آگاه: فراگیری استفاده از گوشیهای همراه آیفون در ایران به حدی رسیده است که به بیماری مرموز و مسری این روزهای جامعه ما تبدیل شده است. این کالا در ایران با وجود تحریمهایی که ازسوی کشور تولیدکننده اعمال شده است، در عمل کارایی صددرصدی ندارد و درنهایت جز ظاهری متمول، ارزش افزوده و ارمغانی برای خریدارش ندارد.
گوشههایی از این معضل را چندی پیش و در ماجرای «کوروش کمپانی» دیدیم، با اینحال تبوتاب خرید آن بهقدری فراگیر شده است که در مناطق روستایی و بهاصطلاح محروم هم، بسیاری حاضرند زیر بار قرض بروند اما این گرانبهای دوستداشتنی را صاحب شوند. این در حالی است که این کالا حتی در کشورهای غربی و کشور سازنده نیز دستگاهی لوکس محسوب میشود و خرید آن برای هر کسی مقدور نیست. حتی اگر سری به صفحههای مجازی سلبریتیها و چهرههای مشهور غیرایرانی بزنید هم خواهید دید که بسیاری، مدلهای بسیار قدیمیتر آن را هنوز استفاده میکنند.
علاوهبرآن، وضعیت اقتصادی کشور ما متاثر از کثرت تحریمهای خارجی بهحدی بر قیمت کالاهای اینچنینی تاثیر میگذارد که خرید آن اصلا بهصرفه نیست. بااینحال اگر سری به فروشگاههای این برند در کشور بزنید، اغلب در گوشهای از مغازه، میزی با نورپردازی دقیق قرار دادهاند که خریدار بتواند بلافاصله بعد از خرید، کالا را باز کند، از آن فیلم بگیرد و به این نحو برای فروشنده هم تبلیغ کند.
از دامنزنندگان اصلی این بیماری، انگارهای در فضای مجازی است که مطابق آن نداشتن موبایل آیفون مساوی با ضعف و حقارت به شمار میرود. چه کسی این انگاره را ایجاد و تقویت میکند؟ اغلب بلاگرهای مجازی پشت ماجرا هستند. افرادی که میکروسلبریتی به حساب میآیند، غالبا شهرت عمومی ندارند و با داشتن دنبالکنندههای چندهزار تا چند صدهزار نفری در ارتباطی هوادارانه این جریان را تقویت و در میان کاربران نهادینه میکنند.
زمانی که خریدن یک کالا از ابزاری برای کاربردی مشخص، به ارزشی والا تبدیل شده باشد، معنای آن، زنگ خطری خاموش از تبدیل فرهنگ ارزش شمردن مصرف به سبک زندگی مصرفگراست. اگر کار به این مرحله رسیده است باید آگاه شد که پیش از این، فرهنگ مصرف بهحدی در باقی جوانب زندگی افراد نفوذ کرده است که به برنامههای بلندمدت و پژوهش و کار جدی نیاز دارد؛ یعنی که کار از ساخت برنامههای تلویزیونی و طرحهای تبلیغی گذشته است.