آگاه ـ علی اردشیر لاریجانی سال ۸۴ ترجیح داد بخت خود را برای ورود به پاستور بیازماید. از این رو ردای کاندیداتوری انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری را برتن کرد و با شعار «هوای تازه» به رقابت با چهرههای شاخص اصولگرا و اصلاح طلبی که در آن مقطع اعلام کاندیداتوری کرده بودند، پرداخت. از هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور سابق تا مصطفی معین، مهدی کروبی، محسن مهرعلیزاده و محمود احمدی نژاد رقبای وی محسوب میشدند اما با این حال او باکارنامهای که از خود در وزارت ارشاد و خیایان جام جم به جا گذاشته بود و از چهرههای صاحب نام همچون محمدرضا باهنر و منوچهر متکی در ستاد انتخاباتی خود بهره برد اما نتوانست اعتماد مردم ایران کسب کند. در آن دوره نام «محمد احمدی نژاد» شهردار اسبق تهران به عنوان منتخب ملت از صندوق رای بیرون آمد.
البته شکست وی در انتخابات با ناکامی همراه نبود چرا که از ساختمان جام جم که روزی رئیس آنجا بود به مجموعهای دیگر که از جایگاه حساس و بالایی برخوردار است، منتقل شد. لاریجانی با حکم رئیس جمهور وقت، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و روزهای مهمی را در قالب مذاکره هستهای پست سرگذراند، هرچند در میانه راه با محمود احمدی نژاد مشکل پیدا کرد و در نهایت عطای دبیری شورا را به لقای آن بخشید اما بار دیگر پرونده جدیدی را پیش روی خود گشود. این بار تصمیم گرفت از حوزه انتخابیه قم راهی مجلس هشتم شود.
ورود لاریجانی به پارلمان و فراز و نشیبهای بسیار
برادر معروف لاریجانیها این بار توانست برخلاف سال ۸۴ رأی خوبی را از آن خود کند و به خانه ملت راه پیدا کرد. تازه ماجرا آغاز شد. اردشیر لاریجانی تنها رئیس مجلسی بود که سه دوره پیاپی بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه زد و با دو دولت دهم و یازدهم و دوازدهم همکاری کرد. در دولت احمدی نژاد به واسطه تفاوت دیدگاه دو رئیس (رئیس دولت و رئیس مجلس) روابط تیره و تار بود به همین جهت یکشنبه سیاه رقم خورد و استیضاح وزیر اسبق کار، بهانهای را برای تخریب رئیس مجلس از سوی رئیس دولت دهم فراهم کرد. سرانجام فعالیتهای دولت دهم با نقاط مثبت و منفی به پایان رسید و دولت جدید به روی کارآمد. سال ۹۲ فصل دیگر در تقویم سیاسی لاریجانی رقم خورد و او تعامل بسیار نزدیکی با شیخ دیپلمات (حسن روحانی) برقرار کرد و از مدافعانِ برجام دولت او بود.
لاریجانی در دوره نهم نهاد قانونگذاری به یاران خود وزن بیشتری داد. «کاظم جلالی» رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شد و یاران او فراکسیون متبوعشان را راهاندازی کردند. این تحرکات نشان دهنده آن بود که او تمایلی برای حضور مجدد در انتخابات مجلس دهم را دارد، در آن دوره باز خودش از قم نامزد شد، اما نیروهای امینش با اصلاح طلبان ائتلاف و در فهرست امید حضور پیدا کردند و در سال ۹۴ پیروز شدند. حضور آنها در ساختمان بهارستان حاشیه ساز شد. یاران لاریجانی حاضر به حمایت از محمدرضا عارف برای جلوس وی بر کرسی ریاست مجلس نشدند و با عبور از«عارفِ اصلاحات» بار دیگر فرزند مرحوم آیتالله العظمی میرزا هاشم آملی و داماد شهید آیت الله مطهری رئیس مجلس شد.
خروج از بهارستان پس از سه دوره صدرنشینی
مجلس دهم دیگر پایان ماجرا برای او بود. علی لاریجانی هنگامی که زنگ انتخابات برای یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به صدا درآمد در گفتوگویی اعلام کرد که تمایلی برای کاندیداتوری ندارد و سه دوره حضور در مجلس برای او کافی است. بعد از وداع با جایگاه ریاست مجلس با حکم رهبر انقلاب به عنوان مشاور ایشان منصوب شد و فقط در انتخابات ۱۴۰۰ دوباره داوطلب ریاست جمهوری شد اما در یک شوک خبری صلاحیتش از سوی شورای نگهبان احراز نشد. او با نامه نگاریهایی اعتراضش را به شورای نگهبان اعلام کرد. علی لاریجانی از قدرت خارج شد اما همچنان گعدهها و نشستهای خود را با طرفدارانش ـ نمایندگان ادوار ـ داشت و همین رفت و آمدها با انتشار یک خبر به انتخابات ۱۱ اسفند ماه گره خورد. یک خبرگزاری از نقش آفرینی علی لاریجانی در انتخابات مجلس دوازدهم خبر داد اما دیری نپایید که دفتر او با صدور بیانیهای خبر مذکور را با کلید واژه«خالص سازان» تکذیب کرد. در پاسخ کوتاه دفتر لاریجانی آمده بود: «بدین وسیله از جریان خالص سازی رفع نگرانی میشود و بعید است به این روشهای برادران بتوان رقابت تصنعی ایجاد کرد. ملک را چارهای دیگر نیاز است.»
لاریجانی؛ سامان؛ ایسلند!
او از یک سو نقش در انتخابات را تکذیب میکرد و از سوی دیگر باز خبرهایی مبنی بر تحرک او در پشت صحنه در فضای مجازی و رسانه ها منتشر میشد. دیگر جامعه رنگ و بوی انتخاباتی گرفته بود و ثبت نامهای داوطلبان هم انجام و در شورای نگهبان در حال بررسی بود، در همین فضا به سر میبردیم که خبری مبنی بر فعالیت «سامان» با محوریت رئیس سابق مجلس شورای اسلامی برای آوردگاه ۱۱ اسفند در فضای مجازی پخش شد. این خبر همانند اخبار دیگر از سوی نزدیکان اردشیر لاریجانی تکذیب شد.
منصور حقیقتپور، مشاور او که در فهرست انتخاباتی صدای ملت با سرلیستی «علی مطهری» در انتخابات مجلس دوازدهم حضور دارد ۱۸ بهمن ماه دست رد به انتشار این خبر زد و با کنایه گفت: این خبر مانند این است که بگویند لاریجانی به ایسلند رفت! اما آن چیزی که من از «سامان» میشناسم، یک بانک سامان، یک سازمان هواپیمایی و یک شهری با نام سامان در چهارمحال بختیاری است.
حق با مشاور لاریجانی بود، سامان با هدایت رئیس سابقش تشکیل نشد اما او برای انتخابات ۱۱ اسفند برنامهای دیگر داشت، برنامهای که در قالب تشکیلات سیاسی و ائتلافهای انتخاباتی پی ریزی نشده بود بلکه در جایگاه یک کارگردان تعریف شده بود. علی لاریجانی به تازگی با انتشار کلیپهایی از مهرههای خود در انتخابات حمایت کرد. گزینههایی مانند «محمد باقر نوبخت» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی و «غلام رضا تاجگردون» رئیس پیشین کمیسیون برنامه و بودجه که اعتبار نامهاش در مجلس یازدهم از سوی وکلای مردم رد شده بود. در این فهرست تعداد دیگری از اعضای فراکسیون رهروران مجلس دهم را هم اضافه کنید.
لاریجانی از راه دور میخواهد صحنه انتخابات را کارگردانی کند تا بتواند نیروهای خودش را دوباره راهی بهارستان کند. همان نقش را ۸ سال پیش یک چهره شاخص اصلاحطلب برای لیست امید اجرا کرد، در مقابل دوربین قرار گرفت و تکرار میکنم خود را برای حمایت از دو لیست انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره خبرگان رهبری بیان کرد و جالب آنجا بود که پس از انفعال امیدیها عکس العمل نشان نداد و تنها واکنش او روزه سکوت در انتخابات مجلس یازدهم بود. حال در مقطع فعلی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی میخواهد همین نقش را تکرار کند.
آیا علی لاریجانی که پیش از این هرکنش و واکنش انتخاباتی از سوی خودش را تکذیب میکرد و امروز ترجیح داده در مقام دفاع از تعدادی از کاندیداهای انتخابات وارد صحنه شود، میتواند از بلیتش برای حضور نیروهایش در مجلس دوازدهم استفاده کند؟ از روز شنبه که نتایج انتخابات به مرور اعلام میشود میتوان به این پرسش پاسخ داد. اما آنچه مشخص است لاریجانی چه در انتخابات ۱۴۰۰ و چه در ۱۴۰۲ فعلی که در سپهر سیاست صرف کرد حضور و بازگشت به قدرت بود!