ادابازی سخیف با ژست لمپنی

چرا سریال جدید عنقا در هیچ وجهی قابل اهمیت نیست؟
۱۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۶

«گناه فرشته»، سریالی است پر دیالوگ اما کم حرف، که به نویسندگی و کارگردانی حامد عنقا، این روزها نُقل شبکه نمایش خانگی شده است. عنقا پیش از این سابقه طراحی سریال‌هایی چون پدر و آقازاده را نیز در کارنامه هنری خود داشته اما این بار برای نخستین بار در مقام کارگردانی نشسته است.

آگاه ـ الناز برکاتی _ خبرنگار سرویس فرهنگی: گناه فرشته که این روزها مهمان خانه‌ها و شبکه نمایش خانگی شده است، سریالی پر از ضعف و ایراد است و نتوانسته مخاطب را آنگونه که باید به خودش جذب کند. عنقا در سناریوی لاغر و پر شباهت به «زخم کاری» و «آقازاده» به دنبال آن است تا با ایجاد فضایی جنایی، جذابیت بسیاری را برای بیننده ایجاد کند اما نه تنها نتوانسته بلکه در بخش‌هایی موجب خستگی و زدگی تماشاچی نیز شده است. فیلمنامه سریال بسیار آشنا به نظر می‌رسد، در سریال آقازاده و گناه فرشته ما یک حامد تهرانی را می‌بینیم که درحال ضربه خوردن و انتقام است. در مجموعه آقازاده پردیس پورعابدینی (مانلی یا راضیه) به همراه امیر آقایی (نیما بحری) به دنبال انتقام از حامد بودند در این سریال هم همان سناریو با اندکی تغییرات جزئی را شاهد هستیم. همچنین شباهت بیش از حد به «زخم کاری» از این جهت که کارکترهای اصلی هم مشکوک هستند و هم خنثی، انتقادات بسیاری را به این سریال وارد کرده است. 

 سوتی‌هایی فاحش/ موتورسواری با کفش پاشنه بلند

مجموعه‌ای بی‌هیجان، بدون اتفاق خاص دراماتیک، با روابط ضربدری و نامفهوم که پر از ایرادات فنی و فیلمبرداری است. تصویربرداری‌های پرنقص، کات کمتر از ۳۰ درجه در قسمت‌هایی از سریال، نورپردازی‌های نامناسب و ... همگی موجب شده تا شاهد مجموعه‌ای پر اشکال باشیم. شاید علت ضعف‌های نورپردازی‌ها آن است تا تهران را شهری بی‌روح، کدر، کثیف و پر از آدم‌های سرگردان نشان دهد یا شاید هم کارگردان این مجموعه در ایران زندگی نمی‌کند و نمی‌داند که جدا از اینکه موتورسواری بانوان مجاز نیست، موتور سواری آن هم با کفش پاشنه بلند یکی از صحنه‌های تخیلی، مضحک و غیر واقعی است که شعور مخاطب را تحت شعاع قرار می‌دهد. گویی عنقا با اشاره به شعار زن، زندگی، آزادی، در این مجموعه به دنبال آن بوده تا مسیر را برای موتورسواری بانوان هموار کند. پس از انتشار این سریال و چنین سکانس‌هایی نیز انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس‌جمهور ابراز کرد: «پیگیر گواهینامه موتورسیکلت برای زنان هستیم.» 

دادگاه یا سالن همایش

گویی در این سریال دادگاه و نظم قانونی آن به سخره گرفته شده است و بیشتر به یک سالن همایش خالی و متروکه‌ای بدل شده است که صدای آدم‌ها در آن می‌پیچد. به‌قدری پلان‌ها دور از یکدیگر عمل می‌کنند که هیچ ریتم خاصی ساخته نمی‌شود. اشکالات حقوقی بسیاری به سریال و برخی دیالوگ‌های آن وارد است به‌عنوان مثال در قسمتی از مجموعه حامد تهرانی می‌گوید که برای قصاص نفس «دادخواست» دادند و وکیلی در واکنش به این سکانس تذکر داده که قصاص نفس با دادخواست ممکن نیست بلکه باید تقاضایی ضمن شکواییه باشد. یا مثلا گفته شده قاضی به حامد تهرانی (شهاب حسینی در نقش وکیل) هشدار می‌دهد که او را به دلیل بر هم زدن نظم دادگاه به بازداشتگاه خواهد فرستاد در صورتی که طبق قانون آیین دادرسی چنین چیزی ممکن نیست. بنابراین از نظر برخی وکلا و حقوقدانان بخشی از سریال فانتزی‌گونه و حاصل تخیل سازنده است. 

سوپر لاکچری بازی!

زندگی سوپر لاکچری در گوشه به گوشه این مجموعه به چشم می‌خورد؛ از سیگار شهاب حسینی با برند کوهیبا که بین ۵۵۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان قیمت دارد گرفته تا استفاده از موتورهای وسپا ۶۰۰ میلیون تومانی، ویلاهای لاکچری لواسان و خودروی رنجرور ۵۰ میلیارد تومانی. دلیل اینهمه اصرار بر کشیدن پیپ و سیگار و لاکچری بازی چیست؟ استفاده از سیگار در پلتفرم‌ها آن هم با مارک‌ و برندهای متفاوت یکی از موضوعاتی است که توجه کاربران بسیاری را به خود جلب کرده است و گویی اگر در سریال‌ها سیگار دست بازیگران نباشد کار پیش نمی‌رود. جدای از آن ترویج سیگارهای قاچاق گران قیمت مسئله مبهم و عجیب این دست از آثار و این سریال است.

تحریف و جعل تاریخ 

قسمت سوم سریال «گناه فرشته» یکی از آن قسمت‌هایی بود که جنجال‌های بسیاری را به همراه داشت. در این قسمت، تصویر شخصیت داستان، به جای چهره‌های نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شجریان در چند عکس معروف از این چهره‌های هنر و ادب قرار داده شده است. انجمن مبارزه با نشر جعلیات به این حرکت واکنش نشان داد و گفت: « تاریخ، داستان نیست. ایجاد چنین تغییری در عکس اصلی، علاوه بر تحریف تاریخ، نمونه بارز نادیده‌گرفتن حقوق معنوی افراد حاضر در عکس و خانواده‌هایشان است.انجمن مبارزه با نشر جعلیات از طرف خانواده‌ شاعران عضو انجمن (بهبهانی و ابتهاج) اعتراض خود را نسبت به این امر اعلام می‌کند.تولید یک اثر فرهنگی باید همراه با دقت بسیار، امانت‌داری و توجه به میراث‌ گذشتگان باشد.»

یلدا ابتهاج، دختر هوشنگ ابتهاج هم در واکنش به این امر گفت: «حذف کردن «سایه» در تصویری که تاریخی است و به جای او، در کنار فروغ و فریدون مشیری و خانم بهبهانی که همگی دیگر امروز نیستند و جایگزین کردن فردی دیگر چه معنا و انگیزه‌ای دارد؟ این تحریف تاریخ به‌ سود کیست؟» 

بازیگرانی مشترک با سرزمین کهن اما بی‌کیفیت

امیر آقایی و شهاب حسینی هر دو در «گناه فرشته» و نیز «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی بازی کرده‌اند و تصادف همزمانی پخش هر دو اثر یکی در تلویزیون و دیگری در پلتفرم و قیاس کیفیت بازی‌های این دو در این سریال‌ها نشان از عیار واقعی کارگردان، تیم سازنده و نوع پرداخت دارد. در واقع ایفای نقش این دو بازیگر در «سرزمین کهن» بسیار بالاتر و با کیفیت‌تر بوده است؛ کمال تبریزی، در «سرزمین کهن» از کاراکترها بسیار در نقطه درست استفاده کرده و حضور تمام شخصیت‌ها در روند داستان‌ ضروری بوده و شاهد فیلمانه‌ای منسجم و پخته هستیم. این درحالی است که حامد عنقا با آنکه شیوه و مدل همیشگی‌اش که توجه به جزییات تجملی و شلوغ کردن فضا با حجم زیاد تیپ و چهره‌ها بوده را در پیش گرفته است، اما نتوانسته آنطور که باید و شاید داستان را پیش ببرد و سریالش روایت قوی داشته باشد. حضور بازیگران بسیار نه تنها تاثیری در روند قصه نداشته بلکه در برخی مواقع، از سرعت پیش‌رفتن داستان کاسته است. چندی پیش شاهد بازی درخشان شهاب حسینی در سریال «پوست شیر» نیز بودیم اما در این مجموعه خبری از این درخشش همیشگی از او نبوده‌ایم و می‌توان گفت مشکل از سوپراستاری با این پتانسیل که همیشه بازی‌های درخشانی داشته، نیست، بلکه نقص در کارگردانی و فیلمنامه «گناه فرشته» است.

روابط خانوادگی تصنعی 

روابط زناشویی حامد و مهتاب در این سریال، بیشتر شبیه به دو هم‌خانه است تا دو همسر. دیالوگ‌هایی مصنوعی و خشک که حس صمیمیت میان دو همسر را القا نمی‌کند. رابطه دختر و پدری حامد با دخترش نیز چندان چنگی به دل نمی‌زند در صورتی که می‌شد صمیمیتی که میان پدر و دختر وجود دارد را خیلی زیباتر از این حرف‌ها به تصویر کشید، درست همانطور که جمشید محمودی در سریال پوست شیر همان‌طور که عشق و محبت میان نعیم و ساحل را به تصویر کشید و مخاطب را با خود همراه کرد.

توهین‌های سیاسی و زیر پوستی

باتوجه به اینکه در ابتدای هر قسمت با جمله‌‍‌ هرگونه شباهت تصادفی است، مواجه می‌شویم اما باید گفت که انگار این شباهت‌ها چندان هم تصادفی نبوده است. حامد عنقا پس از سال‌ها روزنامه‌نگاری در عرصه فیلمنامه‌نویسی و تهیه‌کننده‌گی مشغول به فعالیت شده و به تازگی هم پا به وادی کارگردانی گذاشته است. از قسمت چهارم روزنامه‌نگاری به‌نام محمود واعظ وارد سریال می‌شود، روزنامه‌نگاری قدیمی که به خاطر گزارش‌های ضد جریان فساد اقتصادی و سیاسی از کار روزنامه‌نگاری دست کشیده است. نکته اینجاست که چنین شخصیتی در دنیای واقعی وجود دارد. ماشالله شمس الواعظین، روزنامه‌نگاری اصلاح‌طلب است که در اعتراضات سال ۸۸ دستگیر می‌شود. ورود این روزنامه‌نگار با شباهت‌های بسیارش به شمس الواعظین، جنجال‌های بسیاری را ایجاد کرد. این جنجال با صدور بیانیه‌ای از سوی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به اوج خود رسید که در نهایت خود شمس الواعظین، واکنش صلح‌آمیزی نشان داد و اعلام کرد که هیچ دلخوری شخصی ندارد. محمود واعظ در سریال به دنبال خروج از ایران است که با توطئه‌ای به قتل می‌رسد و مرگ او خودکشی نشان داده می‌شود. شاید این مسئله به قتل‌های زنجیره‌ای و مرگ مشکوک روزنامه‌نگاران در دهه هفتاد شمسی نیز اشاره دارد.

مروری بر قتل‌های زنجیره‌ای/ رویکردهای ضد امنیتی

نام مادر حامد تهرانی (شهاب حسینی) در این مجموعه پروانه است و شاید اشاره دارد به قتل پروانه اسکندری (مدیر مسئول نشریه جبهه ملی) و داریوش فروهر که در سال ۷۷ به قتل رسیدند. شاید انتخاب اسامی سهوی به نظر برسد اما هرچه سریال پیش می‌رود ابعاد جدیدی از آن رو می‌شود. دستیار یکی از شخصیت‌های اصلی وقتی با قتل‌ها و مفقود شدن سایر کاراکترهای فیلم مواجه می‌شود، به یکی دیگر از شخصیت‌های فیلم یادآوری می‌کند «مگر شما داستان اتوبوس ارمنستان، پوینده و مختاری را برای من تعریف نکردید؟» که کنایه به قتل‌های زنجیره‌ای و دروغ‌های حاشیه‌ای مربوط به اتوبوس ارمنستان دارد. باتوجه به اینکه در این سریال در سال ۱۴۰۲ درحال پخش است، نکته دیگری وجود دارد آن هم تکرار جمله ۱۴ سال پیش است که مدام در سریال می‌شنویم و این پرسش ایجاد می‌شود که آیا عنقا به دنبال اشاره به رخدادهای سال ۸۸ است یا قصد هم زدن رخدادهای کهنه سیاسی را دارد؟ 

ابهام اشاره به دراویش گنابادی

عماد تهرانی، پدر حامد، یکی از شخصیت‌های اصلی سریال، مردی قدرتمند و بانفوذ است که در پشت پرده بسیاری از اتفاقات قرار دارد. شاید بتوان این شخصیت را به قطب دراویش گنابادی که یکی از چهره‌های سیاسی مغضوب پیش و پس از انقلاب است، تشبیه کرد. او و عماد تهرانی به لحاظ ظاهری شباهتی نزدیک دارند از آن جهت که هردو با ردایی بر تن مدام درحال خواندن مثنوی بوده و تمام وقایع و اتفاقات را جبر و تدبیر الهی می‌دانند. باتوجه به اینکه قطب دراویش گنابادی در ۳ دی ماه ۱۳۹۸ از دنیا رفته است و این سریال دو روز پیش از سالگرد فوت او یعنی ۱ دی ماه ۱۴۰۲ منتشر شده است، این ابهام را ایجاد می‌کند که شاید اشاره‌ای خاصی به دراویش گنابادی دارد.

در نهایت اینکه عنقا هیچ‌گاه از صرف بودجه‌های هنگفت برای ساخت آثارش همچون «آقازاده»، «پدر»، «تنهایی لیلا» و همین آخرین آن یعنی «گناه فرشته» دریغ نکرده است اما با این‌حال ساخته‌هایش چندان آورده‌ای برای مخاطبان و جامعه نداشته است، «گناه فرشته» نیز نمونه بارز این مسئله است. علی‌رغم اینکه ۱۰ قسمت از سریال با حضور چهره‌های شاخص و سوپرلاگچری‌بازی‌های فراوان منتشر شده است، هیچ حرف متفاوتی برای گفتن ندارد و در مضمون فلج است.