آگاه: فقدان قدرتهای بازدارنده ردپای جاهطلبی، کشتار و جنگافروزی آمریکا را در جای جای جهان بهویژه سومالی، عراق و افغانستان باز کرد و به تبع آن، دامنه فاجعهآفرینی ینگه دنیا به سمتوسوی عدم ثبات و ناپایداری صلح جهانی کشیده شد.
در چنین شرایطی، خاورمیانه به انبار باروت آماده انفجار در سطح منطقه تبدیل شد و گماشتگان، مزدوران و رژیم اسرائیل بهعنوان فرزند ناخلفش در غوغاسالاری مجری طرحهای آمریکا در منطقه شد، مخالفتهای گسترده با یکجانبهگراییهای آمریکا در منطقه و نیز شکست رویاهای این نظام فاجعهآفرین، کشورهای جهان را معتقد به مهار این کشور لجامگسیخته برای شکلگیری توازن قوا در جهت خروج از نظام تکقطبی جهان کرد و چنین شد که جهان منطقی، نظام بینالملل، امنیتطلبی و تضمین بقا را از راه خودیاری با ارائه طرح موازنه قدرت، موجه دانسته و راه غلبه بر نظام تکقطبی فاجعهآفرین را، قراردادن قدرت در برابر قدرت عنوان کرد. برای آنان مهمترین ویژگی نظام بینالملل باز تولید امنیت در جهان بود و «توازن قدرت» یگانه راه برای خروج از زیر سیطره آمریکایی که در کنار خود قطبهای اقتصادی، چین و هند و در ابعاد تکنولوژی برتر نظامی ایران را به تماشا نشسته بود.
ایران که در گام نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی عراق به اشاره آمریکا را در کارنامه خود داشت جنگی که تسلیحات و تجهیزات وی به طور کامل وابسته به غرب بود و از سویی ناامنی سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و دیگر کشورهای منطقه را در ابعاد تحولات جهانی نظارهگر بود، چارهای جز تقویت قوای خود در جهت رفع مسائل مهم و دغدغههای اصلی خود در نظام روابط بینالملل حول محور امنیتی و تجهیزات دفاعی نداشت و زمانی که مولفههای جغرافیایی، سیاسی و راهبردی در سیاست دفاعی و امنیتی خود را تغییر داد در شکلبندی ژئوپلیتیک جهانی نیز تغییر دیدگاه ملموس را مشاهده کرد.
ایران در گردونه نظام روابط بینالملل معتقد به ارتقای سطح موازنه قوای منطقه بود. چرا که دود آتش صحنه رقابت میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در کشورهای همسایه بیگمان برای ایران نیز آزاردهنده بود، لذا اولویت سیاست خارجی ایران، قدرتمندی در سطح منطقه و جهان به عنوان افق چشمانداز خاموش موردتوجه و هدف قرار گرفت و به این باور نیز رسیده بود که موضوع موازنه قوا در منطقه خاورمیانه از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر امنیت خود، منطقه و نظام بینالمللی خواهد بود.
بر این اساس، در گام نخست، ایران به دنبال صفر کردن مشکلات خود با همسایگان برآمد و چون احتمال تشدید برخوردها و تعارضها با سایر قدرتهای نوظهور منطقهای و تقابل مستقیم با رژیم اسرائیل را در افق چشمانداز آینده خود میدید با موقعیتبخشی به قدرت منطقهای از طریق همکاری مستشاری با کمک به کشورهایی همچون عراق، سوریه و لبنان درصدد توازن قوا شد و در این راستا در جهت توجه به دشمن اصلی خاورمیانه و منطقه با ظرفیتهای ایجادی و ایجابی با کشورهای همسو به ایفای نقش پرداخت.
اکنون بیش از پیش نسبتبه رویکرد موازنه قوا در منطقه و عدم تحقق اهداف آمریکا بهوسیله رژیم اسرائیل در منطقه موفق بود و در جهت کاهش مداخلات مستقیم و غیرمستقیم این قدرت جهانی در صحنه منازعات کوشید و پیامدهای آن را نیز در معادلات قدرت منطقه در حوزه امنیت و بالا بردن نقش خود در گردونه اقتدار و امنیت حائز اهمیت میدانست.
ایران توانسته بود در ابعاد نظامی، امنیتی و تجهیزاتی نوین تکنولوژی تسلیحاتی بازتعریفی از خود برای کشورهای منطقه داشته باشد و کشورهای همسو با آمریکا در منطقه را نیز تحتتاثیر عدم دخالت مشروط بر اطمینان در امنیت نگه دارد و از سویی در موازنه منطقهای تاثیرگذاری خود را نیز با همراهی محور مقاومت بیش از پیش تقویت کند.
در این راستا، برخی از کشورهای نوظهور در موازنه قدرت چون ایران را اصلیترین رقیب ژئوپلیتیکی خود در خاورمیانه دانسته و معتقد به قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران شده بودند، تلاش داشتند تا در برقراری امنیت منطقهای خاورمیانه نقش ایران را کمرنگ نشان دهند، اما تسلط بر تکنولوژی نوین تجهیزات و تسلیحاتی و برخورداری از حیثیتبخشی به کشورهای مورد تعدی ازسوی نظام اقتدارگرای جهانی، ایران را در دو محور گفتمانی اقتدار و مقاومت در مسیر موازنه قدرت برای کشورهای منطقه برجسته نشان داده و نظام بینالملل نیز به این درک رسیده بود که حوزه مقاومت و ایستادگی با محوریت ایران و حوزه قدرت و هژمون با محوریت آمریکا در سطح منطقه در تقابل قرار دارند و کشورهای منطقه و فرامنطقه نیز به این آگاهی رسیده بودند که معادلات آینده قدرت در خاورمیانه بر این دو محور استوار و برخاسته از نگاه ایران و آمریکا پیش خواهد رفت.
اکنون کشورهای منطقه نزدیک به آمریکا و همسایه با ایران در بالانس همکاری با آمریکا و تعاملات با ایران در برزخی مناسبات دیپلماسی در نظام نوین موازنه قدرت قرار گرفتهاند.
امنیت پایدار در منطقه را با ایران مقتدر باور کرده و نبود اطمینان به آمریکا باتوجهبه نظامهای متلاشیشده در بیداری اسلامی را در خاطرهها بهمرور نشستهاند.
موازنــــه قدرت در غرب آسیا
دکتر علی مظفر ـ آگاه مسائل بینالملل
۱۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۹
آمریکا به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برخورداری از قدرت مسلط نظامی و اقتصادی، مدعی رهبری جهان شد و تداعی قدرت مطلقه در سطح جهان برای این کشور، باعث ماجراجوییهای گستردهای در نظام بینالملل شد.