزشی برای کشاورزان و حمایت دولت از بازار فروش و تضمین خرید چوب از راهکارهایی به شمار میآید که میتواند بحث زراعت چوب را مثمرثمر کند.
۳۰ درصد چوب مصرفی جهان از زراعت چوب تامین میشود
۵۰ میلیون هکتار در کشورهایی مانند چین و برزیل سطح زراعت چوب است
۲ میلیون هکتار برای توسعه زراعت چوب در ایران برنامهریزی شده است
چالشهای زراعت چوب
نیاز به سرمایهگذاری اولیه بالا
مقاومت جوامع محلی در برابر تغییرات کاربری زمین
مشکلات مربوط به مدیریت منابع آب و خاک
تهدیدات ناشی از آفات و بیماریهای گیاهی
راهکارها و توصیهها
حمایتهای دولتی از طریق تسهیلات مالی و اعتباری
آموزش و آگاهیرسانی به کشاورزان و سرمایهگذاران
افزایش تحقیقات در زمینه اصلاح نژادی و بهینهسازی روشهای زراعت چوب
تقویت قوانین و سیاستهای حفاظتی برای کنترل بهرهبرداری از جنگلهای طبیعی