۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۳

امسال تولد ۸۵ سالگی رادیو در ایران است. ۸۵ سال پیش در چنین روزی اولین فرستنده عمومی رادیو در ایران افتتاح شد و چون برنامه‌ها فقط در تهران قابل‌دریافت بود، «رادیو تهران» نامیده شد. نخستین جمله‌ای که از رادیوی ایران به گوش رسید، این جمله بود: «اینجا تهران است، رادیو ایران!»

آگاه: تاریخ افتتاح اولین رادیو در جهان به سال ۱۹۲۰ توسط مارکونی برمی‌گردد و این یعنی ورود رادیو به ایران با تأخیر ۳۵ساله اتفاق افتاده است. مارشال مک‌لوهان، یکی از معروف‌ترین نظریه‌پردازان رسانه‌ای دنیا رسانه‌ها را به دو دسته سردوگرم تقسیم می‌کند؛ براساس تعریف او در رسانه‌های سرد، لازم است مخاطب با بهره‌گیری از قدرت تخیل خود، حلقه‌های مفقوده‌ای که در پیام‌ها وجود دارد را شناسایی کند و در واقع حجم زیادی از اطلاعات را بر اطلاعات ارائه‌شده از سوی رسانه، اضافه کند تا فهم کامل پیام رسانه‌ای حاصل شود؛ اما رسانه گرم، رسانه‌ای است که تنها یکی از حواس پنج‌گانه مخاطب را در نهایت تکامل و قدرت آن را به‌کار می‌گیرد. این دسته از رسانه‌ها با حجم زیادی از داده‌ها همراه بوده و از نظر بیان مقصود، کامل است؛ آن‌چنان دارای وضوح و روشنی است که چیزی را باقی نمی‌گذارد و به‌این‌ترتیب رادیو یک رسانه گرم است، چون شنونده سعی می‌کند آنچه را می‌شنود با تصورات خود در ذهنش تکمیل کند. در مقابل تلویزیون رسانه سرد است، چون همه‌چیز را به بیننده نشان می‌دهد و جای فعالیت چندانی برای وی نمی‌گذارد.
درست است که معنای «گرم» و «سرد» از منظر مک‌لوهان با معانی استعاری که ما از این دو واژه داریم فرق دارد، اما اینکه رادیو را یک رسانه و ابزار ارتباطی «گرم» بنامیم، ازهرجهت صحیح است. هنوز که هنوز است با وجود فراوانی ابزار و وسیله‌های ارتباطی، رادیو از مابقی رسانه‌ها گرم و دوست‌داشتنی‌تر است. حتی اگر تعداد مخاطبانش یا کیفیت برنامه‌ها کم شده باشد، باز هم در هر گوشه‌کنار شهر از نانوایی گرفته تا تاکسی و برخی مغازه‌ها این صدا به گوش می‌رسد.
در چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ نخستین دستگاه پخش صدا یا همان رادیو در تهران در محلی که امروز به عمارت کلاه‌فرنگی، بیسیم (منطقه ۱۵ تهران) معروف است، برنامه‌های چندساعته رادیویی شامل شعر، موسیقی و خبر پخش می‌کرد و  در فاصله سال‌های ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۷ برنامه‌های رادیو در همان استودیوی اولیه اجرا و پخش می‌شد. اما فاصله ۹ کیلومتری فرستنده از شهر و وجود تنها یک اتومبیل برای رفت‌وآمد اعضای پخش برنامه و گویندگان باعث شد محلی در ضلع غربی میدان ارگ (۱۵خرداد فعلی) در نظر گرفته شود. به‌این‌ترتیب دو استودیوی رادیویی در ارگ تهران که اکنون نیز برپاست، برای اجرا و پخش برنامه‌های رادیویی ساخته شود که اخبار نیز از آن محل پخش می‌شد. اگر روزی برای دریافت امواج رادیو باید پیچ آن را بارها و بارها می‌پیچاندیم و آن را به گوش می‌چسباندیم تا صدای شفافی داشته باشیم، امروز این امواج به‌راحتی و با بهترین کیفیت از شبکه‌های رادیویی به گوش می‌رسد. به نظر می‌رسد فلسفه اختراع پادکست هم که به گفته خیلی‌ها، این روزها جای رادیو را گرفته بر پایه همین حس گرم شنیدن است و برخلاف بسیاری که آنها را رقیب رادیو می‌دانند، به نظر می‌رسد پادکست‌ها به‌نوعی در ادامه مسیر رادیو در جهت این آمدند که بگویند رادیو و شنیدن مهم است. اینکه هرجایی باشیم و مشغول هر کاری می‌توانیم رادیو هم گوش دهیم و از تنهایی دربیاییم از زیبایی‌های رادیوست و به نظرم بهتر بود به جای لقب‌دادن «جعبه جادویی» به تلویزیون، باید این لقب را به رادیو می‌دادیم؛ چون گاهی برخی صداها واقعاً جادو می‌کنند. همه ما حتماً خاطرات خوشی از صداهای ماندگار رادیو مثل مریم نشیبا گوینده برنامه «شب بخیر کوچولو» و «گلبانگ»، زنده‌یاد منوچهر نوذری از گویندگان بنام برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما»، بهروز رضوی راوی برنامه «کتاب شب» و زنده‌یاد مهران دوستی گوینده «راه شب» داریم و این از ویژگی‌های صداست که وقتی آن را می‌شنوی به آنجایی سفر می‌کنی که قبلاً آن صدا را شنیده‌ای.
رادیو متکی بر «کلمات و واژه‌ها» و «صدا» است. کلمات و واژه‌ها حامل اندیشه‌ها و پیام هستند و صدا حامل احساس و روح و گرمای وجودی انسان. دو چیزی که انسان بدون آنها نمی‌تواند زندگی مطلوبی داشته باشد. همه ما همواره دنبال دانستن، فهمیدن و آگاهی و از سویی نیازمند شنیدن و گفتن و گفت‌وگو هستیم و هر دوی اینها در رادیو وجود دارد و براین‌اساس رادیو، رسانه‌ای است که هرچقدر هم رسانه جدید پدید بیاید، جایگاه خود را دارد و صدایی است که خاموش
 نمی‌شود.