۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۵

زهرا بذرافکن ،خبرنگار گروه فرهنگ: کتاب از آن موضوعاتی است که تا دلمان بخواهد برای آن در تقویم‌های مختلف و در دسته‌بندی‌های متفاوت روزهای گوناگونی در نظر گرفته شده اما شاید در زندگی روزمره ما آن‌طور که باید جایش را نیافته است. از آمارهای مختلف سرانه مطالعه، دیجیتالی‌شدن زندگی و بی‌حوصلگی ما برای خواندن کتاب‌های چاپی- یا حتی الکترونیکی!- تا فراگیری کتاب‌های انگیزشی و آموزش همه چیز در چند قدم که همه‌وهمه جای «کتاب‌های قصه‌گو» یا همان رمان‌ها را توی دست‌های ما خالی گذاشته است. امروز که ۲۳آپریل (سه اردیبهشت‌ماه) و روز جهانی کتاب است و به مناسبت تولد ویلیام شکسپیر نام‌گذاری شده، نگاهی می‌اندازیم به اینکه کتاب‌ها چطور زندگی ما را تغییر دادند. 

آگاه: کتاب از زمان‌های قدیم جزئی از زندگی روزمره ما بوده است. کتاب‌ها برای گفتن داستان‌ها، بایگانی کردن تاریخ و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات در مورد دنیای ما استفاده شده‌اند. اگرچه روش‌های ساخت کتاب در طول زمان تکامل یافته است؛ چه به صورت دست‌نویس، چاپ بر روی صفحات یا دیجیتالی‌سازی آنلاین. یکی از اولین «کتاب‌ها» را می‌توان در ایجاد طومارهای باستانی مشاهده کرد که به هزاره چهارم قبل از میلاد باز می‌گردد. این دست‌نوشته‌های رول شده اغلب با استفاده از گیاه پاپیروس ساخته می‌شدند و وقتی از هم باز می‌شدند، می‌توانستند بین چهار تا ۱۵ متر عرض داشته باشند. با افزایش محبوبیت کتاب‌ها، جهان به روشی کارآمدتر برای ساختن آنها روی آورد... چاپ! اولین کتاب چاپ شده جهان «سوترا الماس» است و اگرچه تاریخ دقیق ساخت آن مشخص نیست، تصور می‌شود بین قرن‌های دوم و پنجم پس از میلاد خلق شده است. 
ریچارد هیوز، شاعر و نمایش‌نامه نویس (۱۹۷۶-۱۹۰۰) می‌گوید: با خواندن تمام رمان‌هایی که می‌توانید، تلاش خود را برای نجات بشریت از سقوط دوباره به وحشی‌گری انجام دهید. اگرچه کتاب‌ها برای سال‌ها ابزاری برای انتقال دانش بوده، اما برای هزاران سال داستان‌ها به عنوان بستر ارتباط، انتقال دانش، ارزش‌ها و تجربیات از نسلی به نسل دیگر بوده‌اند. چه این داستان‌ها در اطراف آتش به اشتراک گذاشته شوند، چه بر روی طومارهای باستانی حک شده باشند یا از طریق پلتفرم‌های دیجیتال منتقل شوند، توانایی فوق‌العاده‌ای در جذب و تاثیرگذاری بر زندگی ما دارند. 

روان‌شناسی قصه‌گویی
داستان‌ها توانایی قابل‌توجهی دارند که ما را به سفرهای احساسی ببرند. خواه داستانی دلچسب از عشق و دوستی باشد یا یک قصه هیجان‌انگیز، روایت‌ها طیف وسیعی از احساسات را در ما برمی‌انگیزند. همان‌طور که در داستان‌ها غوطه‌ور می‌شویم، شادی‌ها، غم‌ها، پیروزی‌ها و مبارزات شخصیت‌ها را طوری تجربه می‌کنیم که گویی متعلق به خود ما هستند. این ارتباط عاطفی باعث ایجاد حس همدلی و درک می‌شود و به ما امکان می‌دهد جهان را از دیدگاه‌های مختلف ببینیم.
قصه‌گویی قوه تخیل و خلاقیت ما را تحریک می‌کند. همان‌طور که صحنه‌ها و شخصیت‌ها را تجسم می‌کنیم، ذهن ما به بوم نقاشی گسترده‌ای تبدیل می‌شود که در آن داستان جان می‌گیرد. این تمرین تخیلی نه‌تنها تجربه داستان‌گویی را غنی می‌کند، بلکه توانایی‌های شناختی، مهارت‌های حل مسئله و تفکر انتزاعی ما را نیز افزایش می‌دهد.

سفر قهرمان
در طول تاریخ، روایت‌های قهرمانانه قلب و ذهن ما را تسخیر کرده است. سفر قهرمان؛ کهن‌الگوی داستانی قدرتمند، ما را به یک ماجراجویی متحول‌کننده پر از چالش، رشد و در نهایت پیروزی می‌برد. این داستان‌ها جرقه را الهام در ما روشن می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که ما نیز می‌توانیم بر موانع غلبه کنیم و به عظمت دست یابیم. 

داستان‌ها و قدرت انگیزش
داستان‌های الهام‌بخش این پتانسیل را دارند که میل به تغییر مثبت را برانگیزند. وقتی با داستان‌های افرادی مواجه می‌شویم که برای ایجاد تغییر در جهان بر ناملایمات غلبه کرده‌اند، انگیزه می‌گیریم که دست به اقدام بزنیم و در بهبود جامعه سهیم باشیم.

داستان‌ها، وسیله‌ای برای یادگیری
 مدت‌هاست در آموزش و پرورش همه کشورها کارآمدی قصه‌گویی را به عنوان یک ابزار آموزشی تشخیص داده‌اند و هنر قصه‌گویی به‌مثابه یک ابزار قدرتمند در دست مربیان و آموزگاران است. از طریق داستان‌ها، قابلیت ارتباط با مفاهیم پیچیده ایجاد شده و قابل‌دسترس می‌شوند و فرآیند یادگیری را برای یادگیرندگان در هر سنی جذاب‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کنند.

داستان برای تقویت تفاهم فرهنگی
داستان‌های فرهنگی و داستان‌های عامیانه دریچه‌ای به باورها، سنت‌ها و ارزش‌های جوامع مختلف باز می‌کنند. با کاوش در این روایت‌ها، درک عمیق‌تری از فرهنگ‌های متنوع به دست می‌آوریم و قدردانی و احترام فرهنگی را تقویت می‌کنیم. همچنین، قصه‌گویی نقشی اساسی در حفظ میراث فرهنگی دارد. از طریق بازگویی اسطوره‌ها، افسانه‌ها و داستان‌های فولکلور، سنت‌های فرهنگی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند و از جوهره هویت یک جامعه محافظت 
می‌کنند.
روایت‌های جمعی نیز، مانند تاریخ‌های ملی و تجربیات مشترک، حس هویت ما را به عنوان یک جامعه یا ملت شکل داده‌اند. این داستان‌ها ما را به هم پیوند می‌دهند و حس تعلق جمعی را تقویت می‌کنند.

ارتباطات احساسی برند
داستان حتی در دنیای بازاریابی نیز مانند دریچه تازه‌ای است که به این جهان معنا بخشیده است. قصه‌گویی برند به شرکت‌ها این امکان را داده است که از ویژگی‌های محصول فراتر رفته و با مخاطبان خود ارتباطات عاطفی ایجاد کنند. شرکت‌ها با به اشتراک گذاشتن ارزش‌ها، داستان اصلی و تاثیر برند، وفاداری و اعتماد را در بین مشتریان ایجاد می‌کنند. قصه‌گویی در بازاریابی، محتوا را به یاد ماندنی‌تر و جذاب‌تر می‌کند. به جای بمباران مصرف‌کنندگان با تبلیغات، برندها توانسته‌اند روایت‌هایی بسازند که با مخاطبان هدف آنها هماهنگ شده و تاثیری ماندگار بر جای بگذارند.

قصه‌هایی که شفا می‌دهند
روایت‌درمانی از قدرت قصه‌گویی برای ارتقای درمان و رشد استفاده می‌کند. درمانگران از داستان‌ها به‌عنوان رسانه‌ای برای مراجعان استفاده می‌کنند تا عواطف خود را بیان کنند، آسیب‌های روانی را پردازش کنند و بینش‌هایی در مورد تجربیات خود به دست آورند. از طریق روایت‌درمانی، افراد می‌توانند تجارب زندگی خود را قالب‌بندی کنند، در انعطاف‌پذیری خود قدرت پیدا کنند و چالش‌ها را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کنند.