آگاه ـ مسعود کارگر ـ دبیر گروه فرهنگی: همین چند روز پیش، روز جهانی زن بود. این روز در جهان غرب دارای تاریخچه ظلم به زن بوده که سیاستمداران وقت آمریکا به صورت نمادین آن را برای فروکش کردن ناحقی که در حق طبقه کارگری روا داشتهاند تعیین کردند و به نوعی پس از آن با باز کردن فضای آزادیهای جنسیتی و روابطی خواستند در چنین رویهای تجدید نظر کنند. این در حالی است که هدف اصلی برای این تحول در واقع، ظلمی نوین و عمیقتر از قبل علیه زن بوده است.
در عصر حاضر و چندسال اخیر ساحت زن و واژه آزادی دستمایه اهداف و افکاری شده است که ذیل همان اباحیگری در روابط از چندین سال پیش بنیاد نهاده شده است و جایگاه و مرتبه زن را در بستر یک آزادی محض و بی چارچوب تعریف کرده تا از این طریق بتواند در دو روی یک سکه منفعت طلبانه، راهبردهای ضد زن را پیش ببرد و خانمهای موافق این رویه گمان کنند در یک مبارزه جدی حقشان ادا خواهد شد.
در این راستا دین ستیزی، برهنگی و بی قاعدگی در اصول اخلاقی جز ارکان مهم این مطالبهگری فالش و بدون پشتوانه بوده و جماعتی از این دست زنان با این تفکر در تلاش هستند بازتولید هویتی خود در همه عرصههای اجتماعی را با نازلترین رفتار استرداد کنند. در چند روز اخیر و درست در روز جهانی زن، همچنان همانند قبل شاهد کنش و واکنشهایی از سوی به اصطلاح فعالان این حوزه بودهایم که در مدل سخیف آن، گلشیفته فراهانی بازیگر فراری این عرصه، با برهنه شدن و انتشار عکس آن در صفحات خود، در این سطح خواهان مطالبات زنانه شد. از سویی دیگر در پی یک اتفاق مبهم در یک درمانگاه در شهر قم و انتشار تنها تصویری ناقص و چندپاره از آن، عدهای نوع مواجهه خانم مورد نظر در آن اتفاق را به «سلیطه بازی» تعبیر کرده و برخی این واژه را در رفتار مثبت دانسته و خواهان آن به عنوان اهرمی برای تقابل اجتماعی زنانه شده و هشتگی در این رابطه با مضمون «من هم یک سلیطهام» در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و سعی کردهاند پیوندهای سطحی و سخیف دیگر را به آن پیوست کنند.
این هشتگ بازی با جایگاه و ساحت مهم و والای زن، آنهم بیشتر در بستر مجازی، نگاه از آن دارد که اصولا افرادی که موافق کنش و واکنشهایی این چنینی و با شلوغ بازی و سلیطه گری هستند، مسئله زنانه و حقوق زن را نفهمیده و برایشان احقاق منطقی مهم نیست، بلکه باید در فضای کاملا عریان ذهنی و جسمی به جدال جنسیتی در برابر عقل و خرد و در نهایت تفکر برخواسته و اتمسفر کلام، گفتوگو و شکل گیری گفتمانهای بجا در این باره را به شانتاژهایی جلف آلوده و خدشهدار کرد. مبارزه هشتگی و سوار شدن بر صفات و رفتارهای سلیطه محور نه تنها نمیتواند بستری مطلوب برای مطالبهگری باشد، بلکه مواجه و خواستگاه را جزیرهای و کلونی پیش برده و تعارضات منافع را در دل هر رویکرد درست و غلط به اوج خود میرساند. ساحت زن، مطالبه حقوق آن و ظلم زدایی از این حریم با هشتگ پرانی، سلیطه بازی، برهنگی و عریان سازی تفکرات ضد زن محقق نخواهد شد، بلکه توپ و میدان را در اختیار جریان همیشه مخالف با زن قرار داده تا اینکه بیشتر از پیش به بهانه اهمیت به مقام آن، این ساحت را به لجن بکشاند.