آگاه: تولید حیثیت و شخصیت یک ملت است و «خلق ارزش افزوده از طریق تولید» راهبرد اصلی رشد اقتصادی دولتهاست. اما چگونه میتوان به یک فهم، تصویر و گفتمان مشترک از ایران بهعنوان کشور تولیدکننده رسید؟
نامگذاری شعار سال ازسوی رهبر انقلاب اسلامی، نوعی روایتسازی استراتژیک است که باید نظام حکمرانی، جهتگیری سیاستی خود را بر آن متمرکز کند. باید دقت کرد که مشارکت مردم در اقتصاد با نگاه بخشی، پروژهای و مهندسی محقق نخواهد شد و باید نگاه زیستبومی، فرآیندی و بینبخشی داشت و لذا باید به همه گرههای سیاستی، ساختاری و حکمرانی مانع حضور مردم توجه کرد، موانعی مانند «عدم حمایت کافی از بخش مردمی در قوانین برنامهای و عادی»، «غلبه سطح اجرایی در مشارکت اجتماعی نسبتبه سطوح دیگر مشارکت ازجمله نظارت، تصمیمگیری، مطالبهگری و اجرا»، «کمتوجهی به تقویت ساختاری بخش مردمی»، «وجود موانع در مسیر تشکلیابی گروههای مردمی بدون قدرت ازجمله کارگران»، «نامشخص بودن منطق درونی و ارتباطی بخش مردمی با سایر بخشها»، «دولتی شدن امور مردمی و مردمی شدن امور دولتی»، «ناکارآمدی بخش مردمی اسمی و به محاق رفتن بخش مردمی واقعی»، «سیاستگذاری بخش تعاون مشابه با بخش خصوصی» و «عدم انجام تعهدات دولت به بخش تعاونی». هریک از این بخشها نیازمند توجه ویژهای است تا «همه ظرفیت مردم» وارد عرصه اقتصاد شود.
افزون بر این، توجه به «تولید» باید در زنجیرهای از فناوریهای نرم حکمرانی و ابزارهای سیاستی مورد توجه قرار گیرد. «برای اینکه اقتصاد کشور شکوفا بشود، همه چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور باید به کار بیفتد؛ همه باید تلاش کنند؛ هم از زیرساختهای کشور استفاده بشود، هم از ابتکارات مردمی استفاده بشود، هم از قدرت مدیریت فعالان اقتصادی و فعالان مدیریتی استفاده بشود؛ از نیروهای جوان تحصیلکرده به معنای واقعی کلمه بایستی استفاده بشود؛ از شرکتهای دانشبنیان بایستی حمایت بشود؛ اینها همه ابزارهایی هستند، وسایلی هستند که اگر به طور مجموع مورد توجه قرار بگیرند، بدون شک، اقتصاد کشور را به شکوفایی خواهند رساند.» (یکم فروردین ۱۴۰۱) لازمه بهکارافتادن همه چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور، توسعه «زنجیره فناوریهای مردمیسازی حکمرانی» مانند شوراها، انجمنهای صنفی، گروههای جهادی، خیریهها و گروههای مردمنهاد، بخش خصوصی، تعاونیها، شرکتهای دانشبنیان، شفافیت داده باز، دسترسی مردم به دادههای حاکمیتی و پلتفرمهای جمعی است. در سایه توسعه همه بخشهای زنجیره فناوریهای نرم حکمرانی، امکان حضور همه مردم در فرآیندهای مختلف کشور فراهم خواهد شد.
بنابراین برای تحقق گفتمان مشارکت مردم در جهش تولید، باید «تصویری از ایران مردم پایه» خلق کرد. تصویری که در نتیجه و همراه با تجلی نگاه زیستبومی به حکمرانی حاصل میشود. در این تصویر، عاملیت پیشرفت، از آن مردم است و این دولت است که نقش خود را به کنشگری فعال در شبکه دیگر کنشگران درراستای تسهیلگری برای همآفرینی اجتماعی ارتقا میدهد. تجربه جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب اسلامی و ستاد نانو در حوزه فناوری ازجمله تجربیات موفق است. در این تصویر رویکرد «مردمپایگی» به معنای تکثیر و تقویت بازیگران و نهادهای مردمی متنوع و مواجهه غیرمتمرکز، گسترده و فعالساز جریانهای آنها درجهت حل مسائل اقتصادی-اجتماعی کشور است.
در این مسیر نیز باید در ابتدا زیرساخت ارتباطات اجتماعی حاکمیت را توسعه داده و در واگذاری امور به مردم، دست به دامان نوآوری شد. دولتها با ایفای نقشهای گوناگون میتوانند خدمات اجتماعی و اقتصادی نوین را در بستر کارآفرینی و نوآوری اجتماعی ارائه دهند. در این صورت، بهجای تلاش برای حل مشکلات باید بر توسعه «راهحلهای اجتماعی خارج از دولت» و «اجتماعیسازی مسائل کلان کشور» تمرکز کند. به عبارتی دیگر، نقش دولت «کاتالیزور»، «توانمندساز» و «سکاندار» است و هر مشکل عمومی را لازم نیست بهتنهایی حل کند و از ظرفیت همه مردم برای پیشرفت کشور بهره میگیرد.