۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۰

مناقشه درمورد اثر رشد جمعیت بر رشد و توسعه اقتصادی در میان اقتصاددانان سابقه‌ای دیرینه دارد. قدیمی‌ترین نظریه شاید به رابرت مالتوس -اقتصاددان انگلیسی- برمی‌گردد که معتقد بود چون رشد جمیعت تصاعدی هندسی دارد اما تولید موادغذایی موردنیاز برای بقای انسان‌ها با تصاعدی حسابی رشد می‌کند، با رشد جمعیت انسان‌ها در بلندمدت با مشکل تامین غذا برای بقا مواجه می‌شوند.

آگاه: این دیدگاه شاید تا پیش از انقلاب صنعتی بهره‌ای از واقعیت داشت اما داده‌های پس از آن نشان می‌دهند هم رشد جمعیت در بسیاری از کشورها کاهش یافت و هم رشد تولید مواد غذایی با سرعتی بیش از آنچه مالتوس تصور می‌کرد، افزایش یافت. در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی نیز مدتی در سال‌های پس از جنگ تحمیلی، شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» ترویج می‌شد اما به‌طور مشخص از ابتدای دهه ۱۳۹۰ رسما «سیاست افزایش جمعیت» توسط نظام تصمیم‌گیری در کشور پذیرفته و تبلیغ شد. تا جایی که در اردیبهشت ۱۳۹۳ رسما «سیاست‌های کلی جمعیت» ابلاغ شد. افزایش جمعیت چه فوایدی برای اقتصاد ایران دارد و احیاناً ممکن است چه مشکلاتی را ایجاد کند!؟ یادداشت حاضر به این پرسش مهم پرداخته است.
 
نوآوران بیشتر
اولین و مهم‌ترین فایده رشد جمعیت این است که در جمعیت بزرگ‌تر نوآوران بیشتری (More innovators) هستند. بنابراین شاهد نوآوری بیشتری خواهیم بود. نوآوری هم اثر مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی دارد. مثال بارزش، کشور هند است. جمعیت بالای هند باعث شده تا نوآوران بیشتری از دل جامعه ظهور کنند. بسیاری از شرکت‌های مطرح انفورماتیک جهان در سیلیکون‌ولی (Silicon Valley) ایالات متحده قرار دارند و این منطقه، به همین دلیل مهم‌ترین کانون فناوری‌های پیشرفته جهان است. هندی‌ها نیز با کمک همان نوآوران برآمده از جامعه‌شان، توانسته‌اند وضعیتی مشابه سیلیکون‌ولی در بنگلور هندوستان ایجاد کنند. سهم بخش فناوری اطلاعات از تولید ناخالص داخلی هند از ۱٫۲درصد در سال۱۹۹۸ به ۷٫۷درصد در سال۲۰۱۷ رسید. همین عامل از مهم‌ترین دلایل رشد و توسعه در هندوستان است. جمعیت ۸۵میلیونی ایران نیز در حد خودش، این مزیت را برای اقتصاد ما ایجاد کرده است. اسنپ، تپسی، دیجی‌کالا و بسیاری از شرکت‌های موفق در اکوسیستم استارت‌آپ ما حاصل وجود نوآوران قابل‌توجه در جمعیت جوان ایرانی است.
بازار بزرگ‌تر
دیگر مزیتی که جمعیت بیشتر برای اقتصاد آن کشور فراهم می‌کند، بازار بزرگ‌تر (Larger market) است. مهم‌ترین نیاز هر اقتصاد، دسترسی به بازار خوب برای فروش محصولات است. رشد صادرات ازاین‌جهت مهم است که تولیدکننده داخلی می‌تواند محصولش را بفروشد و با درآمد حاصل از صادرات، رشد کند. به همین دلیل، داشتن یک بازار خوب داخلی در هر کشور می‌تواند موتور محرک آن اقتصاد باشد. کشور چین نمونه خوبی در این راستا است؛ کشوری که رشد اقتصادی‌اش از ۱۹۸۰ تا کنون به‌ندرت به کمتر از ۵درصد رسیده است، در برخی سال‌ها رشدهای اقتصادی ۱۴ و ۱۵درصدی را تجربه کرده، در سال۲۰۰۸ که اقتصاد جهانی با بحران بزرگ مواجه شده بود و رشد اقتصادی بسیاری از کشورهای پیشرفته منفی شد، این کشور رشد اقتصادی ۹.۶درصدی را تجربه کرد و در سال‌هایی که کرونا مجددا بحران اقتصادی ایجاد کرد و رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته منفی شد، رشد اقتصادی چین همچنان مثبت بود.
مهم‌ترین مزیتی که این رشد اقتصادی بالا را برای چین حفظ کرده است، جمعیت بیش از یک میلیارد و ۴۰۰میلیون نفری این کشور است که بیش از ۱۷درصد جمعیت کل جهان را شامل می‌شود. این بازار داخلی بزرگ، می‌تواند هر تولیدی را در خود ببلعد؛ بنابراین تولیدکننده چینی نگران فروش محصولاتش نیست. آمارهای سال۲۰۲۳ نشان می‌دهد صادرات کشور چین ۱۸.۹درصد تولید ناخالص داخلی‌اش است و وارداتش ۱۴.۴درصد. بنابراین صادرات خالص این کشور تنها ۲.۱درصد است. به عبارت دیگر ۸۱.۱درصد آنچه در چین تولید می‌شود، در همین کشور به مصرف می‌رسد. اقتصاد ایران نیز اگر چه با کشورهای پرجمعیت جهان فاصله بسیار دارد اما بازار ۸۵میلیون نفری داخلی، در اقتصادش نقشی ویژه دارد. رشد اقتصادی ایران در دهه۱۳۴۰ شمسی زبان‌زد است اما وقتی به صادرات نگاه می‌کنیم، صادرات غیرنفتی ایران در آن سال‌ها ناچیز است؛ بسیار کمتر از ۰.۵ میلیون دلار. با این حال، سیاست جانشینی واردات (استفاده از تولید داخلی به جای کالاهای وارداتی) باعث شد تولید صنعتی در این کشور پا بگیرد.

تاب‌آوری در برابر شوک‌های خارجی
دیگر آورده‌ای که بازار بزرگ ۸۵میلیون نفری برای اقتصاد ایران داشت، در سال‌های تحریم اقتصادی در دهه‌ ۱۳۹۰ خودش را نشان داد. با تشدید تحریم‌های ظالمانه، غربی‌ها گمان می‌کردند می‌توانند اقتصاد ایران را با فروپاشی مواجع کنند؛ غافل از اینکه اولا بخش خصوصی در ایران نسبتا قوی است. در ثانی، نوآوری بخش خصوصی آسیب‌پذیری در برابر تحریم را تا حد قابل‌توجهی کم می‌کند. سوم اینکه بازار بزرگ داخلی می‌تواند ایران را به سمت سیاست «جانشینی واردات» ببرد و از اثر تحریم‌ها بکاهد. 
یکی از نگرانی‌های ریچارد نفیو - معمار تحریم‌ها علیه ایران در دولت باراک اوباما- در کتاب هنر تحریم‌ها این است که اگر ایالات متحده در تحریم زیاده‌روی کند، ایران نیازهای خود را در داخل تامین می‌کند. به همین دلیل دموکرات‌ها با کمپین فشار حداکثری ترامپ موافق نبودند. آن‌ها - به‌درستی- گمان می‌کردند به دلیل بازار بزرگ داخلی ایران و وجود جوانان نوآور، فشار حداکثری اثر عکس خواهد داشت. همین مسئله برای چین هم صادق است؛ بحران ۲۰۰۸ یا بحران کرونا از مصادیق شوک‌های خارجی بودند که نتوانستند روی اقتصاد چین اثر منفی جدی بگذارند. طبیعی است که تحریم اقتصادی هم همین‌طور است. آمریکایی‌ها اگر چین را تحریم کنند، بیش از آنکه چین آسیب ببیند، اقتصاد ایالات متحده و کشورهای اروپایی آسیب خواهد دید.

صرفه‌های مقیاس و هزینه‌ها
از دیگر فواید جمعیت زیاد، صرفه‌های مقیاس (Economies of scale) است. تولیدکننده‌ای که بخواهد با رقبا در بازارهای جهانی رقابت کند، اول باید به سطحی از بزرگ‌مقیاس بودن برسد تا به دلیل سرشکن شدن هزینه ثابت روی تعداد تولید، هزینه‌ تمام‌شده محصولش کمتر شود. در اقتصادی که جمعیت بزرگ‌تری دارد، تولیدکننده طبیعتا می‌تواند با استفاده از بازارهای داخلی، ابتدا مقیاس کارخانه‌اش را بزرگ‌تر کند و سپس به بازارهای جهانی وارد شود. از دیگر مصادیق صرفه‌های مقیاس، تامین مالی آسان‌تر زیرساخت‌ها است. در اقتصادی که جمعیت بیشتری دارد، با سرانه مالیات کمتر دولت می‌تواند زیرساخت بیشتری (اعم از جاده، ریل، پل و...) بسازد. منطق اقتصادی این قضیه، مشابه همان صرفه‌های مقیاس در اثر جمعیت بیشتر است. رشد جمعیت البته هزینه‌هایی هم دارد: اقتصاددانان به‌طور مشخص به ازدحام (Crowding) و آلودگی (Pollution) در اثر رشد جمعیت اشاره می‌کنند. بنابراین کشوری که می‌خواهد برای افزایش جمعیت برنامه‌ریزی کند تا از فوایدش بهره ببرد، حتماً باید برای مهار معایبش نیز برنامه داشته باشد.

سرّ مهاجرت
در این یادداشت دیدیم که افزایش جمعیت، فوایدی دارد: ظهور نوآوران بیشتر، بازار بزرگ‌تر، شکل‌گیری صرفه مقیاس و تامین مالی آسان‌تر زیرساخت‌ها. با این وجود نباید از مضرات آن نیز غافل شد. اگرچه مالتوس و برخی اقتصاددانان پس از او به کمبود مواد غذایی و گرانی آن اشاره می‌کردند اما دست‌کم در دهه‌های اخیر این مشکل از بین رفته است. بلکه اتفاقاً در مناطق پرجمعیت، مواد غذایی به‌وفور و با قیمت مناسب‌تر نیز یافت می‌شود. در مقابل اما ازدحام و آلودگی همچنان از معایب لاینحل افزایش جمعیت به‌شمار می‌روند و حتی کشورهای توسعه‌یافته نیز در مناطق پرجمعیت‌تر خود با این مشکل مواجه هستند. با وجود این مجموعه مزایا و معایب جمعیت، نگاهی به وضعیت مهاجرت نشان می‌دهد که حتی در ایران، مردم معمولا از شهرهای کوچک و متوسط به کلان‌شهرها بسیار بیشتر مهاجرت می‌کنند تا بالعکس. همین پدیده نشان می‌دهد که مزایای جمعیت بیشتر در ایران و سایر نقاط جهان بر معایب آن می‌چربد.