آگاه_زهرا بذرافکن- خبرنگار سرویس فرهنگی: در ابتدا «حسینیه معلی» فقط قرار بود در عزاداریهای مذهبی پخش شود در ادامه در اسفند ۱۴۰۱ در اعیاد شعبانیه با رویکرد جشن و شادی پخش شد تا اینکه قبل از آغاز اعیاد شعبانیه امسال تیزر این برنامه منتشر شد و رسما فصل پنجم را آغاز کرد. فصل جدید بر مبنای یک رئالیتیشو مشارکتی از ترکیبی از مداحان شناخته شده و مهمانان از اقشار مختلف جامعه است.
کمبود شادی مومنانه
در جهان امروز پیچیدگی روابط و تعامل با یکدیگر تا حد زیادی انسانها را به انزوا کشانده است. میدانیم که نشاط اجتماعی موتور محرک توسعه پایدار و کاهنده انحرافهای اجتماعی است. شادی و نشاط در جامعه ارتباط پیوستهای با افزایش امنیت روانی و همبستگی اجتماعی افراد جامعه دارد و آن چه در فقدان این مهم رخ میدهد، افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، بیعلاقگی به اجتماع وکمرنگ شدن وجدان و تعهدکاری در افراد است. هر قدر در یک جامعه، روحیه نشاط حاکم شده بر بینش افراد اثر بگذارد، احساس تعهد و مسئولیت فرد به خود و جهان پیرامون افزایش یافته و ناهنجاریهای اجتماعی، رواج خشونت در روابط اجتماعی و گرایش به فرهنگهای خارجی کاهش پیدا میکند. باری، اگر با خود صادق باشیم، جامعه امروز ایران و چه بسا در سراسر جهان درگیر با تعارضهای ناشی از تنهایی و فردگرایی زیست مدرن است. نسلهای جوانتر با دیدی بدبینانه نسبت به آینده مینگرند و نسلهای پیشین نیز غالبا از چرخه پیشرفت سریع تکنولوژی جا میمانند و بیشتر مخاطب یکطرفه ژانر سرگرمی رسانههای نوین هستند. به علاوه، در سبک زندگی مدرن، نهاد خانواده از سطح اهمیتی که پیش از این جامعه به آن قائل بود تا حدودی عقب نشسته و فرزندان نسل جدید بر مبنای ملغمه فرهنگی حاکم بر فضای مجازی، زیستی جدید به خود گرفته و محوریت همه چیز را به خود منحصر کرده است. سنت و تجربه در نسلهای جدیدتر کمرنگ شده و فردگرایی گل سرسبد و ریشه غالب سیاهی سالهای اخیر است که رسانههای ستنی و نوین، همچون شبکههای اجتماعی و حتی سیستمهای آموزشی بر آتش آن میدمند. در نهایت، دو دستگیای در جامعه جان گرفته است که در حال میل به سوی نقاط بحرانی است و دامنزنی به آن در این شرایط خارج از راهبرد مطلوب است. رسانههای حاکمیتی در جهان امروزی از ارکان اصلی آموزش، جامعه پذیری و برقراری ارتباط همسطح با جامعه است.
با این حال، چند سالی است که برنامهها و شبکههای تلویزیونی اختصاصی شده و برای گروههای مختلف مخاطب، برنامههای اختصاصی و هدفمند تولید میشود. با این وجود، خلا و فقدان جدی برنامههای ژانر تفریح و سرگرمی در چارچوب و برای مخاطب مذهبی در میان آنها ملموس و محسوس است. ظرفیتی که خالی ماندن آن، ارتباط جامعه را با مهمترین کانال رسانهای و در مجموع، بدنه حاکمیتی کشور به مرور به سمت و سوی نامطلوب و انفکاک کامل میبرد. با وجود قوت گرفتن رسانههای نوین در جهان کنونی، همچنان رسانههای سنتی، مثل تلویزیون تاثیری انکار ناپذیر بر مخاطب ایرانی دارند؛ مخاطبی که بیشترین خاطرات و زمینه مشترک را از همین کانال ارتباطی قدیمی دارد.
آفتی به نام یکنواختی
غالب برنامههای مذهبی در تمام سالهای بعد از انقلاب، حالتی سنتی داشته و فقط به پخش تصاویر از یک هیات واقعی محدود شده است. بنابراین، در نهایت تنها جایگزینی برای رفتن به هیات بوده و کارکرد رسانهای آن به حداقلیترین حالت ممکن رسیده است. علاوه بر آن تمرکز برنامههای مذهبی عمدتا بر مراسمات عزاداری بوده و بیشتر اعیاد و جشنهای مذهبی با پخش قسمتهای تکراری و کوتاه از مداحیهای سالهای گذشته رقم میخورده است. رهاشدگی مخاطب علاقمند به محتوای مذهبی با برنامههای بی هدف و مناسبتی صرف، چیزی است که طی این سالها در فرهنگ و زیست رسانهای ما جا افتاده است. بدتر آن که این رهاشدگی مخاطب را به سوی بلاگر و اینفلوئنسرهای مذهبی شبکههای اجتماعی سوق داده و متمایل میکند که نه تنها در راستای ارتقا و اعتلای فرهنگ مذهبی گام برنمیدارند، که کاربر ایرانی را به سوی دیگری منحرف میکنند؛ سمتی که در آن سطحیترین و مادیترین انگیزهها به هر مولفهای ارجح است. به هر جهت، آن چه رقم میخورد به حاشیه راندن و انزوای مخاطب این نوع از برنامهها بود که گویی از اولویتهای کلی تولیدات صدا و سیما خارج شده و صرفا برای خالی نبودن لیست پخش، آن هم فقط به شکل مناسبتی و آرشیوی بخشی در آن گنجانده میشد. برای وضوح بیشتر مطلب، رجوع کنید به انواع برنامههای شاد دیگری که در تلویزیون طراحی و تولید شده است. برنامههایی همچون «دورهمی»، «خندوانه» و هزار و یک برنامه دیگر که برای عمده مخاطب ایرانی پیش از این تولید شده است. انواع شوخی در این برنامهها کاملا عادی و رایج است و غالبا محدودیتی متوجه آنها نبوده است.
رئالیتی شو منهای لودگی
«حسینیه معلی» نمونهای مشارکتی و واقعگرا از برنامهای مذهبی و ایرانی برای پایان دادن به روند کور و یکدست پیشین در ساخت برنامههای اینچنینی است. یک رئالیتی شو مذهبی و ایرانی که به خوبی ارتباطش را با مخاطب هدف برقرار کرده و در چارچوبی گام بر میدارد که بر اساس آن ساخته شده است. این برنامه با حضور جمعی از مداحان با سابقه اجرا و هدایت میشود که به درستی مسیری را در پیش گرفتهاند تا چهره سخت و خشک جا افتاده از مداحین اهل بیت و به طور کلی شادی و نشاط مومنانه را دستخوش تغییری واقعی به اقتضای نیاز اجتماعی زمانه کنند. بعضی از مخاطبان تلویزیونی شاید هنوز تاب دیدن مداح اهل بیت را ندارد در حالی که شوخی میکند، میخندد و میخنداند. همین امر نه فقط مخاطب را از آن چه «برنامه مذهبی» خوانده میشود، که به کلی از بخشی از دین که معطوف به روحیه شادی و نشاط میشود، مایوس میکند. آن چه در برنامه «حسینیه معلی» محل انتقاد قرار گرفته است، نوعی از شادی بومی دسته جمعی است که در آن اثری از غنا نیست و محرک اصلی و گردانندگان آن نیز به جز با اتکای بر اصول و آداب دینی و فرهنگی دست به اجرای آن نزدهاند. به راحتی میتوان محتوای این برنامه را از آن چه لودگی و مخرب چهره مداحان و شادی بر بستر اعیاد دینی است، تفکیک کرد. در نهایت خروجی برآمده از کار مشترک متخصصین این حوزه، کسانی که سالها مستقیما در ارتباط با مخاطب مذهبی و غیرمذهبی در اعیاد و سوگواریها بودهاند، همانطور که قابل انتظار بوده است، گامی نوآورانه در این زمینه از آب در آمده است.