آگاه: عبدالحمید در سخنان تعجببرانگیز خود با سیاهنمایی، شرایط کشور را بحرانی خوانده است و گفته که «مردم امیدشان را متاسفانه از دست دادهاند و معتقدند از دست کسانی که ثبتنام کردهاند کاری برنمیآید»!
این سخنان عبدالحمید کاملا در راستای تاکتیک ضدانقلاب در آستانه هر انتخاباتی در داخل کشور است؛ تاکتیکی که دو مؤلفه دارد، نخست، سیاهنمایی از وضع کشور و بحرانی نشان دادن شرایط و دوم، تخطئه نهاد انتخابات و دلسرد کردن مردم از مشارکت در آن.
تخطئه شهید رئیسی ازسوی عبدالحمید!
عبدالحمید که در آستانه انتخابات بر حجم مواضع دشمنپسند خود افزوده است، در نطق دیگری ضمن چشم بستن بر خدمات و دستاوردهای دولت شهید رئیسی، دولت ایشان را دولتی دانسته که در حق «اهل سنت» و ملت ایران ظلم کرده است!
عبدالحمید در شرایطی علیه دولت شهید رئیسی سخن گفته که دولت آن شهید والامقام گامهای ارزندهای برای محرومیتزدایی از سیستانوبلوچستان برداشته است؛ یعنی همان استانی که عبدالحمید در آن سکونت دارد و هرازچندگاهی برای تخریب وجهه نظام، ضمن سیاهنمایی، عَلَم محروم بودن آن را بلند میکند.
از ابتدای دولت شهید رئیسی حدود ۲۵۰کیلومتر بزرگراه و راه اصلی در استان سیستانوبلوچستان ساخته شد؛ این درحالی است که در گذشته تنها سالی ۱۰کیلومتر بزرگراه در این استان ساخته میشد. همچنین قطار مسافربری خاش به زاهدان که یکی از وعدههای رییسجمهوری شهید در سفر به استان سیستانوبلوچستان بود، در روز ۲۳خرداد۱۴۰۲ راهاندازی شد. علاوه بر اینها، ساماندهی مناطق حاشیهنشینی چابهار توسط دولت شهید رئیسی انجام گرفت و به همت دولت سیزدهم گازرسانی به ساکنان شهر خاش سیستان و بلوچستان صورت پذیرفت.
اینها تنها نمونههای کوچکی از خدمات دولت شهید رئیسی به مردم عزیز و سرافراز سیستانوبلوچستان ایران اسلامی است؛ همان مردمی که در میانشان، از هموطنان اهل سنت نیز وجود دارند؛ بنابراین سخن عبدالحمید درخصوص رابطه شهید رئیسی و اهل سنت، در حقیقت سخنی ناروا و غیرمنصفانه است. البته از عبدالحمید که این روزها چشمان خود را بر جنایات و نسلکشی صهیونیستها در غزه بسته است و نسخههایی در جهت منافع رژیم نامشروع و متجاوز اسرائیل تجویز میکند، بعید نیست که شخصیتی خدمتگزار همچون شهید رئیسی را نیز تخریب و تخطئه کند.
جناب مولوی در مقام تقلیل جنایات اسرائیل!
عبدالحمید در جدیدترین موضعگیری خود درخصوص جنایات اسرائیل ضمن تقلیل و تخفیف این جنایات وحشیانه، از مردم بیگناه غزه میخواهد که حداقل ابزار دفاعشان برای فشار آوردن به اسرائیل یعنی اسرای صهیونیست را بدون پذیرش شرط آتشبس دائمی تحویل اسرائیلیها بدهند تا بعدش درگیر بمباران و مهاجرت اجباری از نوار غزه شوند.
عبدالحمید همچنین در این موضعگیری جدید خود، اسرای صهیونیست را گروگان خطاب کرده و از این حیث نیز با اسرائیلیها اشتراکنظر پیدا کرده است.
نامبرده چندی پیش نیز در مقام خیرخواهی برای اسرائیل ظاهر شده بود و در اولین خطبههای نمازجمعه پس از بازگشت از سفر ترکیه به موضوع جنگ غزه پرداخته و گفته بود که خیر اسرائیل در صلح است چراکه با حملات اسرائیل علیه غزه دنیا علیه اسرائیل شده است!
این موضع عبدالحمید تعجب بسیاری از مردم و ناظران را در پی داشت، چراکه او بهعنوان یک روحانی اهل سنت بهجای محکوم کردن رژیم کودککش صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم غزه که غالبا سنی مذهب هستند، ترجیح داده که اولا، موجودیت رژیمی نامشروع همچون اسرائیل را به رسمیت شناسد و ثانیا، در مقام خیرخواهی برای این رژیم سفاک و نسلکش ظاهر شود.
عبدالحمید آنجایی هم که به اسرائیل انتقاد و اعتراض میکند سعی دارد که این امر به ملایمترین شکل ممکن باشد؛ در واقع اعتراض و انتقاد عبدالحمید به جنایات وحشیانه و بیسابقه صهیونیستها در غزه و رفح، بهجای اینکه ناشی از غم و اندوه او برای کودکان و مظلومان فلسطینی باشد، ناشی از نگرانی او برای موجودیت اسرائیل و مخدوش شدن هر چه بیشتر تصویر رژیم صهیونیستی در نزد افکار عمومی جهانیان است.
عبدالحمید پیشتر نیز در آغاز تجاوز وحشیانه صهیونیستها به نوار غزه طی سخنانی عجیب گفته بود: «نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راهحل عادلانه است»! وی در همان مقطع زمانی که حدود یک هفته از تجاوز سَبعانه صهیونیستها به نوار غزه میگذشت، بهجای حمله به رژیم غاصب و متجاوز صهیونیستی که بالغ بر دوهزار فلسطینی بیگناه را (در آن مقطع زمانی) با بمباران هوایی به شهادت رسانده بود، از نیروهای مقاوم حماس انتقاد کرد که عملیات شجاعانه «طوفانالاقصی» را سازماندهی و اجرایی کرده بودند.
در مهرماه سال گذشته نیز در جریان خطبههای نماز جمعه مسجد مکی زاهدان، عبدالحمید با طرح این ادعا که «چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل»! از حماس به خاطر حمله به غیرنظامیان انتقاد کرد و گفت چشمبسته از گروههای اسلامی حمایت نمیکند. او همچنین گفت: «زیادهروی از هر طرفی که باشد - انسانها را بزنند، کودکان را بزنند- مورد تایید ما نیست.»
این سخنان عبدالحمید و دروغ بستن به نیروهای حماس که بیگناهان و کودکان را کشتهاند، موجب خشنودی وصفناپذیر رسانههای صهیونیستی شد؛ حال آنکه بعدها بهصورت مستدل و مستند مشخص شد نیروهای حماس در جریان عملیات طوفانالاقصی هیچ غیرنظامی و کودکی را نکشتهاند. برخلاف آنچه در روزهای نخست پس از عملیات طوفانالاقصی از زبان رسانههای غربی و عبری نقل میشد اکنون مشخص شده که رژیم صهیونیستی توسط بالگرد خود کشتار کنسرت هفتم اکتبر را رقم زده است. در این راستا، روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که تحقیقات پلیس رژیم اشغالگر نشان میدهد که یک بالگرد آپاچی متعلق به این رژیم در روز هفتم اکتبر در زمان حمله حماس، شرکتکنندگان در جشنواره موسیقی در نزدیکی شهرک «ریعیم» در اطراف نوار غزه را بمباران کرده است.
عبدالحمید اگرچه در نخستین روزهای عملیات طوفانالاقصی، به دروغ مدعی کشته شدن غیرنظامیان و کودکان صهیونیست توسط حماس شد، اما طی بیش از هشتماه اخیر که صهیونیستهای غاصب دهها هزار فلسطینی را به شهادت رساندهاند، موضعی قاطع علیه این رژیم جنایتکار اتخاذ نکرده است؛ قابل تامل آنکه بیش از ۷۰درصد از شهدای غزه، زنان و کودکان هستند؛ امری که آن هم موجب نشده که کَک جناب مولوی بگزد!