آگاه: آداب و رسوم در ایرانزمین بسیار متنوع، گسترده و متفاوت و همچنین گاهی عجیب است که اغلب در آیینهایی چون ازدواج، عزاداری، سالگردهای آنها، نوروز و جشنهای تاریخی و ملی به نمایش گذاشته میشود. برخی از این آداب و رسوم قدمتی چندهزار ساله دارند و بهخودیخود جاذبه گردشگری محسوب میشوند؛ برخی دیگر که قدمت و عمق هویتی چندانی در تاریخ ندارند نیز آنقدر افراطی و خطرآفرین هستند که بهنوعی منجر به دافعه فرهنگی - گردشگری شدهاند. یکی از این آیینها تیراندازی با سلاح شکاری و حتی جنگی در مراسمی چون عروسی و عزاست.
این نوع تیراندازی عمری کوتاهتر از اختراع تفنگ دارد و برخی کارشناسان قدمت حدودی آن را کمتر از ۱۰۰سال و برخی دیگر نیز مربوط اواسط سده سیزدهم خورشیدی میدانند اما در سالهای اخیر، رواج این رفتار منجر به کشته شدن دهها نفر از شهروندان بهخصوص کودکان و زنان شده و نوعی آزردگی اجتماعی را به همراه داشته است. اگرچه برخی جلوگیری از این رفتار را مسئولیتی حاکمیتی و امنیتی میدانند اما واقعیت این است که تغییر رفتارهای نادرست نیازمند اقدام فرهنگی و اجتماعی است.
آمارهای نگرانکننده از مرگومیر ناشی از تیراندازی در مراسمها جنبه امنیتی این رفتار ناشایست را سنگینتر کرده است؛ بهتازگی معاون اجتماعی و سخنگوی فراجا اعلام کرده طی دو سال اخیر ۳۵نفر بر اثر تیراندازی در مراسمهای عروسی و عزاداری جان خود را از دست دادهاند و تقریبا تمامی این افراد فاعل این اقدام نبوده و صرفا مهمان و کاملا بیتقصیر بودند. اما با وجود اینکه به وجه انتظامی و امنیتی آن خواهیم پرداخت، سوال نخست این است که آیا چنین کاری ریشه فرهنگی و تاریخی دارد؟
یک رسم کُشنده
شاید بهطور دقیق نتوان علت و عامل اصلی شکلگیری چنین رسمی را بیان کرد اما برخی جامعهشناسان معتقد هستند ریشه هویتی تیراندازی در مراسمهای رسمی ناشی از سروصدای آن بوده که جایگزینی برای انواع دیگر وسایل سنتی مانند طبق و شیپور شده است.
حسین زمانی، جامعهشناس در نقطه نظری که در این زمینه ارائه داده، معتقد است: آنگونه که از مطالعات مردمشناسان و روانشناسان اجتماعی پیداست، در سدههای گذشته در برخی جوامع مردمان برای «ابراز هیجان» از ابزارهایی همچون طبل و دهل و در پارهای موارد از تیراندازی، استفاده میکردند. چه، آنان از آن طریق میخواستند تا هم صدای احساس خود را به نقاطی دورتر از محل سکونت خویش برسانند و آن دیگران را به محفل جشن یا سوگ خود فراخوانند و هم «هیجان متراکم» خویش را از اعماق قلب و درونشان بیرون بریزند.
به گفته این جامعهشناس، آنگونه که مردمشناس مشهور خانم مارگارت مید، در آثار خویش (نظیر بلوغ در ساموا) نشان داده است، قبایل اولیه در مراسمهای خود از ساز و آواز و شلیک گلوله استفاده میکردند تا از آن طریق بر «ترس از غریبه» فایق آیند. گویی آنان همواره در ترسی مبهم و آزاردهنده به سر میبردهاند. اما امروزه اینگونه کنشهای قبیلهای نهتنها (بهجز در معدود قبایل ابتدایی نقاط دورافتاده آفریقا با آمریکای لاتین) بهطور کل منسوخ شده و مردود شمرده میشوند و کارکرد اولیه خود را بهتمامی از دست دادهاند، بلکه بهنوعی «کنشی ناهنجار» تبدیل شدهاند و نوعی «رفتار غیرمتمدنانه» و غیرشهروندی تلقی میشوند.
عباس قنبری عدیوی، کارشناس حوزه مردمشناسی نیز در گزارشی که ازسوی ایرنا منتشر شد، نظری مشابه داشت؛ وی معتقد بود که رسم تیراندازی در مراسم عروسی و عزا به شکل کنونی رسم ریشهداری نیست و در گذشته برای اجرای آن باید آداب و شرایط خاصی در نظر گرفته میشد. در گذشته سلاح کاربرد دفاعی و شکاری برای مردم عشایر و روستایی داشت، باوجوداین افرادی که سلاح در اختیار داشتند در هر شرایطی دست به آن نمیبردند اما اکنون حمل سلاح در مراسم عروسی جنبه تفریح و سرگرمی دارد و بدتر آنکه افرادی دست به سلاح میبرند که نه مجوز آن را دارند و نه مهارت لازم برای استفاده از این ابزار را فراگرفتهاند.
وی که به بررسی این رسم در میان مردم چهارمحال بختیاری پرداخته، معتقد است که ریشه کاربرد تفنگ در فرهنگ بختیاری و استانهای همجوار به زمانی برمیگردد که سلاح وارد زیست فرهنگی و اجتماعی آنها شد اما بررسیهای بیشتر حاکی از آن است که سابقه استفاده از تفنگ در مراسم عروسی و عزا به نیم قرن اخیر میرسد اما طریق استفاده از آن به شکل کنونی نبوده است. نکته حاضر اهمیت در نظرات این دو کارشناس استفاده از چنین خردهفرهنگ یا رسمی میان مردمان قومی و قبیلهای است. در واقعیت نیز چنین اقدامی بسیار نادر در میان مناطق متراکم شهری و روستاهای فاقد اقوام متمرکز دیده میشود. اما در یک جمعبندی باید گفت که نهتنها تیراندازی در مراسمهای رسمی ریشه کهنی ندارد، بلکه باعث ازبینرفتن و خدشهدار شدن برخی آیینهای اصیل نیز شده است. علاوه بر این نتایج وحشتبار تفنگ بازی در مراسمهای رسمی زمینه را برای کمرنگ شدن چنین مراسمهایی که در میان اقوام کهن قدمتی باستانی دارد فراهم میکند، زیرا ترس و وحشت یکی از عوامل نابودی آیینها و فرهنگ است.
رفتاری امنیتی
قابل انکار نیست که وجه امنیتی اقدام به تیراندازی در جشن و عزا، طی سالهای اخیر سنگین و سنگینتر شده و به مطالبه عمومی برای خاتمه چنین رفتار ناهنجاری تبدیل شد. کشتار چندین نفر در یک مراسم فقط برای نمایش قدرت و بازی با سلاح اگر نگوییم یک مسئله امنیتی خالص است، حداقل میتواند ناامنی و ناهنجاری اجتماعی محسوب شود. این موضوع بار مسئولیت را برای مجموعه انتظامی کشور با انبوهی از وظایف بیش از هر نهاد دیگری سنگین کرده است. فراجا بارها چنین اقدامی را مغایر با قانون و جرمی مشهود توصیف و اعلام کرده است. معاون فرهنگی اجتماعی فراجا با تاکید بر اینکه تیراندازی در مراسم عزا و عروسی فضیلت نیست و جرم محسوب میشود، این اقدام را «یکی از مهمترین جلوههای بصری ناامنی در یک جامعه، صحنه تیراندازی در میان جمعیت دانست.» سردار سعید منتظرالمهدی این معضل را خاص کشور ما و ایران ندانست و با اشاره به اینکه این معضل عمومی در دنیاست و حتی در برخی کشورها مانند آمریکا فجایع تلخی را رقم زده است، گفت: پلیس همواره در این مقوله مهم نگاه پیشگیرانه و هشداری داشته و با بسیج امکانات تحت اختیار خود نسبتبه آموزش و فرهنگسازی اقدام و طی دو دهه اخیر تلاش کرده تا از فضیلتِ بیمنطقِ چنین کاری کاسته و به قبحِ آن بیفزاید. وی بر وجه حقوق شهروندی این اقدام نیز اشاره داشته و تاکید میکند که برخی از این تیراندازیها که حتی با سلاحهای شکاریِ مجاز، بهصورت شلیک هوایی صورت گرفته و به ظاهر کمخطر است اما علاوه بر ایجاد رعب و وحشت در بین شهروندان بهویژه کودکان، باعث اخلال امنیتی در روند پرواز فرودگاهها و گاهی باعث لغو برخی از پروازها میشود. معاون فرهنگی اجتماعی فراجا، تیراندازی بیهدف به قصدِ آزار یا حتی در برخی مواقع به قصدِ شادی را بحرانی فراگیر در جوامع پیشرفته دانسته و تاکید دارد: باتوجهبه سابقه مدنیت چندین هزارساله ایرانیان، از مردم عزیزمان انتظار میرود این رسم غلط و دلهرهآور را از بُن بر کنند.
دو لبه قیچی
به این ترتیب، عالیترین مجموعه انتظامی کشور نیز راهکار مقابله با رسم غلط تیراندازی در جشن و عزا را علاوه برخورد سخت انتظامی و قانونی، در فرهنگسازی میداند و خواستار آموزش شده است. بااینحال همانطور که از گفتههای سخنگوی پلیس استنباط میشود، این مجموعه در برخورد با خاطیان و فاعلان تیراندازی در این آیینها قاطع است. پلیس نیز مشارکت آگاهانه مردم را در جایگزینی این رسم غلط و خطرناک با سنتهای زیبا و مفرحِ ایرانی - اسلامی موثر میداند و تقریبا تمامی کارشناسان بر وجه فرهنگی آن بیش از وجود سخت انتظامی آن تاکید دارند. کارشناسان اجتماعی استفاده از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد، قدرت ریشسفیدی در اقوام، تعلیم و تربیت در سنین پایین و همچنین آگاهسازی نسبتبه تبعات رسم غلط تیراندازی تاکید داشته و خواستار همکاری مردم با مجموعه پلیس برای ریشهکن شدن این سنت کشنده هستند؛ رسمی که میتواند هر جشن را به میدان خون و عزا و هر عزاداری را به یک فاجعه تبدیل کند.