آگاه: درحالی روز جمعه مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود که در آمریکا نیز دو رقیب مشغول برگزاری مناظرات انتخاباتی هستند. در این فضا عدهای صاحبنظر در رسانهها به ترامپهراسی دامن میزنند و مینویسند: با پیروزی رییسجمهوری سابق و تروریستی آمریکا، آسمان ایران سیاه و تحریمهای سنگین علیه «جمهوری اسلامی ایران» اعمال میشود!
صلحطلب یا جنگطلب؟
نخبگان سیاست خارجی سالها درباره اینکه دونالد ترامپ، رییسجمهوری پیشین آمریکا چه شخصیتی دارد، بحث و جدل کردهاند. کانر اکولز، خبرنگار اندیشکده ریسپانسیبل استیتکرافت مینویسد، من ممکن است این سوال را طور دیگری بپرسم: «چه اهمیتی دارد؟ تحقیقات جدید علوم سیاسی نشان میدهد که دیدگاههای شخصی ترامپ مهمترین قسمت پازل نیستند. کوتاه بگوییم، مشاورانش مهماند، خنگول.»
این ممکن است خرد جمعی بهنظر برسد اما پیامدهای عمیقی دارد. محققان مجموعه دادههای بیسابقهای را از نشستهای سیاست خارجی ریاستجمهوری در دوران جنگ سرد جمعآوری کردهاند. با استفاده از روشهای آماری پیچیده، آنها متوجه شدهاند که جنگطلبی نسبی مشاوران یک رییسجمهوری عامل پیشبینیکننده خوبی از این است که یک رهبر درمورد دشمنان خود «تصمیمهای متعارض» میگیرد یا نه.
تفاوتهای آنها میتواند فاحش باشد. اگر جنگطلبترین گروه مشاوران رؤسایجمهور را از دوران جنگ سرد کنار هم قرار دهید، این مدل پیشبینی میکند که انتخابهای تهاجمی آنها ۶برابر گروهی است که گرایشهای جنگطلبانه کمتری دارند. در طول ریاستجمهوری این میتواند به معنی صدها حرکت اضافی باشد که منجر به درگیریهای جدید یا تشدید اختلافات بالا گرفته باشد. تایلر جوست، استاد دانشگاه براون که یکی از افرادی است که این پروژه را پیش برده، در رابطه با اینکه آیا رؤسایجمهور مسیر جنگ یا صلح را انتخاب میکنند؟ میگوید: «کسی که کنترل اوضاع را بهدست گرفته بهنظر میرسد اثر سیستماتیکی بر انتخاب راههای جنگطلبانه یا صلحطلبانه دارد.»
حالا ترامپ فرصت منحصربهفردی دارد. تحقیقات جدید نشان میدهد که جنگطلبی بهطور غافلگیرکنندهای از دولتی به دولتی دیگر استوار باقی میماند. درواقع، بیشتر در داخل دولتها متفاوت است تا بین آنها؛ گواهی آماری بر آنچه «حباب» سیاست خارجی نامیده میشود. شاید بیش از هر رییسجمهوری در تاریخ اخیر، ترامپ این شانس را دارد تا طرفداران برتری جهانی را کنار بگذارد و حامیان سیاست خارجی خویشتندارتر آمریکایی را استخدام کند. تصمیمهایی که ترامپ در دوره دوم بالقوه خود میگیرد، میتواند اثر عظیم و ماندگاری بر مسیر سیاست خارجی محافظهکارانه داشته باشد.
دموکرات و جمهوریخواه، دو روی یک سکه!
اما آیا بهراستی باید از ترامپ هراسید؟ آیا اگر رییسجمهوری سابق آمریکا دوباره ساکن کاخ سفید شد، وضعیت اقتصادی ایران متزلزل میشود و رییسجمهوری جدید ما با او چالشهای زیادی را خواهد داشت؟
دولتمردان سیزدهم، رویکارآمدن ترامپ در کاخ سفید را کاملا بیتاثیر بر اقتصاد ایران میدانند. در همین راستا «جواد اوجی» وزیر نفت میگوید: تحریمهای غرب تاثیری بر رشد و توسعه ما نداشته و رشد اقتصادی گروه نفت به ۲۰درصد رسیده و به این معناست که تحریمها تاثیری نداشته است. بازگشت ترامپ تاثیری در فروش نفت نخواهد داشت و الان هم باتوجهبه افزایش شدت تحریمها ما توانستیم بالاترین رکورد فروش نفت را از سال۹۷ داشته باشیم.
از سوی دیگر، این نکته حائزاهمیت است که در دو حوزه دفاع و سیاست خارجی در ایران هماهنگی کامل با مقام معظم رهبری صورت میگیرد و رییسجمهور هم موظف است سیاستهای کلی را پیگیری و اجرا کند، به همین جهت فارغ از اینکه نام کدام گزینه از صندوقهای رأی در ۱۵تیر بهعنوان منتخب مردم ایران بیرون میآید، دولت و رییسجمهوری جدید باید بر مبنای همان سیاستهای اصلی حرکت کند. پس «ترامپهراسی» در داخل کشور به چه قیمتی دنبال میشود؟! مگر نه آنکه در ۴۶سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد ما شاهد و ناظر تحریمها و تهدیدهای زیادی ازسوی جبهه غرب علیه ایران بودیم، حتی بر هیچکس پوشیده نیست که در در دوره گذشته ریاستجمهوری ترامپ فشار اقتصادی حداکثری بر ایران وجود داشت، اما سوال اینجاست که کدام حزب از احزاب پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، در برابر ایران ملایمت به خرج دادهاند؟ هیچیک از آنان چراغ سبزی به ما نشان ندادهاند، اما علیرغم شیطنتهای آمریکاییها، امروز ایران به درختی تنومند تبدیل شده که تهدیدها مانعی برای پیشرفتش تلقی نمیشود.