آگاه: یکی از بازتاب‌های برجسته مجاهدت‌های سیدحسن نصرالله در منطقه و جهان اسلام، احیای هویت اسلامی در ملت مسلمان بود. ثمره کار ایشان موجب شد مردم کشورهای منطقه در کنار اتکا به هویت ملی خود، یک هویت مشترک را بازشناسی کنند. می‌خواستم بدانم که در این خصوص، نقش ویژه ایشان در احیای هویت امت مردم منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید و ایشان چگونه چنین تغییر مهمی را رقم زده‌اند؟
در منطقه لبنان و فلسطین، تحرکاتی که به‌طور سنتی اتفاق می‌افتاد، حتی در برابر اسراییل، بر اساس حس و روحیه و هویت عربی شکل می‌گرفت. این تحرکات نمودهایی از مقابله‌ای بود که جمال عبدالناصر با اسراییل داشت و ائتلافی که دولت‌های عربی در مقابل اسراییل تشکیل داده بودند، توانستند مقاومت زیادی را نشان دهند. اما پس از آن، انقلاب اسلامی رخ داد و پیشروی منطقه‌ای و صدور انقلاب در پی آن اتفاق افتاد. یکی از رویش‌های این پدیده مبارک، حزب‌الله لبنان بود که همان منطق و تفکر انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشت. سیدحسن نصرالله به‌عنوان رهبر این حزب و گروه جهادی، انگیزه و آرمان خود را برای مقاومت و بسیج‌کردن گروه‌های مختلف بر مبنای اسلام و دفاع از مظلومان قرار داد. به همین خاطر، او به عنوان پرچمدار دفاع از مظلومان شناخته می‌شود. این باعث شد آن دکترین غلط که قبلا در محور عربی شکل گرفته بود رنگ ببازد و ملاک و محور اسلامیت جای عربیت را بگیرد. این تغییر هویت از ملیت به اسلامیت، پیوند بین ایران و لبنان را تقویت کرد؛ دو کشوری که از نظر نژادی متفاوت هستند. این خود یک پیشروی و گام روبه‌جلو برای ایجاد امت واحده و اعتراف قلوب بر محور اسلام و ولایت اهل‌بیت(ع) بود. 
او چگونه توانست مقاومت را به‌عنوان جلوه اصلی هویت امت در بخش قابل‌توجهی از جغرافیای جهان معرفی در خاطره جمعی مردم نشانه‌گذاری کند؟
سیدحسن نصرالله ویژگی‌های فردی خاصی داشت که این توانمندی را به او بخشید. اولا، او بصیر و دشمن‌شناس بود و می‌توانست دسیسه‌ها و نقشه‌های هوشمند دشمن را پیش‌بینی کند. دوم اینکه شجاع بود و در مواجهه با دشمن هرگز مرعوب عربده‌کشی‌ها و تجهیزات دشمن نمی‌شد. سوم، او اهل کار تشکیلاتی بود و قدرت سازماندهی بالایی داشت. چهارم، نفوذ کلمه داشت که ناشی از خصوصیات پیشرفته‌اش بود و صداقت، اخلاص، ایمان و توکل او نیز در این نفوذ تاثیرگذار بود. این مجموعه خصوصیات باعث شد که به‌عنوان یک رهبر مجاهد مثال‌زدنی شناخته شود و با سخنان و تصمیم‌گیری‌های خود و حتی سکوتش معادلات منطقه را به نفع جبهه مقاومت تغییر دهد. این شخص با ویژگی‌هایش توانست یک حرکت جمعی موثر و ماندگار را با این کیفیت پایه‌گذاری کند. او بارها صراحتا اعلام کرده که تحت رهبری امام خمینی (رضوان الله علیه) و سید علی خامنه‌ای، رهبری پرورش یافته است و به این پرورش افتخار می‌کند. همین امر به او امکان می‌داد تفکر امامین انقلاب را در منطقه عربی امتداد دهد.
دلالت‌های نشانه‌شناختی تشییع پرشکوهی که اتفاق افتاد و به اثبات قوام‌یافتگی هویت امت در لبنان و دیگر حوزه‌های نفوذ معنوی منجر شد، چیست؟
آنچه برای همه رسانه‌ها مشهود بود، حضور انبوه، باکیفیت و متنوع اقوام، مذاهب و حتی کشورها در این تشییع باشکوه سیدحسن بود. با وجود تهدیدهای رژیم صهیونیستی، این تجمع بااقتدار برگزار شد و مقابل چشم دشمنان قدرت اسلام را به نمایش گذاشت. حضور افراد با سطوح فرهنگی و مذهبی مختلف در این مراسم، نشان‌دهنده همبستگی ملت بود. همچنین حضور بانوان در کنار آقایان به‌صورت چشمگیر و حتی بیشتر از آقایان نیز قابل‌توجه بود. تنوع سنی حضار از کودک تا نوجوان و بزرگسال نیز نشان‌دهنده عمق این همبستگی بود.
افرادی که در آنجا حضور داشتند، چند برابر بودند و افراد دیگری نیز به‌ویژه از ایران اسلامی، عراق، یمن و سایر بلاد اسلامی علاقه‌مند بودند که در این مراسم شرکت کنند. موانع و محدودیت‌های امکانات مانع از حضور بیشتر آنها شد و این نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی زنده است و جبهه مقاومت همچنان فعال است. به عبارتی، دشمن بار دیگر پس از شکست در جنگ، تحقیر شد. هیچ‌یک از جنازه‌هایی که از اسراییل به‌سمت لبنان و غزه منتقل شدند، با استقبال روبه‌رو نشدند. اما شهدای مقاومت با افتخار و عزت، به‌ویژه در مراسم تجلیل بر سر دسته‌های پیر و جوان، مورد احترام قرار گرفتند. این نشان‌دهنده آن است که آنها حقارت و خفت را تجربه کردند، درحالی‌که شهدای مقاومت عزت و سربلندی را به ارمغان آوردند.
اگر بخواهم نتیجه‌گیری کنم، باید بگویم که ممکن است اسراییل یا دیگران در لبنان و سایر بلاد، محاسبه غلطی داشته باشند. باید مراقب بود؛ محاسبه غلط این است که اسراییل فکر کند توانسته حزب‌الله را ضعیف کند یا سرزمین غزه را تصاحب کرده و آن را به سرزمین سوخته تبدیل کند و مردم را آواره کند. در واقع، اسراییل توانسته قدرت و اراده خود را بر جبهه مقاومت تحمیل کند.
این تشییع جنازه و شرایطی که اسراییل برای آتش‌بس پذیرفت، نشان‌دهنده روحیه مردم در فلسطین و لبنان است و گواهی بر این است که این محاصره و اقدامات رژیم اشغالگر اشتباه است. باید میزان موفقیت و عدم موفقیت را متناسب با شرایط و امکانات سنجید. اسراییل با تمام امکانات، آخرین تجهیزات و فناوری‌های اطلاعاتی و نظامی در اختیارش، در مقابل گروهی قرار گرفت که حتی از حداقل امکانات مانند آب و دارو محروم بودند.
 با این حال، این گروه توانستند مقاومت کنند و اسراییل را به زانو درآورند و به آتش‌بس تن دهند، درحالی‌که اهدافشان تامین نشد و حماس همچنان به فعالیت خود ادامه داد. این به نوعی امتیازدهی بود که به وضوح شکست سنگینی برای اسراییل و آمریکا محسوب می‌شود و همچنین افشاگری و رسوایی برای تمدن غرب و مدعیان حقوق بشر است. این واقعه در تاریخ ماندگار خواهد شد؛ البته هزینه سنگینی به‌واسطه شهادت افراد بزرگی مانند حسن نصرالله برای این ماجرا پرداخت شد اما امیدواریم که این آغاز یک جوشش و رویش جدید باشد. مردم لبنان به‌ویژه و فلسطین و حتی ایران باید متوجه شوند که اینها اهل احترام و اعتماد نیستند و تنها با اتحاد خود می‌توانند مقابل سفاکی آنها ایستادگی کنند. در غیر این صورت، هیچ راهی جز اتحاد وجود نخواهد داشت.