۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۸

زینب رجایی ، خبرنگار: این روزها حرف، حرف انتخابات است. چند روزی است شورای نگهبان لیست نامزدهای تأیید صلاحیت‌شده را ارائه کرده و ۶اسم را در سبد انتخاب مردم قرار داده است. حالا در یک آرامش نسبی، حرف و حدیث‌ها میان این ۶نفر پیچ و تاب می‌خورد. همین چند روز پیش از اعلام نظر شورای نگهبان، پیش‌بینی‌های متفاوتی درباره ترکیب نهایی کاندیداها عنوان می‌شد.

آگاه: شمار زیادی حرف از رقابت نهایی میان قالیباف و لاریجانی سخن می‌گفتند، گروه دیگری معتقد بودند لاریجانی گزینه‌ای است که می‌تواند حمایت اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان را از آن خود کند. گروهی می‌گفتند مهره نهایی اصولگرایان هر کس باشد، اجماع حزب سیاسی مقابل روی علی لاریجانی خواهد بود. برخی هم یادآوری می‌کردند که ممکن است مثل چهار سال قبل، او باز هم تایید صلاحیت نشود و به ترکیب نهایی راه پیدا نکند.

لاریجانی گرچه در پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها شانس خوبی برای رقابت داشت، اما از جمع ۱۲نفره شورای نگهبان تایید نهایی را نگرفت و هرچند تجربه سیاسی و اجرایی قابل قبولی دارد ولی نتوانست جزو کاندیداهای ریاست جمهوری باشد.

نکته قابل توجه در ردصلاحیت علی لاریجانی اما آنجا محرز می‌شود که رفتار او مقابل این تصمیم را با رفتار افراد مشابه مقایسه می‌کنیم. محمود احمدی‌نژاد را یادتان می‌آید؟ او بعد از رد صلاحیت‌های قبلی، سخنان تندی علیه شورای نگهبان مطرح کرد و قانون اساسی را به چالش کشید.

احمدی‌نژاد که دو دوره از طریق همین سازوکار در لیست نامزدها قرار گرفت و بر صندلی ریاست‌جمهوری نشست، هنگام ثبت‌نام برای نامزدی انتخابات ریاست‌جمهوری۱۴۰۰ برای انتخابات شرط و شروط تعیین کرد و گفت: «تحریم انتخابات درصورت رد صلاحیتم قطعی است و تغییری نخواهد کرد.»

سخنان او باعث انتقادات گسترده‌ای شد و حاشیه‌های زیادی را به همراه داشت. اما اگر رفتار کسانی شبیه او را با رفتار کسانی شبیه به علی لاریجانی مقایسه کنیم، به‌سادگی می‌توانیم فرق سیاست‌ورزی و بازی سیاسی را درک کنیم. رفتار گروهی که در برابر تصمیم شورای نگهبان مدبرانه و اخلاق‌مدارانه، ادب می‌کنند و نظم و سلامت میدان رقابت انتخابات را بر هم نمی‌زنند حتما قابل احترام است.

در دوره‌های اخیر کم نبوده‌اند کسانی که قبل یا بعد از انتخابات، احساس وظیفه‌شان برای کشور به قدرت‌طلبی تبدیل شده و آنقدر لج‌بازی کرده‌اند که فضای جامعه را بر هم زده‌اند. آنها که به غیر از پیروزی خود، به هیچ فکر نمی‌کردند و میدان سیاست‌ورزی را به میدان عقده‌گشایی تبدیل می‌کردند، فراموش می‌کردند انتخابات باید میدانی سالم باشد تا مردم بتوانند به دور از حاشیه‌ها و لج‌بازی‌ها، انتخابی سالم را رقم بزنند. اگر ساده‌تر به موضوع نگاه کنیم، قهر کردن، تحریم کردن، خشمگین شدن و رفتارهای این‌چنینی می‌تواند در برابر چنین تجربه‌ای قابل فهم باشد؛ پذیرش «رد شدن» ساده نیست و رفتار عاقلانه و مؤدبانه در برابر آن حتما کار هر کسی نیست. اخلاق و صبر نیاز دارد؛ چیزی که بعد از سال‌های گذشته در فضای سیاسی کشور حسابی به آن نیاز داریم.