آگاه: با وجود سابقه کهن هنری در ایران، اما سازوکارهای اقتصادی برای امرارمعاش هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی چندان توسعه پیدا نکرده است. اگرچه چند حراجی هنری در کشور حضور دارند تنها یک حراجی تداوم یافته است که البته با آنچــه در اقتصاد هنر در جهان و منطقه میگذرد، فاصله دارد. کمکردن هرچه سریعتر این فاصلهها هنوز هم برای اقتصاد هنرهای تجســمی اهمیت دارد، زیرا حراجیهای خارجی که در پیرامون کشــور (بهطور خاص نمایندگی حراج کریستیز در دوبی) درحال فعالیت هستند، جذابیت اقتصادی بالاتری برای مالکان آثار هنری ایجاد میکنند تا برای عرضه آثار خود به آنجا مراجعه کنند.
حراجی هنر چیست؟
هنر در بالاترین سطح، بازار بینالمللی قرار دارد که حراجیها بازیگران اصلی آن هستند. تعداد محدودی از خریداران (مجموعهداران ثروتمند، موزهها یا موسسات خصوصی) وارد بازار میشوند. در این بازارها، مدیر حراجی هنری جای ارائه محصولات مورد تقاضای مشتریان با هدف رفع نیاز آنها، در جستوجوی مخاطب مستعد برای تقاضا و مصرف آن کالا هستند؛ که این تفاوت اساسی بازار سنتی و هنری است. در حراجها، آثار هنری در یک بازه زمانی محدود در معرض دید علاقهمندان و خریداران قرار میگیرند. قیمتگذاری برای هر اثر هنری کمینه و بیشینهای درنظر میگیرند. مجری حراج هریک از آثار را برای مزایده معرفی میکند و مزایده از کمترین مبلغ قیمتگذاری شده آغاز میشود.
سطوح ارزشی
بهطور معمول ارزش آثار هنری در سه سطح تعریف میشود، یکی ارزش استتیک یعنی ارزش محتوایی است که درون اثر وجود دارد. این ارزش را مراجع آموزشدهنده هنر تعیین میکنند، زیرا براساس اصول زیباییشناختی بررسی میشوند. یک ارزش دیگر ارزش آرتیستیک است که هیچ ارتباطی به ویژگیهای زیباییشناسی اثر ندارد، بلکه آن چیزی است که اثر را معروف میکند. ارزش سوم ارزش مالی اثر است که درحالحاضر به اصلیترین ارزش تبدیل شده و بهشدت مورد استقبال جامعه هنری قرار گرفته است.
انواع حراجهای هنری
یک نوع حراج بهصورت حضوری داریم که مردم در سالن حاضر هستند و صدای چکش را میشنوند. همان حراج انگلیسی که یک حراجی صعودی است. اثر با کمترین مبلغ قیمتگذاریشده شروع میشود، خریداران بید(ضربه زدن روی میز به نشانه تایید قیمت) میزنند و قیمت اثر بالا میرود تا اینکه در بالاترین قیمت خود به فروش میرسد. بسیاری از حراجیهای بزرگ دنیا مانند کریستیز، ساتبیز، بونامز و… به این روش برگزار میشوند، زیرا برای هر اثر یک قیمت کمینه و بیشینه درنظر گرفته میشود. یک نوع دیگر از حراج به حراج هلندی معروف است. حراج هلندی نوعی مزایده است که حراجگذار در این روش مزایده را با بالاترین قیمتی که موردنظرش است، آغاز میکند و سپس از قیمت بهطور مداوم کاسته میشود، تا زمانی که برای قیمت پیشنهادی خریداری یافته شود. یک نوع حراج دیگر نیز وجود دارد که مانند مزایده است یعنی بقیه خریداران از قیمت هم خبر ندارند و درنهایت شخص حراجگذار قیمتی را بیان میکند. یک نوع حراج هم داریم که مردم حضور ندارند و آنلاین برگزار میشود، این نوع حراج را سایلنت آکشن و حراج خاموش مینامند؛ یعنی افراد آثار را حضوری میبینند و آنلاین خرید میکنند.
حراج تهران
اقتصاد هنر بخش راهبردی و سیاستگذاری چندوجهی دولت است که تفاوتهای بسیاری را با سایر عرصههای اقتصادی دارد. از یکسو تلاش میکند از ظرفیت هنر و هنرمندان برای دیپلماسی در روابط بینالملل استفاده کند و از سویی دیگر باتوجهبه رشد شاخص بازارهای بینالمللی هنری از این درگاه مالی سود به دست آورد. این اقتصاد قابلتوجه که نگاه بسیاری از کشورهای منطقه را بهسوی خود جلب کرده، میتواند کمکحال هر نظام اقتصادی و مالی نوظهور و درحال رشدی باشد که سعی دارد سرمایهگذاران و فعالان بینالمللی را با جامعه و فرهنگ خود آشنا کند. از اقتصادهای انرژیمحور کشورهای حاشیه خلیجفارس تا چین و هند بهعنوان اقتصادهای برتر جهان، در سالهای اخیر با پرورش کارشناسان هنری و جلب امتیاز برگزاری رویدادهای مهم هنری تلاش دارند که سهمی از این بازار ۹۸میلیارد دلاری جهانی را به دست آورند. در ایران ما نیز از ابتدای دهه۹۰ و رشد گالریهای کشور، این بازار که در سال۱۳۸۹ درمجموع از ۷۲گالری برخوردار بود، ظرف ۱۰سال به بالای ۲۰۰گالری رسید و موردتوجه فعالان اقتصادی و مجموعهداران قرار گرفت. حراج تهران نیز بهعنوان مهمترین رویداد این بازار در خرداد۱۳۹۱ شکل گرفت و ازسوی بخش خصوصی برگزار شد و بازار اصلی فروش آثار هنرهای تجسمی همچون نقاشی، مجسمه، نقاشیخط و عکس است. رویکرد این حراج معرفی بهترین نمونههای هنر مدرن و معاصر ایران، از هنرمندان پیشگام و نامآشنا گرفته تا جوانان، به مجموعهداران هنری و مخاطبان جهانی است. بیستمین دوره از این رویداد جمعه ۱۵تیرماه ۱۴۰۳ با حضور حسین پاکدل بهعنوان مجری آغاز و ۱۱۶اثر هنری در این حراج به نمایش گذاشته شد. این دوره از حراج شامل آثار هنرمندان برجستهای نظیر ابوالقاسم سعیدی، قاسم حاجیزاده، محمدعلی ترقیجاه، فریده لاشایی، صادق ادهم، نصرالله افجهای، خسرو حسنزاده، محمود زندهرودی، فرهاد مشیری، سیراک ملکونیان، کوروش شیشهگران و... بود.
اهداف اقتصادی اخلاقمدارانه
اصولا حراج در همه دنیا پدیدهای غیرشفاف است. چرخه اقتصاد هنر ما معیوب است و کارکرد اعضای مختلف این چرخه مانند گالری، حراج، هنرمند و … باهم آمیخته شده است. در حراج تهران با یک مونوپولیِ باکیفیت مواجه هستیم که از این طریق خیلی از رویدادها با کیفیت خیلی پایین به حراج تهران نرسیدهاند. عرصه هنرهای تجسمی در تمام قرون گذشته در خارج و داخل ایران مبتنی بر اقدامات موزهها و دولتها و فعالیتهای کیوریتورها بوده است. در دهههای اخیر، تغییر مهمی در این حوزه اتفاق افتاده که ناشی از تفکرات نئولیبرال در اقتصاد دنیاست. یعنی مارکت بر این پدیده که ویژه خواص بود سوار شد و بستر را برای تعداد زیادی از هنرمندان به وجود آورد. نکتهای که این تغییر در پی داشت اخلاقمدارتر شدن این عرصه بود، زیرا تعدادی از افرادی که پشت در گالریها میماندند وارد حراج میشدند. اخلاق یک موضوع اجتماعی است و حراج یک موضوع اقتصادی این دو مقوله جایی به تعادل میرسند که اهداف اقتصادی نگاه اخلاقمدارانه داشته باشند. این موضوع در بحث قیمتگذاری آثار و شفافیت عملی میشود.
برتری در فروش
در سال۱۴۰۲ نزدیک به ۵۵۰هنرمند ایرانی به حراجها راه یافتند و حدود ۸۵۰اثر از آنها ارائه شد. از این ۸۵۰اثر بیش از ۵۷۰اثر به فروش رفت. بدین ترتیب هنرمندان ایرانی موفق شدند بیش از ۶۵درصد از آثار خود را در حراجهای برگزارشده در سال۱۴۰۲ به فروش برسانند. ۶۰درصد از مجموع ۱۷.۴میلیون دلار بهدستآمده از فروش آثار ایرانی، از حراج تهران بهدستآمده است. بعد از ایران بریتانیا با ۲۰درصد و آمریکا با ۹درصد دو کشوری بودند که بیشترین سهم را در فروش آثار هنری ایران داشتند. در جدول زیر آمار فروش ۱۹دوره حراج تهران را بررسی کردهایم.
طبیعی است افراد متمول و بانکهای خصوصی مشتری حراج تهران باشند
سعید الهی، کارشناس فرهنگی در گفتوگو با آگاه درباره حراج تهران میگوید: حراج در عرصه فروش یک کالا پدیدهای است برای ترغیب و جلب نظر مشتریان که نهتنها در کشورهای غربی بلکه بهطور سنتی در فضای بازار و کسبوکار بومی ما ایرانیان نیز ریشه داشته است. از نمونههای کوچک آن میتوان به فروش انواع آبزیان در مناطق شمالی و جنوبی کشور اشاره کرد که هیچگاه هم اشکال فقهی و عرفی ندارد؛ لذا واژه حراج را بهتنهایی نمیتوان یک واژه وارداتی از غرب دانست. حراج آثار هنری به سبک و سیاق حراجهای معتبر دنیاست که تابلوهای نقاشی یا آثار آنتیک در معرض علاقهمندان قرار میگیرد. در واقع نوعی فروش آثار در تعامل با مشتریان هست و قیمت نهایی آن توسط خود مخاطبان و علاقهمندان تعیین میشود و این خود باعث رونقبخشی به فضای فروش کالاست.
الهی در مورد مشابه بودن این حراج با حراجهای هنری در کشورهای منطقه و سایر کشورها بیان کرد: اگرچه شکل و فرم حراج در ایران به نمونههای خارجی آن نزدیک است و نوعی تقلید محسوب میشود اما درنهایت این اقدام بهواسطه تعامل و ارتباط دوسویه موجب مشارکت بیشتر علاقهمندان برای در اختیار گرفتن آثار موردعلاقهشان است. در این میان هم بیتردید هنرمندان ذینفعترین بخش حراج هستند. هنرمند به مفهوم واقعی آن، قشر نخبهای از افراد جامعه است که از طریق تولید یک اثر هنری هم به ماندگاری و تقویت فرهنگ، رشد و تعالی اندیشهورزی در جامعه کمک میکند و هم با عرضه تولیدات خود شرایط امرارمعاش و سپریکردن زندگی طبیعی را برای خود و خانوادهاش فراهم میکند؛ بنابراین بهعنوان یک تولیدکننده و حتی در معنایی بالاتر یک صنعتگر حق دارد از روشهای مختلف نسبتبه فروش اثر خود ازجمله شرکت در حراج تهران اقدام کند. حال اینکه متولیان حراج برای برد بیشتر اقتصادی از روشهای ماهرانه و حرفهای استفاده میکنند، این امر در بخش خصوصی اتفاق میافتد و نمیشود اشکال چندانی به آنان گرفت چون با رضایت هنرمندان و مشتریان این واسطهگری صورت میگیرد.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه حراج تهران یک چرخه اقتصادی برای هنر و هنرمندان است، توضیح میدهد: آنچه رخ میدهد ارتقای اقتصاد هنر و کمک به چرخه مالی خریدوفروش آثار هنری در کشور است. چه بسا که در طول ۲۰دوره حراج تهران آثار حدود ۵۰۰هنرمند در این رویداد به نمایش و فروش گذاشته شده و حداقل بنده تابهحال اعتراضی ازسوی هیچیک از هنرمندان نشنیدهام. حراج تهران را میتوان پدیده اقتصادی هنری نامید که بستر قیمتگذاری و رشد ریالی آثار هنرهای تجسمی هنرمندان داخلی را هم به وجود آورده و هم تثبیت کرده است. اینکه این حراج تا چه حد توانسته مانند حراجهای معتبر دنیا رفتار کند قطعا در شکل ظاهری رعایت شده است اما ازلحاظ بهای آثار قیاسی معالفارق است که تا همسانی دلار و ریال در کشور رخ ندهد، این مقایسه از اساس هیچگاه شکل نخواهد گرفت.
سعید الهی در پایان میگوید: در اصل حراج آثار هنری متعلق به قشری از جامعه است که هم علاقهمند به هنر هستند و هم امکان مالی برای خریدوفروش آثار را دارند. لذا اگر سرمایهداران و افراد متمول یا حتی بانکهای خصوصی، برخی موسسات و مراکز بخش خصوصی در دایره آن قرار میگیرند بهدلیل برخورداری از این شرایط و البته اطلاع از رشد آثار هنری در سراسر دنیا در بازارهای تخصصی آنهاست. کلکسیونداری، خرید و نگهداری آثار هنری از مکاتب مختلف در دنیا امری رایج برای کسانی است که قصد سرمایهگذاری دارند و قیمت آثاری که در اخبار دنیای خارج میشنویم گواه این ادعاست.
شفافیت حلقه گمشده حراج تهران
پرویز براتی، کارشناس فرهنگی در گفتوگو با آگاه گفت: حراج تهران پس از ۲۰دوره برپایی به مهمترین نهاد بازار هنر در عرصه ملی تبدیل شده است. به دلیل اینکه تجربیات مشابه دیگری چون حراج ملی یا حراج باران را داشتهایم اما حراج تهران ویژگیهای متمایزی به نسبت دیگر حراجها داشته است. این حراج بهطور کامل در ادوار مشخص و سالی یک تا دوبار برگزار میشود و همیشه نظم داشته است. نحوه ارائه آثار آن یکی دیگر از ویژگیهای مثبت آن است. حراجهای دیگر دنیا مانند کریستیز نیز همین کیفیت را دارند.
براتی با بیان اینکه همه حراجها چارچوبهای خاص خود را دارند، بیان کرد: در همه حراجهای هنری کارشناسانی باید باشند تا آثار را انتخاب کنند، محلی مشخص برای برپایی این نوع رویدادها باید وجود داشته باشد که از همان ابتدا تابهحال هتل پارسیان برای خراج تهران در نظر گرفته شده است. کاتالوگها نفیس باشد و حرفهای باشد که اینها قواعد مشترک حراجهای هنری است. دوبی خودش حراج ندارد و نمایندگی حراجهای مطرح دنیا مانند کریستیز، ساتیبز و بونهامز و... را دارد که کریستیز حدود ۱۵دوره در دوبی برگزار شد اما پس از دوران کرونا دیگر برگزار نمیشود. حراج تهران که از سال۹۱ آغازبهکار کرد با نوعی الهام از سایر حراجهای هنری شکل گرفت و تقلیدی نیست. اشخاصی چون آقای سمیع آذر که اکنون مدیریت حراج را بر عهده دارند در حراج کریستیز بهعنوان نماینده ایران در چندین دوره متوالی حضور داشتند؛ بنابراین با نگاه به حراج کریستیز حراج تهران هم شکل گرفت.
این کارشناس فرهنگی افزود: حراج یک بازار ثانویه است و بازار اول همان گالریها و... هستند. آثاری که در بازار اولیه یافت نمیشود در بازار ثانویه به فروش میرسد. آثاری که کمیاب و نایاب هستند. تلاش شده تا آثاری که نایاب هستند و در دسترس عموم و یا مجموعهداران هنری و گالریداران قرار نگرفته به نمایش گذاشته شود. در همین دوره بیستم حدود هشت اثر کمیاب ارائه شد.
براتی درباره تاثیر حراج تهران در بازار هنر توضیح داد: حراج تهران بهنوعی یک قطبنما و شاخصی برای هنرهای تجسمی در عرصه بازار است. در سراسر دنیا آثار هنری جدا از اینکه مایه تفاخر هستند یک سرمایهگذاری امن هم محسوب میشود و این فقط مختص ایران نیست. در دنیا همه موسسات مالی و سرمایهگذاری بزرگ دست به خریدوفروش آثار هنری میزنند، آن هم به این دلیل که یک ارزشافزودهای به همراه دارند.
پرویز براتی درباره دلیل پررنگشدن اقتصاد هنر در دنیای امروز گفت: نظریهپردازی به نام تریایگلتون معتقد است از قرن ۱۸ به بعد اقتصادی دیدن اندیشه و هنر و فرهنگ به یک اصل تبدیل شده است و ما حدود ۱۵ تا ۲۰ سال است که به این اصل رسیدهایم. برخی از افراد از شکاکین بازار هنر هستند و معتقدند سکهای ضرب نشده که با یک اثر هنری قابل معاوضه باشد و یک اثر معنوی است، نه مادی. بیش از دو دهه است که در سراسر دنیا ارزش مالی و اقتصادی هنر رو به افزایش است و این به دلیل سیاستهای لیبرالیستی و نئولیبرالی است که در جهان حاکم شده است؛ بنابراین زمانی که بحث هنر میشود ابتدا بحث پول مطرح میشود.
این کارشناس فرهنگی درمورد تاثیر حراج هنری در اجتماع گفت: اثر هنری وارد خانههای عموم مردم میشود و انجام فعالیت اقتصادی از طریق هنر روی فرهنگ نیز تاثیر میگذارد و سلیقه بصری را تقویت میکند. زمانی که آثار افراد جوان و کمتر دیده شده از طریق این حراج دیده میشود کمکم سایر هنرمندان جوان هم انگیزه پیدا میکنند تا با شرکت در حراج تهران آثار باکیفیت خود را به نمایش بگذارند. یکی دیگر از ویژگیهای آن حضور اساتید هنر است که فضایی ایجاد میکند تا دانشجویانش را به حضور در حراج تشویق کند و بهصورت غیرمستقیم انگیزه ایجاد میکند. پرویز براتی با اشاره به کمبود شفافیت در حراج تهران بیان کرد: شفافیت در قبال مبالغ آثاری که خریداری میشود یکی از ارکان اصلی است. شفافیت در حراج تهران کم است و باید شفافیت بیشتری ایجاد کند و از حالت انحصاری خارج شود. در این دوره چند هنرمند جدید داشتیم و برای نخستینبار در حراج شرکت کرده بودند که حرکتی روبهجلو است.