آگاه: جهان امروز ما، جهان تمنا برای تلاشهای کوتاه و نتیجههای مادامالعمر است. همهچیز مثل امکانات و لوازم زندگیهایمان از حملونقل و شیوههای ارتباط گرفته تا غذاهای آماده، همه و همه ما را هرچه بیشتر برای شیوه زندگی بهاصطلاح آمادهخورانه تربیت میکند. این سبک زندگی حالا همه جنبههای زیست انسان مدرن را فراگرفته است. شاید بگویید در مورد لوازم و وسایل رفاهی و ارتباطی خوب باشد اما درباره ادبیات و روانشناسی و بقیه ابعاد علمی و معنایی زندگی نمیتوان به این پاسخ قائل بود. بیشترین نمود این موضوع در ادبیات علمی و عمومی در زمینه روانشناسی و بهخصوص مباحث خودشناسی و نظریههای روانشناسی موفقیت (شخصی و حرفهای) است. درحالیکه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برپاست، ما در گروه فرهنگ تلاش کردیم تا کمی درباره این موضوع بیشتر بدانیم و شرح دهیم که در ادامه خواهید خواند.
روانشناسی زرد از کجا آمد؟
همانطور که گفته شد، ما برای مشکلاتمان دنبال راهحلهای ساده و سریع هستیم. وقتی سبک زندگیمان در همه ابعاد بهسمت در دسترس بودن همه اهداف و خواستهها در سریعترین زمان ممکن پیش میرود، خواه ناخواه مایل به عمومیتبخشی آن به تمامی جوانب زندگی هستیم؛ بنابراین برای دستیابی به اهداف درسی و کاری و موفقیتهای دور و دراز هم، اولین راهحلی که به ذهنمان میرسد از همین نوع است. این نیاز بعد از خارج شدن شکل و معنای زندگی آدمها از حالت سنتی آن و پوستاندازی به سمت مدرنیزاسیون به شکلی جدی و ملموس خودش را نشان داد. برای همین اسباب و مواد آن پدید آمد و محتواهای آن بهمرور تولید شده و شکل گرفتند. مفهومی به نام «روانشناسی زرد یا عامهپسند» یا Pop Psychology از همان دوره پدید آمد و بسیار هم برای عامه مردم خوشایند و دلچسب واقع شد. این مفهوم برای مسائل و مشکلات پیچیده -مخصوصا مشکلات جهان امروزی ما- راهحلهای سریع و کپسولی ارائه میدهد. این کتابها بر مبنای نظریههایی پایهگذاری شدهاند که آدمها را صاحبان اختیار و اراده در جهان میدانند و توانایی او را منشأ تغییر و تحول در همه ابعاد زندگی معرفی میکنند. علاوهبرآن نیز بخشی از این کتابها تابع مفهومی به نام «روانشناسی مثبت» هستند که تنها مثبتاندیشی و خوب انگاریدن امور را برای دستیابی به اهداف کافی میدانند و از سویی نیز نرسیدن به اهداف را تنها حاصل افکار منفی و تلاش ناکافی میدانند. درحالیکه در جهان امروز ما و بهطورکلی در ذات جهان، امور قابل پیشبینی و تضمین نیستند و حتی در عین تلاش زیاد هم ممکن است عوامل مختلفی مانع تحقق هدف شوند، این خصلت جهان هستی است.
پژوهشها نشان دادهاند که محتوای روانشناسی زرد میتواند در کوتاهمدت انگیزه زیادی در اشخاص ایجاد کند اما در بلندمدت و در دستیابی به اهدافی که زمان و صبوری زیادی نیازمندند موفق نخواهد بود. افراد معمولا بعد از آنکه این کتابها را میخوانند و سعی میکنند به کار برند، تا حد زیادی برای اقدام و عمل به آنچه میخواهند، برانگیخته میشوند اما از آنجاییکه این انگیزه درنتیجه خودشناسی، ارزیابی هدف و مسیر آن و مهمتر از آن بر مبنای واقعیت و درنظرگیری شرایط شخصی هر فرد نیست، بهزودی فروکش کرده و به ناکامی و شکست تبدیل میشود؛ شکستی که اراده فرد را زیر سوال میبرد و هر بار او را سستتر و شکستخوردهتر از بار پیش به خودش میشناساند. رسیدن به اهداف بزرگ در زندگی به صبوری و استمرار زیادی نیاز دارد و با تلاشهای افراطی مقطعی و کوتاهمدت شخص را از خواسته و اهدافش دور میکند، حتی اگر از اثرات مخرب و منفی آن بر دیدگاه شخص بر خودش صرفنظر کنیم.
راه تشخیص کتابهای زرد چیست؟
برای تشخیص مطالب و کتابهای زرد هیچ راه مشخص و دستورالعمل مدونی وجود ندارد اما میتوان تا حدی و با برخی موارد قبل از خرید یک کتاب آن را در دسته کتابهای زرد قرار داد یا از آن تفکیک کرد. درباره راههای تشخیص کتابهای زرد از کتابهای خوب محمدصادق علیزاده، آگاه حوزه کتاب اینطور گفت: هیچ راه یا دستورالعمل مدونی برای تشخیص کتابهای زرد وجود ندارد. از طرفی، در سالهای اخیر، با تجاری شدن صنعت نشر طراحی بصری و جلد و عنوان بسیاری از کتابهای خوب ازلحاظ محتوا هم با شاخصههایی است که پیش از این میتوانستیم آنها را از ویژگی کتابهای زرد و عامهپسند برشمریم. ما در عصر اطلاعات و ارتباطات و دسترسی گسترده به شبکه جهانی اینترنت زندگی میکنیم و به این خاطر بهترین پیشنهادی که میتوانم در این راستا بدهم این است که پیش از خرید یا خواندن هر کتاب درباره آن کمی تحقیق کنید یا صفحههای نقد کتاب معتبر را بخوانید. با خواندن نظرات دیگران درباره کتابها تا حدی متوجه خواهید شد که کتاب درباره چیست و دیگران درباره آن چه فکری میکنند و درنهایت بعد از خواندن آن چه چیزی نصیبشان شده است. او ادامه میدهد: نمیتوان کسی را از خواندن کتابی منع کرد، جای این بحث که چه کتابی خوب است و چه کتابی بد است اینجا نیست اما هرکتابی که میخواهید بخوانید، پیش از آغاز آن مطمئن شوید که میدانید چه میخواهید بخوانید و برای چه میخوانید.
راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده
با وجود آنکه نمیتوان راه تشخیص واحدی برای خرید و انتخاب کتاب ارائه کرد اما راههایی هست که با آن بتوان کتابهای روانشناسی عامهپسند را از کتابهای عمومی با مبنای علمی آن تشخیص داد. یکی از واضحترین ویژگیهای کتابهای روانشناسی زرد همین است، برای مشکلات عمیق و سخت، راهحلهای ساده و زودبازده ارائه میدهند و استدلال را طوری عرضه میکنند که مخاطب بهطور کامل ایمان آورد که تنها و تنها با تکیه بر همین شیوه میتواند صاحب زندگیاش شود و همهچیز را عوض کند.
برای همه
برای ادراک و فهم اینکه هر فردی چطور زندگی میکند و با چه شیوهای با مشکلات زندگیاش میجنگد، عوامل و شاخصههای زیادی را باید بررسی کرد؛ از خانواده و شیوههای تربیتی تا شرایط مالی و بسیاری عوامل دیگر که بر انتخابهای شخص و درنهایت بر زندگی و موفقیت یا شکستهای او اثرگذارند؛ بنابر همین توضیح، هیچ راهحل یکسانی برای دستیابی افراد به ابعاد مختلف موفقیت وجود ندارد و هر کس برای آن راهحل شخصی و برنامهریزی شخصی نیاز دارد.