آگاه: با ادامه تحولات منطقه و افزایش فشارهای استکبار جهانی، به نظر میرسد که نقش اجتماعی محور مقاومت در آینده نیز پررنگتر خواهد شد و ملتهای بیشتری به این جریان خواهند پیوست. این جنبش، که ریشه در ارزشهای اسلامی و انسانی دارد، همچنان بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تحولات اجتماعی و سیاسی منطقه و جهان باقی خواهد ماند. محور مقاومت، بهعنوان یک جریان فکری، فرهنگی و نظامی، تأثیرات گستردهای بر جوامع مختلف، بهویژه در ایران و کشورهای منطقه داشته است. این جریان، که بر پایه آموزههای اسلامی و دفاع از مظلومان شکل گرفته، نهتنها در میان شیعیان بلکه در بین مسلمانان اهل سنت و حتی برخی جوامع غیرمسلمان نیز نفوذ کرده است. در ایران، محور مقاومت بهعنوان بخشی از هویت ملی و دینی شناخته میشود. حمایت گسترده مردم از گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، نشاندهنده عمق نفوذ این جریان در جامعه است. شهادت فرماندهان مقاومت، مانند سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله موجب افزایش احساس وحدت و همدلی در میان مردم ایران شده و باعث مشارکت بیشتر در مراسمهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مقاومت شده است. این انسجام اجتماعی، بهویژه در برگزاری راهپیماییهای مختلف مانند روز قدس و تشییع شهدای مقاومت، نمود پیدا میکند. مردم ایران مقاومت را نهتنها بهعنوان یک استراتژی نظامی، بلکه بهعنوان یک ارزش فرهنگی و اجتماعی پذیرفتهاند که با آموزههای عاشورایی گره خورده است.
افزایش آگاهی و بیداری اسلامی در جهان اسلام
محور مقاومت تأثیر عمیقی بر بیداری اسلامی در میان ملتهای مسلمان داشته است. موفقیتهای این جریان در برابر قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی، بسیاری از جوامع اسلامی را به بازنگری در سیاستهای خود واداشته است.
در فلسطین، حمایت محور مقاومت از گروههای مبارز، بهویژه پس از جنگ ۱۵ ماهه اخیر، نشان داد که ایستادگی در برابر اشغالگران ممکن است. این مسئله باعث تقویت روحیه مبارزه در میان نسل جوان فلسطینی شده و حمایت مردمی از گروههای مقاومت را افزایش داده است. در کشورهای عربی، مانند عراق، سوریه، لبنان و یمن، رویکرد محور مقاومت سبب شده که مردم این کشورها در برابر مداخلات خارجی هوشیارتر شوند. راهپیماییهای گسترده در حمایت از فلسطین و مقاومت در کشورهای مختلف، نشاندهنده افزایش آگاهی عمومی درباره این جنبش است.
چالش برای سیاستهای استکباری و گفتمان سلطهطلبانه غرب
محور مقاومت، بهعنوان یک جریان ضدسلطه، سیاستهای کشورهای غربی را به چالش کشیده است. رسانههای غربی همواره تلاش کردهاند تا این محور را بهعنوان یک جریان وابسته به ایران معرفی کنند، اما حضور گروههای مستقل مقاومت در کشورهای مختلف نشان میدهد که این جنبش فراتر از مرزهای ایران گسترش یافته است.این گفتمان مقاومت، در جنبشهای عدالتخواهانه در جهان نیز بازتاب پیدا کرده است. بسیاری از فعالان اجتماعی در کشورهای غربی، مانند جنبشهای ضدجنگ در آمریکا و اروپا، با الهام از مبارزات مقاومت، خواستار پایان دادن به حمایت دولتهایشان از رژیم صهیونیستی شدهاند.
محور مقاومت در عرصه فرهنگی نیز تأثیرات عمیقی داشته است. ساخت فیلمها، مستندها، سرودها و اشعار مرتبط با مقاومت، در ایران و سایر کشورها افزایش یافته است. آثاری مانند مستندهای مربوط به جنگ غزه، یا فیلمهایی درباره زندگی شهدای مقاومت، در بین مخاطبان ایرانی و خارجی بازتاب گستردهای داشتهاند. همچنین، شعارها و نمادهای محور مقاومت در فرهنگ عمومی جوامع مختلف، بهویژه در میان جوانان، رواج یافته است. استفاده از تصاویر شهدای مقاومت، مانند شهید قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله، در تجمعات و تظاهرات، نشاندهنده نفوذ فرهنگی این جریان است.
نقش زنان و خانوادهها در حمایت از مقاومت
یکی از جنبههای مهم اثرات اجتماعی محور مقاومت، حضور پررنگ زنان و خانوادهها در این جریان است. در ایران و سایر کشورهای محور مقاومت، مادران و همسران شهدا نقش فعالی در ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت ایفا کردهاند. این حضور نهتنها در مراسمهای بزرگداشت شهدا، بلکه در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نیز مشهود است. همچنین، در جوامع فلسطینی، لبنانی و یمنی، نقش زنان در پشتیبانی از مبارزات مقاومت افزایش یافته است. این امر نشاندهنده تحول اجتماعی و افزایش مشارکت زنان در حوزههای مختلف مبارزه و دفاع از حقوق ملتهایشان است.
زهرا، ۲۸ ساله، دانشجوی علوم سیاسی در پاسخ به سوال خبرنگار «آگاه» مبنی بر اینکه آیا محور مقاومت موفق بوده یا نه میگوید: بستگی دارد که موفقیت را چگونه تعریف کنیم. اگر از نظر بازدارندگی نظامی و افزایش نفوذ منطقهای نگاه کنیم، بله، محور مقاومت موفق بوده است. من فکر میکنم که اگر محور مقاومت بتواند یک الگوی موفق در اقتصاد و توسعه داخلی ایجاد کند، تأثیرات مثبت آن بیشتر خواهد شد.
محمود نادری، استاد روابط بینالملل نیز در پاسخ به این سوال میگوید: محور مقاومت توانسته نقش یک عامل بازدارنده را در برابر تهدیدات خارجی ایفا کند و معادلات قدرت را در منطقه تغییر دهد. در سالهای اخیر، نفوذ آن در سوریه، لبنان، یمن و عراق افزایش یافته و این موضوع روی سیاستهای کشورهای غربی و منطقهای تأثیر گذاشته است. اما چالش اصلی، ایجاد یک مدل حکمرانی کارآمد و پایدار است که بتواند هم امنیت را حفظ کند و هم رفاه اقتصادی و توسعه اجتماعی را به ارمغان بیاورد.
هر شهادت قدرت محور مقاومت را بیشتر کرده است
محمد پارسا نجفی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه بر این باور است که شهادت هرکدام از رهبران مقاومت نه تنها خللی بر محــــور مـــــقاومت ایجـــــاد نکـــرده بلکه ریشههای مقاومت را قویتر کرده است، او در گفتوگو با روزنامه «آگاه» به این موضوع اشاره میکند که مقاومت برخاسته از اعتقادات مردم است و ریشهاش عاشورایی است و شهادت در این راه تنها پایههای این بخش را محکم میکند و خللی بر آن وارد نمیکند.
ترور رهبران مقاومت چه تاثیرات اجتماعی در بین مردم جوامع مسلمان داشته است؟
هدف اصلی گروههای مقاومت، دفاع از جان و مال مسلمانان و مقابله با تهاجم غربیها، اشغالگری آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی است.
مقاومت، برخاسته از اعتقادات اسلامی و فرهنگ مردم منطقه است و نباید تنها بعد نظامی آن را در نظر گرفت. اصولاً، این جنبش ابتدا در عرصه فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد و سپس در ابعاد نظامی و امنیتی ظهور پیدا میکند. برای مثال، مقاومت اسلامی لبنان (حزبالله) ریشه در جامعه لبنان دارد، بهویژه در میان شیعیان، اما هواداران آن محدود به این گروه نیستند و در میان اهل سنت و مسیحیان لبنان نیز طرفدارانی دارد.
گروههای مقاومت با ضربات نظامی حذف نمیشوند. تا زمانی که مردم حامی آنها هستند، این گروهها نیز به حیات خود ادامه خواهند داد. نگاهی به پیدایش حزبالله در دهه ۱۹۸۰ نشان میدهد که این جنبش در سختترین شرایط شکل گرفت، یعنی زمانی که رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ حتی بیروت، پایتخت لبنان، را اشغال کرده بود. بنابراین، ترور رهبران مقاومت نهتنها این جریان را تضعیف نمیکند، بلکه موجب تقویت آن نیز میشود. برای مثال، پس از ترور شهید عباس موسوی، حزبالله نهتنها نابود نشد، بلکه تحت رهبری سیدحسن نصرالله، حتی قویتر از قبل ظاهر شد.
با توجه به این مسئله، آیا شهادت سیدحسن نصرالله و یارانش موجب تقویت محور مقاومت در ایران نیز شده است؟
ایران یکی از اضلاع اصلی محور مقاومت است و اساساً، این محور محصول انقلاب اسلامی است. اندیشههای امام خمینی(ره) موجب احیای رویکرد اسلامی در سیاست شد و توانست مادیگرایی را به چالش بکشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد به دین در میان مسلمانان، چه شیعه و چه سنی، در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پررنگتر شد.
مقاومت اسلامی امروز، حتی در فلسطین سنیمذهب، پس از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. امام خمینی(ره) دیگر در قید حیات نیستند، اما نسلهای بعدی، از لبنان و فلسطین تا یمن، همچنان با همان روحیه مبارزه میکنند. ترور رهبران یک جنبش اجتماعی، بهجای حذف آن، در واقع به تکثیر رهبران جدید میانجامد.
رسانههای غربی تلاش میکنند جنبشهای مقاومت را «نیابتی ایران» معرفی کنند، درحالیکه این یک ف ریب رسانهای است. این جنبشها کاملاً مستقل هستند و با هدف دفاع از سرزمین، جان، مال و ناموس مردمشان در برابر تجاوز استکبار و صهیونیسم مبارزه میکنند. هماهنگی میان این گروهها، مانند آنچه در جنگ اخیر غزه شاهد بودیم، صرفاً نشاندهنده انسجام بیشتر محور مقاومت است. امروز، این محور از سواحل مدیترانه تا دریای سرخ و خلیج فارس امتداد دارد و این مسئله غربیها را شگفتزده کرده است. در ایران نیز، حمایت از مقاومت نهتنها کاهش نیافته، بلکه افزایش پیدا کرده است. برای اولین بار، ایران توانست رژیم صهیونیستی را بهطور مستقیم بمباران کند. تسلط ایران بر تنگه هرمز، بهعنوان یکی از نقاط استراتژیک جهان، نشان میدهد که موقعیت ایران نهتنها تضعیف نشده، بلکه از همیشه مستحکمتر است. همچنین، مقاومت یمن، که روزی ضعیف به نظر میرسید، امروز به یکی از قدرتهای منطقه تبدیل شده و حتی توانسته آمریکا و متحدانش را به چالش بکشد.
رسانههای غربی با تبلیغات گسترده سعی دارند محور مقاومت را ضعیف جلوه دهند، اما واقعیت میدان جنگ چیز دیگری را نشان میدهد. اگر آمریکا و اسرائیل در جنگ ۱۵ماهه غزه پیروز شده بودند، نه از لبنان عقبنشینی میکردند، نه از غزه و نه مجبور به مبادله اسرا میشدند.
با توجه به تحلیل شما، پیروزی یا شکست جنبشهای مقاومت چگونه ارزیابی میشود؟
پیروزی یا شکست یک جنبش مقاومت تنها به بقای فیزیکی رهبران آن وابسته نیست. آنچه امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی مطرح کرد، رویکردی عاشورایی بود. قیام امامحسین (ع) از نظر نظامی منجر به شهادت ایشان شد، اما از منظر اجتماعی و فرهنگی، پیروزی بزرگی بود که تا امروز ادامه دارد.
همین الگو را در جنبشهای مقاومت اسلامی نیز مشاهده میکنیم. حتی در کشورهایی که مسلمان نیستند، مانند هند و آفریقای جنوبی، رهبران بزرگی مانند گاندی و نلسون ماندلا از قیام عاشورا الهام گرفتهاند. در غزه نیز، یحیی سنوار بر همین مبنا تأکید کرده که تا آخرین نفس خواهد جنگید. بنابراین، درگیری ۱۵ ماهه اخیر محور مقاومت با رژیم صهیونیستی نشان داد که این جریان همچنان زنده و پویاست. آنچه غرب نتوانسته در میدان جنگ به دست آورد، حالا تلاش میکند از طریق تبلیغات رسانهای به دست آورد. اما همانطور که تاریخ نشان داده، جنبشهای مردمی با ریشههای عمیق اعتقادی و اجتماعی، با ترور رهبرانشان از بین نمیروند، بلکه قویتر و گستردهتر میشوند.