آگاه: چند سالی می‌شود که سینمای اجتماعی رنگ و رخ در میان محبوبیت مردم باخته است، در واقع آنقدر مدل سیاه‌نمایی و اجتماعی آپارتمانی زیاد از حد شده، که تلخی‌اش ذائقه انسان را زهر کرده است؛ از این رو هر اثری که مخصوصا در سال‌های اخیر به اکران درآمده با استقبال ناچیز مخاطب و درنهایت شکست در گیشه مواجه شده است. علت بارز آن هم، تکراری بودن قصه‌ها، عدم داستان‌پردازی درست و کارگردانی دقیق است که همه به نوعی سعی در صرف فروش در گیشه با هرچه سیاه‌تر دم زدن از تاریکی مطلق پنداشتن وضعیت کشور و جامعه است که با ایجاد یک فضای گروگانگیری احساسی بتوانند یقه مخاطب را گرفته و به اسم فیلم بفروش در سینما نگه دارند.

اما در کف میدان وضعیت بازخورد مردمی کاملا مشهود است که چنین آثاری دیگر جوابگو نیستند، حتی چند اثر قاچاق شده و توقیفی «تفریق»، «برادران لیلا» و «شب، داخلی، دیوار»، نیز آنچنان دیده نشد و آمار نحیفی در دانلود غیرمجاز آن اخذ شد. به همین سبب این سبک فیلم‌سازی و سینما، حداقل پنج سالی می‌شود که منسوخ شده و اعتبار خودش را از دست داده است.

امسال اما یک فیلم جنجالی و در راستای جنجالی‌سازی‌های به سبک کاظم دانشی سرو صدا به پا کرد. «بی‌بدن» فیلم جدید دانشی در قامت نویسنده در فجر چهل‌ودوم بود که از لحظه اعلام پیش‌تولید تا همین الان حواشی زیادی را در پی داشته است. برخی از این حواشی صدای خود دانشی را مبنی بر لو رفتن پیش از موعد داستان آن یا برخی سنگ‌اندازی برای تولیدش درآورده بود. اگر از شلوغ‌بازی‌های الناز شاکردوست در اکران جشنواره‌ای آن بگذریم، مهم‌ترین جنجال حاشیه‌ای این فیلم بحث شکایت خانواده غزاله شکور، مقتول یک پرونده واقعی از این فیلم به‌دلیل شباهت زیاد به داستان زندگی این دختر بود.

«بی‌بدن» یکی از بهترین فیلم‌ها در گونه ملودرام اجتماعی است که بدون هیچ سیاه‌نمایی و با تلاقی داستان واقعی و درامیزه کردن آن توانسته چند معضل و بحران اجتماعی را مطرح و تبیین کند. این فیلم حتی ناخواسته هم اگر فرض کنیم، نقد تندی علیه جنبش سخیف «نه به اعدام» داشته و بحث اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در تشدید بحران چنین پرونده‌هایی و حتی مسبب چنین قتل‌هایی را به‌خوبی بیان کرده است. اما با نهایت تعجب با نادیده گرفتن این اثر در بخش رقابتی و سودای سیمرغ مواجه بودیم.

کاظم دانشی پس از «علفزار» که نویسندگی و کارگردانی آن را به عهده داشت، در دومین کار خود نشان داد که چنین دغدغه و چنین سبکی را امضا خود قرار داده و قرار است به همین شیوه اکثر آثار خودش را بسازد؛ آثاری که از دل پرونده‌ها و سوژه‌های خاص و جنجالی حقوقی و قضایی بیرون می‌آید و گره بازنشده در آنها را در عالم سینما و درام تا حدودی باز کند.