به گزارش آگاه: سال ۱۴۰۱، سالی پر از فراز و نشیب در جامعه بود؛ سال گذشته ایران شاهد حوادث بسیاری چون حمله به حرم حضرت شاهچراغ، حادثه متروپل و ... بود، اما ماجرای مرگ مهسا امینی که توسط سرویسهای خارجی و معاند هدایت میشد جنجالهای بسیاری به همراه داشت که موجب تقسیم شدن جامعه به دو قطب شده بود. در آن زمان برخی از هنرمندان و سلبریتیهایی در صفحات اینستاگرامی خود به مرگ مهسا امینی واکنش نشان داده و اعتراض و خشم خود را در راستا و توافق آن بلوا از این طریق بروز دادند اما برخی دیگر نیز سکوت را در پیش گرفتند.
پر و بالی بزرگ برای داستانی مبهم
در حول محور جریان فوت مهسا امینی جنایات دیگری همچون به شهادت رساندن آرمان علیوردی، روحالله عجمیان و ... که به دنبال ایجاد امنیت و آرامسازی فضای متشنج شده بودند، رخ داد اما هنرمندان و سلبریتیها همچنان سکوت اختیار کرده و هیچ واکنشی از خود نشان ندادند، در عوض به داستانی که مبهم بود، پر و بال دادند و خواسته یا ناخواسته با موج رسانههای معاند همراه شدند.
ظلم و جنایت از آغاز خلقت وجود داشته و از میان نرفته است، این روزها هم شاهد جنایات متعدد اسرائیل علیه غزه هستیم و میبینیم که ده¬ها هزار زن و کودک بیگناه کشته شده و مورد ظلم و ستم وحشیانه قرار گرفتهاند. مردمان ایران بهویژه هنرمندان و سلبریتیها که همیشه به دنبال دفاع از حق، عدالت، ارزشهای انسانی، مقابله با ستم و ... هستند اما در این میان هم سکوت کرده و واکنش خاصی به این جنایات نداشتند، کورش زارعی دبیر سابق جشنواره تئاتر فجر، در برنامه «به افق فلسطین» با انتقاد نسبت به عدم موضعگیری برخی اهالی هنر در قبال جنایات رژیم صهیونیستی گفت: «خیلیها در مورد یک حیوانآزاری پیام میدهند ولی در قبال جنایت جنگی صهیونیستها در غزه، هیچ واکنشی ندارند. شاید برخی نگران گذرنامه و سفرهایشان به اروپا و آمریکا هستند که همچنان سکوت کردهاند»، اما برعکس برخیها مانند هومن حاجیعبداللهی، هوتن شکیبا و ... به دنبال همدردی با مردم فلسطین و غزه بودند؛ شاعران و هنرمندان جبهه مقاومت اسلامی نیز در بیانیهای درخواست کردند اهالی هنر و ادبیات با زبان شعر و هنر، اعتراض خود را نسبت به سکوت شرم آور مدعیان دروغین حقوق بشر اعلام کنند.
به جوش آمدن خون با خون
در ۱۳ دیماه ۱۴۰۲ درست مصادف با چهارمین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، در یک عملیات تروریستی در گلزار شهدای کرمان و مسیر زائران سردار سلیمانی، ۲ انفجار رخ داد که به دنبال آن، ۹۴ نفر شهید و بیش از ۲۸۰ نفر نیز مجروح شدند. خون دهها زن و کودک بیگناه ایرانی ریخته شد اما اینبار دیگر سکوتها شکسته شد و این جنایت و کودک کشی واکنشهای بسیاری را به همراه داشت، هنرمندان و سلبریتیهایی که شاید از ترس طرد یا تهدید شدن سکوت پیشه کرده بودند در صفحات مجازی و اینستاگرامی خود، خشم و ناراحتی خود را نسبت به این فاجعه انسانی نشان دادند و آن را تسلیت گفته و با خانوادههای داغدار همدردی کردند، اما برخیها همچون علی کریمی و اشکان خطیبی که در ماجرای فوت مهسا امینی بهدنبال حمایت از حق و مقابله با ظلم و ستم بودند بر طبل شادانه کوبیده و ابراز خوشحالی میکردند. این ابراز خوشحالیها واکنشهای گستردهای را در بر داشت و موجب شد تا بعضی از هنرمندان همچون مهران غفوریان به این ابراز خوشحالی واکنش نشان داد و نوشت: «کسی را که از کشتار انسانهای بیگناه ابراز شادی میکند، باید در تیمارستان و به دور از دیگر بیماران روانی بستری کرد، واقعا این را نمیتوان درک کرد.» کریمی هم در جواب به غفوریان متنی را منتشر کرد که به دلیل محتوای توهین آمیز از انتشار آن معذوریم.
سلبریتیهای خفته در سکوت
رفتار سلبریتیها و هنرمندان در پی ناآرامیهای پاییز سال گذشته، گیر افتادن در باتلاق مارپیچ سکوت بود و ناخواسته در این دام افتادند و روز به روز در سکوتی بیش از بیش فرو رفتند بدون اینکه خودشان بخواهند! یا شاید هم این سکوت از سر لجاجت با حاکمیت بوده باشد و خشم خود را به این شکل به نمایش گذاشته باشند، حتی برخی از هنرمندان همچون محسن چاووشی دیگر تمایلی به همکاری با سازمانهای فرهنگی رسمی نداشته و با انتشار مطالبی اعلام کرد که دیگر تمایلی به ادامه همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد. این خواننده در این رابطه نوشت: «امروز و در تمام این سالها، هر جا حرف زدهام از خوزستان تا کردستان و جایجای این وطن به عشق مردم بوده و بس. من محسن چاوشی در صحت عقل و سلامت جان اعلام میکنم از امروز تمام همکاریهای خود با وزارت ارشاد و... برای مجوز و امثالهم را قطع میکنم و مثل همیشه به خواست و عشق مردم میخوانم. سکوت دیگر جایز نیست.»
نمونه دیگر اینکه در جریاناتی که حول محور فوت مهسا امینی یا جشنواره فجر اتفاق افتاد، اعمال فشارهای مجازی و اهانت به چهرههای معروف همچون الهام حمیدی در صفحه اینستاگرامیاش نیز در تداوم سکوت بیتاثیر نبوده است، طبق یک افشاگری توسط روزنامه ایران، الهام حمیدی، بازیگر در جدیدترین پست خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام به ماجرای تحمیل سکوت بعد از گلهای جامجهانی و جشنواره فجر اشاره کرد. او دراینباره نوشت: «اخیراً خیلی بحث توهینهای کامنتی به شخصیتها تو رسانه توسط افراد مختلف مطرح شده است. گفتم بد نیست بگم من هم تحمیل سکوت رو دو جا دیدم: یکبار وقتی فوتبالیستهامون تو جامجهانی حق شادی بعد از گل نداشتن و یکبار هم وقتی بازیگرامون بعد از شرکت تو جشنواره فجر کلی فحش خوردند.» حمیدی در ادامه اضافه کرده است: «ظاهراً اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای، سیل توهین تو کامنتها و دایرکت رو به همراه داره. آیا واقعاً صاحب این اکانتهای توهینکننده، مردم با فرهنگ ایرانی هستند؟»
اهتمامی برای شکستن یک سکوت مرگبار
سال گذشته با وجود همراهی سازمان سینمایی با چهرهها، برای حضور آثارشان در جشنواره فیلم فجر، بسیاری از افراد مشهور، از ترس فحاشی مجازی از حضور در نشستهای خبری آثار فجر انصراف دادند. برخی از چهرهها نیز همچون علی کریمی، احسان کرمی، حمید فرخنژاد، برزو ارجمند، مهناز افشار، روناک یونسی و... به دنبال این بودند تا همصنفیها و دوستان خود و همچنین چهرههای معروف و سلبریتیها را با خود همراه کرده و یا آنها را به سکوت در برابر وقایع وادارند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد این قشر مهم با کمک روش اقلیتسازی/اکثریتسازی، به طور مداوم، صدای حقیقت را به خاموشی سوق دادهاند، اگر این مارپیچ سکوت شکسته شود و به اهالی رسانه اجازه ورود داده شود و جامعه سلبریتی منزجر از این مارپیچ مورد حمایت سایبری و جامعیت فرهنگی قرار بگیرند موجب میشود به مرور زمان وجوه واقعی خود را نشان دهند، از سکوت خارج شده و با عرصه فرهنگی حاکم و حقایق اتفاقات مهم همراه شوند.
الناز برکاتی_ خبرنگار سرویس فرهنگی آگاه